eitaa logo
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
1.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
166 فایل
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• - إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ . - به خاطر بهشت عاشق شهادت نباش ! به خاطر قرب الهـی، رسیدن به خدا عاشق شهادت باش '! کپی ؟ صدقه‌جاریست . خادم تبادل : @moohham .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ 🌹قسمت چهاردهم در باز کردم دیدم زینب پشت دره. و صورت بدون رنگ و روغنش خیلی به دلم نشست. دستشو به طرفم دراز کرد وقتی دستمو گذاشتم تو دستش از روی صمیمیت فشار داد. تعارفش کردم بشینه زینب: حنانه جان بیا بشین عزیزم بعد مدتها دیدمت تا باهم حرف بزنیم. -برات شربت بیارم میام +شربت؟؟؟ من روزه ام عزیزم -روزه؟ روزه چیه ؟ + هیچی عزیزم بیا بشین حنانه. ببین من از بابام و داییم هیچی یادم نیست، حالا از دایی بیشتر چون قبل از تولدم تو شلمچه مفقودالاثر میشن. 😔بابام که خودت میدونی مفقودالاثره. حنانه ببین من نمیدونم بین تو چه قول و قراری هست... 👌اما ‌هنوز اشکا و التماساتو برای شلمچه رفتن جلوی چشممه که به مسئولا اصرار کردی تا بردنت. دوشب پیش داییم اومد به خوابم و گفت برو به دوستت حنانه بگو ما منتظر توئیم. ⚠️من مات و مبهوت به حرفای زینب گوش دادم. +حنانه ببين الان ماه رمضونه، ماه مغفرت و رحمت چندشب دیگه شبهای قدره، بهترین زمانه که برگردی به آغوش خدا؛ اینم شماره من...منتظر تماست هستم. 🍃زینب که رفت گوشه ذهنم فعال شد، رفتم سر کمد لباسام. اون آخر کمد یه چیزی بهم میگفت من اینجام. ☺️دستمو بردم سمتش جنس لطیف اما مهربون چادرمو لمسش کردم. 🍃سه چهار روز بود کارم شده بود و بذارم جلوم و گریه کنم. بعد از سه چهار روز گریه شماره گرفتم. -الو سلام زینب... ... ✅روایت واقعی هست اما نام ها وادرس ها مستعار هست بجز نام و خود 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
✨ 🌹قسمت بیست ویکم 🚌با اتوبوس میرفتیم مشهد اما من فقط بغض و سکوت بودم. بالاخره رسیدیم شهر مشهد اول رفتیم یه هتل منو زینب تو یه اتاق بودیم. زینب : حنانه یه ذره استراحت کنیم ناهار بخوریم بریم حرم. -دیر نیست؟ +خب خسته ایم یه ذره استراحت کنیم تا عصر میمونیم حرم -باشه 🍽بزور برای جلوگیری از ضعف کردن چند قاشقی خوردم. هتلمون نزدیک حرم بود، ورودی حرم بودیم زینب گفت باید اذن دخول بخونیم. 😕من عربی بلد نبودم، ماتمم گرفته بود چه جوری بخونم. انگار یکی از تو درونم داشت اذن دخول میخونه 😭❤️وارد صحن رضوی شدیم همین که چشمم به گنبد طلا خورد اشکام جاری شد. زینب سلام امام رضا (ع) را بلند خوند منم باهاش تکرار کردم. زینب پاشد نماز بخونه اما من نماز خوندن بلد نبودم😔 +حنانه میای بریم جلو -نه من میترسم خیلی شلوغه +باشه پس تا تو نماز بخونی منم میرم زیارت -باشه 🌹زینب که رفت زانوهام بغل کردم و گفتم : 😔آقا منو آوردن اینجا. من نماز خوندن بلد نیستم خودت کمکم کن... ادامه دارد.. 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
✨ 🌹قسمت سی وپنجم -پاشو پاشو زینب زینب:إه کجا دیونه شدی -میخام برم شهرضا 😔 +ای خدا این دختر جنی خولی شد چرا یهویی؟ تو اصلا میدونی شهرضا کجاست؟ -خب میرم پیدا میکنم +الله اکبر، حنانه جان سخته اینهمه راه طولانی را دوتایی بریم بذار زنگ بزنم داداشم 👌منو زینب باهم رفتیم خونم داداش زینب، یه ساعته خودش رسوند. زینب پشت ماشین، پیش من نشست سرمو به بغل گرفت 😢اشکام میومدن، بعداز ۷-۸ ساعت رسیدیم ورودی اصفهان. حسین آقا ورودی شهر از یه نفر آدرس جاده شهرضا را گرفت، یک ساعتی با سرعت متوسط طول کشید برسیم. 🍃🌸تو حیاط امامزاده شهرضا مزار بود. بخاطر بدبودن حالم سرم گیج میرفت که یهو پیداش کردم. دویدم سمت مزار، خودم انداختم رو مزار.... ادامه دارد... 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
✨ 🌹قسمت هفتاد وهشت 📝قلم و کاغذ گذاشتم کنار لب تاپ رو میز چادرمو سر کردم از اتاق خارج شدم. مامان: کجا میری -مزارشهدا +باشه تا رسیدن به مزار یکی دوساعت طول کشید. از قطعه شهدای وارد مزار شهدا شدم بعد رفتم قطعه با اشک گفتم : 😭نمیدونم کدومتون برای هستید، اما ازتون ممنونم... یکی دوساعت همون جا بودم برای نماز بلند شدم که با حاج آقا رمضانی چشم تو چشم شدم. -سلام حاج آقا +سلام دخترم، ماشالله چقدر تغییر کردین -حاج آقا دارم ۵ساله میشم یه نیم ساعت باهاش حرف زدم از این چندسال گفتم، آخرشم بهش گفتم خادم شرهانی ام. 👌با لحنی که مخصوص یه است گفت من را عشق شرهانی کرده است؛ عشق بازی را شرهانی عاشق کرده است... اون لحظه نفهمیدم یعنی چی ۴ماه بعد وقتی پا به دشت شقایق ها گذشتم فهمیدم. اینجا نقطه مرزی ایران امنیت بیداد میکند، ۵ سال از مسخره کردن شهدا میگذره و حالا به کمک همون چهارتا استخوان و یه پلاک دست از کشیدم و به کمک الان 😊 پایان تقدیم به روح پر فتوح باتشکر از نویسنده بانو ..ش 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
مادر آقا محمدهادی میگفتن: به شهید ابراهیم هادی، شهید همت و شهید دین شعاری علاقه خاصی داشت... هادی هرجا قدم می گذاشت از می گفت. از ابراهیم هادی، از شهید دین شعاری و...🍃🙃 . ریپلای به زندگینامه شهید دین شعاری👆🏻 🕊
هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . سید ابراهیم تو را قسم سربند های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. 🕊 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
✨ مادر آقا محمدهادی میگفتن: به شهید ابراهیم هادی، شهید همت و شهید دین شعاری علاقه خاصی داشت... هادی هرجا قدم می گذاشت از می گفت. از ابراهیم هادی، از شهید دین شعاری و...🍃🙃 . ریپلای به زندگینامه شهید‌دین‌شعاری👆🏻 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
هرشهیدی را که دوستش داری کوچه دلت را به نامش کن یقین بدان در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا تنهایت نمےگذارد... بگذاردر این وانفسای دنیا"فرمانده ی دلت" دوست شهیدت باشد. دست در دست بگذار و ببین چطور تغییر میکند و به نزدیک می شوی،رفیق شهید پیدا کن همه ی که با پا پیموده نمیشنوند را به بده و معجزه ببین... شهــدا صدایت زده اند دست دوستے دراز ڪرده‌اند بـہ سویتـــــ ... همراهے با شهـدا سخت نیستـــــ یا_علے ڪہ بگویـے  خودشان دستتـــــ را میگیرند‌‌ تردیـد نڪن...   ای شهید....دلم را برایت آماده کرده ام...به کدامین  نشانی ارسالش کنم...؟ صدامو داری یانه؟!؟ دلم برات تنگ شده😔❤️ تولدت مبارک ای تولد دوباره زندگیم❤️😍 تاریخ آشنایی1395/4/31😍 💌
مثل 💓 هادی هرجا قدم می گذاشت از می گفت. از ابراهیم هادی، از شهید دین شعاری و...🔉 هربار که برای هیئت و یا کارهای فرهنگی مسجد احتیاج به کمک مالی داشتیم اولین کسی که جلو می آمد هادی بود. همیشه آماده بود برای هزینه کردن.💶 یکبار به هادی گفتم: از کجا این همه پول می یاری؟ مگه توی بازار چقدر بهت حقوق می دن؟ خندید و گفت: از خدا خواستم که همیشه برای این طور کارها پول داشته باشم. خدا هم کمکم می کنه.✨ پرسیدم: چطوری؟ گفت: باید تلاش کرد. بعد ادامه داد: برای اینکه برخی خرج ها رو تأمین کنم، بعد از کار بازار آهن، با موتور کار می کنم.🛵 بار می برم، مسافر و... خدا هم توی پول ما برکت قرار می ده.🌟 هادی در نجف هم دست از این کارها بر نمی داشت، بسیاری از طلبه های نجف از فعالیتهای هادی می گفتند و اینکه نمی دانستند هادی از کجا پول می آورد، اما کارهای خیر ماندگاری از خود به یادگار می گذارد. ☔️
💔 اگہ¹نفر100هزارتومن بهمون‌قرض‌بده تاآخرعمریادمون‌مےمونہ🔍 تاعمرداریمـ‌خودمونو💡 مدیونش‌مےدونیمـ📦 اما‌ ❤️ 'جونشون'رو‌‌برامـۅں دادن خیلےازحرفاشون‌رو‌زمین‌مونده.:)... 💡 . . 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
🕊 🍃پاییز با حسرت دستِ مهر، بر سر آذر می کشد و برگ های درختان را فدای بیست و چهارمین روز می کند؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی. 🍃خوش به حالِ سال هایی که بزرگ شدن، ، مدافع و شدنت را دیدند. اصلا تو برای ماندن، خلق نشده بودی. فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگی ات، ثبت کرد؛ تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون باشی. 🍃این محاسن سفید شده درآسیابِ ، هرکدام قصه شهیدی را می گویند که دست رد به سینه ی دنیا و زیبایی هایش زد تا امروز آه حسرت بر دل هایمان بنشیند. 🍃فرمانده، سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل بودنت قد خم کرده اند.‌‌ تا خواستیم، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر می شود باورمان شد و افسوس ها نامه عبرت دلمان... 🍃حبیب حرم شدی و پس از سال ها دعا، آرزوی شهادت، جامه ی حقیقت بر تن کرد و به کاروان رسیدی. 🍃فرمانده قلب ها، در سیم خاردار نفس، اسیر شده ایم وتوان رهایی نداریم .به دعایت محتاجیم تا به سنگر توبه برسیم. و مجاهدِ تقوا و ایمانمان باشیم. حبیب قلب ها☆ نویسنده: 16 مهرماه سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی♥️ .°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°.
به دخترش{🗣}میگفت:↶ وقتی گره‌های بزرگ به ڪارِ تون افتاد از خانم‌ فاطمه‌زهرا‹س›♥︎•° ڪمڪ بخواهید🤲🏿 گره‌های ‌ڪوچـڪ رو هم از بخوایـد تا براتون باز ڪنند🌿
💠 -میگفت: شیعه‌بودن‌،تنها‌به‌نماز‌ایستادن‌و روزه‌گرفتن‌نیست.. شیعه،مرد‌عمل‌میخواهد.. حضرت‌زینب‌(س)‌سجاده‌نشین نمیخواهد..! " شهیدرضاکارگربرزی🌱 "
💠حاج حسین یکتا : 🌷بَچِه‌ها ! به خُدا از جِلُو مـیزَنـیـد، اگهـ رعـایتـ کـُنیـد که دلِ علیه‌السلام نَلَرزه!🕊 |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
°|🕊|° شبـ جـمـعـه وشـبـ زیـارتیـ آقـاابـاعـبـداللـه الـحـسیـنـ عـلـیهـ الـسـلامـ❣ 🌹: هرکـسـ درشـبـ جـمـعـه رایـادکنـد، شـهـدا هـم اورا نـزد ابـاعبدالله🌷 یـاد مـیـ کـننـد. ✨ را یـادکـنیـد وَلـو بـاذکـریکـ صلواتـ🍃 🌸اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم واهلک عدوهم🌸 •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|°🕊°| 🥀لـحـظه شـهادـت   در شفاعـت   دسـت درازے دارند عڪسشان را بنگـر چهـره نازے دارند ما بہ   خاطره ها محتاجیــم.! ورنہ آنان به مـن و تو چہ نیازے دارنـد .❣   🌹 🌷 https://eitaa.com/ShahidMohammadHadizolfaghari
💢 🔰حجاب خــون بهاے شهداسـت لطفا مـراقـب خون باشیـــم بد حجابے و بی حجابے بي حرمتے بہ شهداسـت |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
👤 :🍃🌹 📌به پهلوے شڪسته ے فاطمه‌الزهرا قسمتان مےدهم... حجاب را ، حجاب را ، حجاب را رعایت ڪنید... شرمنده ایم |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
🌙 در سیره شهدا ✍توصیه‌های مجتبی کلاهدوزان به همسرش : ✨هر وقت خواستی توی زندگیت نذر کنی ، نذر کن ده شب نماز شب بخونی. ☘یکی دیگه هم اینکه سحرخیز باش بچه ها رو هم از همین الان👇 عادت بده به سحرخیزی و نماز شب. |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
🍃✨🍃✨🍃✨ سلام بر تمثیل شـ‌هید🥀 تمثیل رود بـے‌قراری است کہ جز با وصول بہ اقیانوس آرام نمےگیرد نفوس مطمئنہ‌اے کہ جز در فناء اللہ❣ آرام نمےگیرند صبحتون شهدایی🌸 |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
🕊 اگر مشتے پلاڪ و استخوان‌اند رموز هستے و جانِ جهان‌اند.. چو خونے در رگ هستے، روان‌اند چو جان، در جسم این امت نهان‌اند.. 🥀 |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
🌷]🤍[🌷 ✨ صدایت زده اند دست دوستے دراز ڪرده‌اند بہ سویت ... همراهے با سخت نیست ڪہ بگویے خودشان دستت را میگیرند‌‌ تردید نڪن.... بگو 🕊 |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|
°]🕊[° اگر دلت را داده ای به  پَسَش مگیر ...❤️ بگذار در این  روزگار دل بماند🍃 ... ..! |°•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•°|