#انرژی_مثبت 😍
تشکر از حمایت و همراهیتون 🌱
شهدا دستگیر همگيمون باشند ان شاء الله
اگه ناشناس خواستید بگید🍃😉
👇🏻👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/637253797
غير ناشناس👇🏻👇🏻
@sarbazezeynab_313
منتظرتونیم✋🏻😇
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
#آقامحمدهادے💓 #رفیق_شهیدم💞 +درگیـریم -چے شده مگه؟ +درگیـرِ دنیـا شدیـم داداش...💔 #پیشنهاد_دانلود
راسے نمونه کسے که اینو باز نکرده باشه💌
#سخن_یار 🍃
عاشورا بخون حاجت بگیر...
توضیح در عکس👆🏻
سفارش رایگان👇
@cha2re_khaki
:) #استوری 💟
#شهید_نوید_صفری ❤️
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
ساعت عاشقے... ۲۰:۰۰
#به_تو_از_دور_سلام💔😭
تو بزن نقارهزن ، اسیر آهنگ توام
به امام رضا بگو بدجوری دلتنگ توام😞🍃
#دلتنگیـم💔
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
#رمان_واقعے #بہسوےاو ✨ 🌹قسمت چهاردهم در باز کردم دیدم زینب پشت دره. #حجاب و صورت بدون رنگ و روغ
#رمان_واقعے
#بہسوےاو ✨
🌹قسمت پانزدهم
-الو سلام زینب خوبی؟
+سلام حنانه تویی خانمی؟
-آره عزیزم خودمم
+منتظر تماست بودم
-زینب میخام ببینمت به کمکت نیاز دارم
+باشه عزیزم من دارم میرم بهشت زهرا قطعه #سرداران_بی_پلاک ، توام بیا اونجا ببینمت
🙊-اووووم، میدونی چیه زینب اینجا که میگی من اصلا نمیدونم کجاست بلد نیستم
☺️+ایوای ببخشید من یادم نبود، باشه حاضر شو عزیزم بیام دنبالت باهم بریم
-باشه
🍃رفتم سمت کمد لباسام، مرگم گرفت خدایا اینا مانتون یا بلوز آخه؟!
⚠️حنانه خاک تو سرت نکنم ✋✋
😢با اشک چشم و بغض گلو گوشی برداشتم زینب
+جانم عزیزم چی شده؟
-زینب من لباس درست حسابی ندارم برای اینکه بخوام محجبه بپوشم.
+اشکال نداره گلم بیا یه روز دیگه میریم مزارشهدا امروز میریم خرید
-باشه ممنون
✨اونروز با زینب رفتم بازار تجریش خرید من یه مانتو مناسب یه شلوار پارچه ای یه روسری بلند خریدم.
🛍خریدامو کردیم اومدیم خونه من زینب بهم یاد داد چطوری روسریمو لبنانی سر کنم، چادر بذارم سرم.
💐زینب رفت گفت کمک نیاز داشتم بهش زنگ بزنم. دوروز گذشته بود اما من دلم بهانه شلمچه میگرفت، رفتم چادر و روسریم سر کردم و آماده شدم رفتم...
ادامه دارد...
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️
#رمان_واقعے
#بہسوےاو ✨
🌹قسمت شانزدهم
میخواستم برم پایگاه، اما آدرسش یادم نبود. دوباره شماره زینب گرفتم و آدرس پایگاه گرفتم رفتم.
😔تموم طول مسیر تا پایگاه دعا میکردم این پسره کتابی اونجا نباشه؛ حقیقتا ازش خجالت میکشیدم.
👌بالاخره بعد از دوساعت رسیدم پایگاه. هیچ ذکری بلد نبودم زیر لب گفتم خدایا خودت کمکم کن
⚠️وارد پایگاه شدم از بدشانسی من آقای کتابی اونجا بود، با بالاترین درجه استرس سلام کردم.
👤بنده خدا همینجوری مشغول بود جواب داد :
سلام علیکم خواهرم بفرمایید در خدمتم
-ببخشید با آقای حسینی کار داشتم
😶سرش آورد بالا حرف بزنه ک حرفش نصفه موند. زنگ زد آقای حسینی اومد وقتی ماجرا را براش گفتم گفت باید بریم پیش آقای میرزایی، راوی اتوبوسمون بود.
😞آقای حسینی و .... بقیه اصلا به روم نمیاوردن من چه برخوردهای بدی باهاشون کردم...
🍃🌸باید میرفتیم مزار شهدا. من و زینب و برادرش و آقای حسینی رفتیم مزار. یه آقای حدود ۵۱-۵۲ از دور دیدم
یعنی خود آقای میرزایی بود اصلا قیافشو یادم نبود.
👌تا مارو دید بهم گفت :خانم معروفی زودتر از اینا منتظرت بودم بقیه دوستات زودتر اومدن
- خودمو گول میزدم نمیخواستم وجود شهدا را باور کنم.
آقای میرزایی: اما شهدا...
ادامه دارد...
✅تمام اسامی مستعارهست جز #شهیدهمت و #حنانه و روایات تمام #واقعی می باشد
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️
Bani-Fatemeh-Madahi-01.mp3
10.25M
🍃از روز اول دنبال تو بودم...
🍃از وقتی که یادم میاد مال تو بودم...
#سید_مجید_بنی_فاطمه🎤
#پیشنهاد_دانلود 🔥
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
تو چنتا کانال دیدم مثلا مینوشت برا حال دلمون یه حمد شفا بخونین يا أمن يجيب بخونین... و... اما ما م
بچه ها واسه حال دل همه مون...
یه سلام به ارباب بدیم...🍂💔