eitaa logo
شهید مدافع حرم محمد حسن قاسمی
243 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
8.6هزار ویدیو
32 فایل
کارشناس بیهوشی و مسئول راه اندازی بیمارستانهای میدانی در سوریه که در حین انتقال مجروحین به بیمارستان حلب در حمله تروریستهای تکفیری به آمبولانس به شهادت رسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
آنکه عمری دل به مویش بسته بودم مو به مو شانه ی بیگانه را همراز گیسو کرد و رفت ... به گونه ای بود که اگر می‌دید کاری برای کسی از دستش برمی‌آید خودش به او پیشنهاد می‌داد که می‌خواهی فلان کار را برایت انجام دهم؟ همین اخلاق، مهر او را در دل اطرافیان می‌انداخت. بسیار شجاع و غیرتی بود. گلزار شهدا زیاد می‌رفت. بیشتر شب‌ها می‌رفت. هم که بود، می‌گفتند مزار شهدای آنجا را زیاد می‌رفته است؛ کلا پاتوقش بود. مرد عمل بود و فقط حرف نمی‌زد. می‌گفت: (ع) فقط سینه زن نمی‌خواهد، کسی را می‌‌خواهد که در دنیای امروز اگر نیاز شد اسلحه دست بگیرد و برود از او دفاع کند. این حرفی را که می‌زد خودش هم پایش می‌ایستاد و درستش را انجام می‌داد و به همه نشان می‌داد که چه‌طور باید کار درست را انجام داد. در ۸۸ وقتی تشخیص داد که الان وظیفه چیست، رفت تهران و به وظیفه‌اش عمل کرد. در زمینه وارد بود. تحلیل درستی از داشت و می‌دانست این هجمه‌ها در اصل برای ضربه زدن به یعنی است. تمام سخنرانی‌های را به دقت گوش می‌داد و آنجا که می دید وظیفه‌ای از آن صحبت‌ها متوجه اوست می‌رفت و انجام می‌داد. بسیار دلخور بود از کسانی که خیلی دم از می‌زنند ولی در عمل کار خودشان را می‌کنند. حدود نه ماه از دوران سربازیش می‌گذشت که در پذیرفته شد. در بدو ورود به جای آموزش نظامی پاسداری مخصوص پرسنل بیمارستان، که دوره مختصر چهارماهه است، دوره تکاوری ویژه که برای اعزام به آماده می‌شوند و حدود یک سال است را طی کرد. پس از آموزش‌های نظامی مشغول به کار شد. یکی از دوستانش می‌گفت من مسئول تقسیم شیفت‌ها بودم. وقتی تازه آمده بود، قبل از گرفتن اولین شیفت کاریش، سراغ اتاقی را می‌گرفت که برای ثبت نام می‌کردند. به او گفتم لااقل بگذار یک ساعت برای من شیفت بروی بعد سراغ سوریه را بگیر. می‌گفت: "من اصلا برای این آمده‌ام اینجا که بروم سوریه". اول رفت برای ثبت نام کرد، بعد اولین شیفت کاریش را گرفت. اگر به دامــن وصـــــــــــل تو دســـت ما نـرسد کشیده‌ایم در آغـــــــــــوش، آرزوی تـــــــــو را... -------*‌‌l 🍃🌺🍃l*------- به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید. @ShahidMohammadHasanGhasemi ‌‌‌ ‌‌ ‌
0⃣1⃣ آنکه عمری دل به مویش بسته بودم مو به مو شانه ی بیگانه را همراز گیسو کرد و رفت ... به گونه ای بود که اگر می‌دید کاری برای کسی از دستش برمی‌آید خودش به او پیشنهاد می‌داد که می‌خواهی فلان کار را برایت انجام دهم؟ همین اخلاق، مهر او را در دل اطرافیان می‌انداخت. بسیار شجاع و غیرتی بود. گلزار شهدا زیاد می‌رفت. بیشتر شب‌ها می‌رفت. هم که بود، می‌گفتند مزار شهدای آنجا را زیاد می‌رفته است؛ کلا پاتوقش بود. مرد عمل بود و فقط حرف نمی‌زد. می‌گفت: (ع) فقط سینه زن نمی‌خواهد، کسی را می‌‌خواهد که در دنیای امروز اگر نیاز شد اسلحه دست بگیرد و برود از او دفاع کند. این حرفی را که می‌زد خودش هم پایش می‌ایستاد و درستش را انجام می‌داد و به همه نشان می‌داد که چه‌طور باید کار درست را انجام داد. در ۸۸ وقتی تشخیص داد که الان وظیفه چیست، رفت تهران و به وظیفه‌اش عمل کرد. در زمینه وارد بود. تحلیل درستی از داشت و می‌دانست این هجمه‌ها در اصل برای ضربه زدن به یعنی است. تمام سخنرانی‌های را به دقت گوش می‌داد و آنجا که می دید وظیفه‌ای از آن صحبت‌ها متوجه اوست می‌رفت و انجام می‌داد. بسیار دلخور بود از کسانی که خیلی دم از می‌زنند ولی در عمل کار خودشان را می‌کنند. حدود نه ماه از دوران سربازیش می‌گذشت که در پذیرفته شد. در بدو ورود به جای آموزش نظامی پاسداری مخصوص پرسنل بیمارستان، که دوره مختصر چهارماهه است، دوره تکاوری ویژه که برای اعزام به آماده می‌شوند و حدود یک سال است را طی کرد. پس از آموزش‌های نظامی مشغول به کار شد. یکی از دوستانش می‌گفت من مسئول تقسیم شیفت‌ها بودم. وقتی تازه آمده بود، قبل از گرفتن اولین شیفت کاریش، سراغ اتاقی را می‌گرفت که برای ثبت نام می‌کردند. به او گفتم لااقل بگذار یک ساعت برای من شیفت بروی بعد سراغ سوریه را بگیر. می‌گفت: "من اصلا برای این آمده‌ام اینجا که بروم سوریه". اول رفت برای ثبت نام کرد، بعد اولین شیفت کاریش را گرفت. اگر به دامــن وصـــــــــــل تو دســـت ما نـرسد کشیده‌ایم در آغـــــــــــوش، آرزوی تـــــــــو را... -------*‌‌l 🍃🌺🍃l*------- به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید. @ShahidMohammadHasanGhasemi ‌‌‌ ‌‌ ‌