eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
4.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
526 ویدیو
20 فایل
📌 آخرین ماموریت بسیجی شهادت است |🗓|تاسیس کانال↵ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ { یک‌هفتہ‌بعدازانتشارکلیپ‌شهادت‌} |💛|خادم‌↵ @Seyed_fz |📖|محفل‌قرآنی↵ https://eitaa.com/joinchat/2943090802C8e98ae06c6 |📚|محفل‌چلہ‌ها↵ https://eitaa.com/joinchat/843055297C91379d9a73
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🎤 💢یکی از همیشگی مصطفی بود و همیشه دعای بود ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن شهید بشم، 💢 یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته 😔 💢گفتم: عزیزم معلومه اگر بمونی بیشتر میتونی کنی ولی اگر شهید بشی...😔🌹 گفت: کسی که شهید میشه دستش بازهست و بیشتر میتونه کنه. 💢 حتی شهادت رو برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه.👏😔 و تازه متوجه شدم از مؤثرتر بودن یعنی چی. 💢وقتی پیام میدن که رو جمع کردن از خونه و یا کاملتر شده ویااینکه فعالیت فرهنگی درجهت ارزشهای اسلامی میشه، 💢 به آرزوی یقین پیدا کردم، دوست داشت اون چیزی که بود برایش رقم بخورد🌹😔😔 ✍ مادر بزرگوار شهید ♥️ ┅══*✼🌿🌼❤️🌼🌿✼*══┅ @ShahidMostafaSadrzadeh ┅══*✼🌿🌼❤️🌼🌿✼*══┅
🎤 شبی نبود که برای دعا نکند و بهتر بگویم زار نزند. قرار گذاشته بودیم هر کس هر روز برای شهید شدن دعا کند و اگر روزی این عهد را فراموش کرد سه روز بگیرد. ✨ امیدوارم اکنون نیز مصطفی بر این عهدمان پایبند باشد... در یکی از چند او با همسرم به عیادتش رفتیم. جذبه‌ پاک‌شدنش را به وضوح احساس می‌کردیم... 🔺 روایت است که با ریختن اولین قطره‌ی خون همه‌ی گناهان مجاهد شسته می‌شود. به او اصرار کردم در همین مدت نقاهت و بهبودی مثل ترم‌های قبل با هم شب امتحانات درس بخوانیم. گفت: من اول باید یک واحد بی‌بی زینب (س) پاس کنم بعد... و دو روز بعد با همان پای عازم شد! چون می‌دانستیم مصطفی رفتنی است قبل از سفر آخر در مقابل دوربینمان از او مصاحبه گرفتیم. در بین شوخی‌هایمان گفتم تا کی کمپوت بیاریم😉 زودتر شو مستندت رو بسازیم... ❓از او پرسیدم برای چه این همه به دنبال شهادتی؟! ناگهان خنده‌اش را جمع‌وجور کرد و گفت: "ما برای نمی‌جنگیم داداش...برای می‌جنگیم. اگر شهادت را داد که داد؛ اگر نداد ... " از پاسخش کمی جا خوردم و ادامه دادم خب پس چرا این همه برای این در و آن در می‌زنی؟ ✅ گفت: "آدم وقتی عاشق محبوبش باشد دوست دارد بهترین‌ داشته‌اش را به او بدهد..." ✅ نقل از یکی از دوستان شهید 👆🏻 ❤️ ╭ঊঈ🌺♡🌸♡🌼♡🌸♡🌺ঊঈ╮ @ShahidMostafaSadrzadeh ╰ঊঈ🌺♡🌸♡🌼♡🌸♡🌺ঊঈ╯
🎧💔 کار کردن برای خدا با زبان روزه و تنی خسته... برای باید تلاش کرد... باید با تنی خسته برای خدا کار کرد...☝️ 📌مصطفی خیلی مقید به ‌ های مستحبی بود. دهه ی اول ذی الحجه سال ۸۴ را به مدت هشت روز روزه گرفت... ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیـــاری داشت...😞 📌کارهای پایگاه و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود... 📌عصر روز  هشتم  اومد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد 📱،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش😞🚶 ،وکه از پایگاه بسیج تماس گرفتن. 📌ازش خواهش کردم ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو الان نزدیک افطاره 📌 :  لطفش به اینه  که با زبان روزه برا خــدا قدم برداری☺️ تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم... 📌هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه صدای مهیبی اومد😨 یه لحظه در رو باز کردم خودم رو بالای سر مصطفی دیدم، که از پله ها پرت شده بود پایین و تمام سروصورتش خونی شده بود😳😱 📌بهش گفتم : دورت بگردم خدا راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی... 📌مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه بالایی برسه🕊 .... ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید...🌺 راوی مادر شهید❤️ ╔═ 🌼 ═══ ♥️ ═══ 🌸 ⚘ ═╗ @ShahidMostafaSadrzadeh ╚═ ⚘ 🌸 ═══ ♥️ ═══ 🌼 ═╝
📲💭 حالا خبر شهادتش رو بهش رسوندن...! @ShahidMostafaSadrzadeh