eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🌸یک شب با #روح‌الله قرار گذاشتیم خانوادگی بریم بیرون. من و خانومم به همراه روح‌الله و خانومش
💢روح‌الله عاشق #امام_حسین(ع) بود. امام حسین رو برای خودش معیار قرار داده بود. هرکاری که می‌خواست انجام بده اول #می‌سنجید که این کار، اون رو به امام حسین(ع) نزدیک می‌کنه یا دور... 💢گاهی که در ماشین #موسیقی می‌گذاشتیم مخالفت نمی‌کرد اما کمی که می‌گذشت می‌گفت: احساس میکنم از امام حسین(ع) #دورم می‌کنه. 💢آهنگ را قطع می‌کرد و می‌گفت: حالا کمی ذکر حسین حسین رو بگیم که از یاد امام حسین دور نشیم...بعد اگر خواستی دوباره ضبط رو روشن کن... 💢روح‌الله در #تمام لحظاتش امام حسینی(ع) بود. به نقل از: همسر و دوستان شهید #شهید_مدافع_حرم #شهید_روح_الله_قربانی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸❣ 0⃣5⃣ #قسمت_پنجاهم چشمامو کمی باز کردم، نور مستقیم می خورد تو چشمم، پرد
📚 ❣🌸 🌸❣ 1⃣5⃣ مامان لطفا زنگ بزنین آژانس باید برم فرودگاه، الان میره … الان میره …😧😯 تند تند کفشامو پام کردم، در حالیکه چادرمو رو سرم مرتب میکردم سمت در رفتم و بازش کردم،😧  برگشتم مامانو نگاه کردم و گفتم: _خداحافظ جوابمو داد: _خدا پشت و پناهت عزیزدلم، مراقب باش، میرسی بهش ان شاالله…😊 سوار آژانس شدم، 💙عقیق ِعباس💙 رو تو دستام گرفته بودم و لمسش میکردم، بوی عباس رو میداد،😍بوی یاس ..🌸 ناخوداگاه چند تا جمله اش تو ذهنم تکرار شد 🌷“یادگاری حسین بود … 🌴به ضریح امام حسین متبرکش کرده بود… 🍀میگفت این عقیق محافظت میکنه ازت… “ گریه ام گرفت،،،، 😢 نه عباس نباید بری، بدون این عقیق نباید بری … خدایا خودت کمکم کن،😧🙏  خدایا نره، خدایا من ببینمش قبل رفتن،😢 خدایا خواهش میکنم … خدایا کمکم کن …🙏🙏 . . کرایه آژانس رو حساب کردم و دویدم سمت فرودگاه، این همه آدم اینجا بود،  تو کجایی عباس؟؟!!😨  یه لحظه سرم گیج رفت دستمو به دیواری گرفتم تا تعادلمو حفظ کنم، سریع گوشی مو دراوردم تا بهش زنگ بزنم، قطره های اشکم😢 رو صفحه گوشی می افتاد، دیگه اختیار این باران غم دست خودم نبود .. تا خواستم تماس بگیرم صدام کرد - معصومه😍 .... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 2⃣5⃣ برگشتم نگاهش کردم👀  در چند قدمی ام ایستاده بود، اشکامو پاک کردم تا بتونم نگاهش کنم با نگرانی پرسید: _چیشده، چرا گریه میکنی؟؟😧 هیچی نگفتم فقط اشکام بودن که میریختن، دستمو گرفت و کمک کرد رو صندلی بشینم کنارم نشست و دستمالی رو سمتم گرفت  - نمی خوای بگی چیشده؟!😟 اشکامو پاک کردم وگفتم: _خیلی نامردی عباس، می خواستی بدون خداحافظی بری😒 سری تکون داد و با نگرانی گفت: _نه، معلومه که نه، بخدا وقتی دیدم محمد تنهایی اومده دنبالم و تو باهاش نیستی ناراحت شدم،😊😍 کمی مکث کرد و ادامه داد:  _اما خب اگه گفتم نیایی چون میترسیدم..😔 ازهمین میترسیدم .. از اینکه بیایی و مجبور شم مثل الان اشکاتو ببینم😒 تمام تلاشمو کردم تا اشکامو پاک کنم: _ببخشید، دیگه گریه نمی کنم😊 لبخندی به روم زد و گفت: ☺️ _ممنون… ممنون که انقدر خوبی نگاهش میکردم، یعنی امکان داشت دیگه نبینمش،😒 نه نمی خواستم باور کنم، انگار دلش می خواست منو از اون حال و هوا دربیاره که گفت: _باور کن دیدم با محمد نیستی، دوساعته دارم بجای ذکر گفتن یه بیت شعر رو با خودم زمزمه میکنم😅🙈 گوشه چشمم که از اشک خیس شده بود پاک کردم و با کنجکاوی پرسیدم: _چی؟!!☺️ خندید و گفت:😄😍 ”یاد باد آنڪھ ز ما وقت سفر یاد نڪرد به وداعے دل غمدیده ے ما شاد نڪرد “ .... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5904611233406910486.mp3
9.09M
🔉 #صوت_شهدایی 💔هرکی دلش گرفته و هنوز نرفته کربلا 💔با من بیاد بریم جنوب، مرکز عشق بخدا 🎤 #مجتبی_رمضانی #پیشنهاد_دانلود👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊شهیدان نامہ گلگون نوشتند ❣شهادٺ نامہ را #باخون نوشتند ❣بنازم این همہ #ایمان وایثار 🕊بہ تاریخ جهان قانون نوشتند #شهید_مهدی_زین_الدین: هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند...💫 #یاد_شهدا_با_صلوات🌺 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣#سلام_امام_زمانم❣ 💖یا صاحب الزمان … #عید ما دیدن رخسارمـ✨ـه توست بیا عالمیـ🌎 چشم بـه راه سپه توست #بیا ای که یک گوشه چشمت #غم_عالم ببرد ایــن دلــمـ❤️ #منتــظرِ «یک نگه» توست #بیا 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#تو بهاری⁉️ نه❌ #بهاران از توست ... از #تو میگیرد وام هر بهـ🌸ـار این همه زیبایی را😍 هوس باغ و بهارانم نیست🚫 ای بهین باغ و بهارانمـ🌼🍃 #تــــو ...! #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری #سلام_صبحتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_56659011.mp3
3M
♨️خیر و صلاح 👌 #تشرف خدمت امام عصر(عج) 🎤 #استاد_عالی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📌حاج حسین یکتا (راوی شهدا) : ⚀بچه ها مراقب "چشماتون" باشید: خیلی وقتا بچه ها حواسمون به چشمامون نیست. خودمون خودمون رو چشم میزنیم. ❌یا چشمامون چیزایی رو میبینه که نباید ببینه هنوز چشاتون بچه ها خوشگل ندیده که دختره خودش درست میکنه دلتون میره... ☜چرا امام_زمان(عج) به علی بن مهزیار، در ملاقاتی که با حضرت داشت ،فرمودن امشب رو پیش ما بمون؟! ☜طرف پرسید امام زمان شما چقدر منو دوست دارین؟؟ 💞حضرت فرمودن هرچقدر تو من دوست داری. 👁چقدر چشمتو از "نامحرم" نگه میداری؟! 🖐بگو نگاهش نمیکنم تا جیگر "امام زمان" خنک بشه امام زمانمو ببینم... آخه بچه ها ما خوشگل ندیدیم... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زمان بازرگان بہ ما بر چسب #چریڪ زدند، زمان بنےصدر هم برچسب #منافق! الان هم بر چسب خشڪ مقدسے و #تحجر
#لبخندهای_خاڪی 🍃در سال‌های دفاع مقدس ... #چای مرهمِ #خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند. 🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از #کنترل مناطق عملیاتی بود. 🍃حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها #سخت می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر #ترکی بلد باشند 🍃آقای مهدی در پاسخ گفت: شما #یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط #لشڪر_عاشورا را هم می‌شناسم! 🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً #مشڪلی نیست! 🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه #کتری‌های_چای_لشکر شما روی آتش می‌جوشد ... همگی خندیدیم 😂😂 #سرداران_دفاع_مقدس #شهید_‌ابراهیم_همت🌷 #شهید_مهدی_باکری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh