🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 6⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وششم داشتم به همین فکر میکردم که یه دفعه نفهمیدم چیشد
📚 #رمان
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
7⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وهفتم
دستمو رو اسمش کشیدم وگفتم:
_میدونی قهرمان! دلم خیلی برای عباس تنگ شده!😒
نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم:🙁
_یعنی اونم دلش برام تنگ شده؟!!
نگاهمو به سنگ سردی کشوندم
که چند سال بود شده بود همدرد من
با بغض گفتم:😢
_بابا جونم! برای عباس دعا کن، دعا کن که سالم …
نتونستم جمله ام رو کامل کنم،
سرمو گذاشتم رو زانوهام و آروم آروم اشک ریختم، دیگه روم نمیشد اینو بخوام،😭😣
#چه_عباسایی_که_رفتن_و_هنوزم_برنگشتن،
#چه_عباسایی که #هنوزاونجان و #خونواده_هاشون خیلی وقته #ندیدنشون،
اونوقت من تو این دوسه هفته اینجوری بی تابی میکردم…😣
ان شاالله که عباس من برمیگرده،
ان شاالله برمیگرده،
من هنوز برای نفس کشیدن به 🌸عطر یاسش 🌸احتیاج دارم …
از اتوبوس🚌 پیاده شدم،
احساس سبکی میکردم، همیشه همینجوری بود،
شهدا خوب پذیرایی میکردن ازم،جوری که تا چند وقت حالم خوبِ خوب بود😊
#ادامه_دارد....
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
8⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وهشتم
از ایستگاه تا رسیدن به سر کوچه مون کمی باید پیاده میرفتم،
هوا یه کمی گرم☀️ بود اما نه اونقدر که نشه تحمل کرد،
به هر حال پیاده روی رو دوست داشتم،
نگاهم به ماشینا بود به آدما، به بچه هایی که درحال بازی بودن،
#حس_خیلی_خوبیه وقتی ببینی همه در یک روز #پرامنیت دارن زندگی میکنن،
دیگه #دشمنی نیست که #موشک بریزه #برسرشون،
دیگه اثری از #تانک و #تفنگ نیست، همه چیز #آروم داره پیش میره …
با سرخوشی قدم میزدم و افکارای عجیبی تو ذهنم میساختم،😇
یه دفعه سر کوچه نگاهم افتاده به سه نفر 👤👥که باهم درگیر شده بودن،
دو نفر با یه نفر گلاویز شده بودن،
به اون پسره که داشتن میزدنش نگاه کردم،
کمی دقت کردم،
یه لحظه احساس کردم خیلی گرمم شد،
وای نه …😳😧
امکان نداره …
قدمامو تند تر کردم و تقریبا با حالت بدو رفتم سمتشون،
در همین حین یه آقایی از مغازه اومد بیرون و رفت تا جداشون کنه
که اون دو تا سوار ماشینشون شدن و در رفتن،💨🚗
خودمو رسوندم بهش،
نفس نفس میزدم، با نگرانی نگاهش کردم وگفتم:😨😳
_چیشده؟؟؟؟ چیکارت داشتن؟!!!!!!
#ادامه_دارد....
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
26[shia-leaders.com].mp3
7.2M
🎵 #صوت_شهدایی
✨دلواپسیم برا کاظمین و سامرا
✨دلواپسیم برا حریم مرتضی
💔 اَینَ بقیَّةَ اللّه؟؟
🎤🎤 #مهدی #رسولی
#فوق_العاده👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
شهدای ما رفتند!
دیگر برنمیگردند...
شهدا زنده اند🌷🕊
شهدا برای کسانی زنده اند که؛
#قدر آنها را بدانند،
شهدا برای کسانی زنده اند که؛
راه آنها را #ادامه_بدهند.!!
#پیرو_راهشون_باشیم
#شهدای_مدافع_حرم🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
May 11
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
آقا بیا که #روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیبت شان #تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دل ها به یاد #غصۀ او پر ز آذر است
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
ای عشق! از این قفس رها کن ما را
با دست #شهادتت سوا کن ما را🕊
ای مردِ #مدافعِ حرم هایِ دمشق!
در سنگر و سجاده عشق #دعا کن ما را🕊
#شهید_محسن_حججی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_ابراهیم_همت : من زندگے امـ را #دوست دارمـ ولے نه آنقدر ڪه #آلوده اش شومـ و #خویشتن را گُمـ و
🌸
#خدایا_ما_را_همتی_فرما
تا همّت شویم،
چرا که همّت، همّت کرد
تا همّت شد...
شادی روح شهدا #صلوات
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️| توی خواب امام حسین رو دیده بود به آقا عرض کرد : آقاجان #فدایتان بشوم، آیا زمان بریدن سرتان درد د
🍃✨🍃✨🍃
🔹 سید میلاد رابطه ی بسیار قوی با #شهدا داشت و همیشه از شهید همت و شهید زین الدین یاد میکرد.
🔹 تمام خوبی های که یک انسان میتوانست دارا باشد این جوان متواضع و با اخلاقِ ما دارا بود
🔹سید عزیز به فریضه نماز #اول_وقت اهمیت زیادی قائل بود و همیشه نوجوانان و جوانان را در مسیر معنودیت و عبادت سوق میداد.
🔹پیکر سید میلاد پس از شهادت به دست #داعشی های حرامی می افته، دست و پا و سر مطهر رو از تن #جدا می کنند و با خودشون می برند. پیکرشون چند روز زیر #آفتاب می مونه و کسی از محل پیکر #خبر نداشته
🔹به خاطر بیقراری های #پدر و خواهرشون، شهید به #خواب یکی از دوستانشون میان و در خواب #محل پیکرشون رو نشون میدن و میگن می خواستم #گمنام بمونم ولی به خاطر #بیقراری پدرم بیایید من رو ببرید.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی🌷
#یادش_باصلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh