هدایت شده از پستهای روز
Gomnam-Haftegi921110[04].mp3
6.83M
🎵 #صوت_شهدایی
🌴. یادم میاد مجلسای بی ریاشون رو
🌴با چفیه پنهون کردن گریه هاشون رو
👈 تقدیم به #شهدای_غریب_بی_نشون
🎤🎤 حاج میثم #مطیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه0⃣9⃣ 🔸روزی در #عملیات کربلای یک در مناطق اطراف #مهران چند اَفسر #عراقی به اسارت در آمد
🌷 #طنز_جبهه 1⃣9⃣
💠 نماز شب خوان ناشی
🔸نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی #نماز_شب_خوان ها ، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل 🗣
🔹در روزهای سخت آموزش آبی🏊 بودیم و #سردی ☃❄️بی سابقه هوا طاقت مان را کم کرده بود . به ما شش نفر یک #چادر🎪 داده بودند که باید بدون هیچ #تحرکی شب را به صبح می رسانیدم.
🔸ولی او دست بردار نبود. نیمه شب 🌑در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به #آفتابه آبی 💦که از قبل در گوشهای گذاشته بود، برسد.
🔹تازه این اول کار بود، وقتی #وضو✨ می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را #خیس می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت مي گرفت.
🔸به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند #تلفات برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و #منبری می رفت و از فواید #نافله شب می گفت.
🔹تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که #روحانی گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با #مسواک کردن، هفتاد0⃣7⃣ برابر ثوابش بیشتر است.
🔸به کارهای قبلی اش #مسواک زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر🎪 بیرون می برد و مسواک می کرد. عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای #صبحگاه می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از #خمیر_دندان به پا کنیم.😖😵 آه از نهاد ما درآمده بود.
🔹آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج 🏃🏃🏃🏃🏃نفر #دنبال یک نفر🚶 کرده اند.😂😂
غلامرضا رضایی
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#همسر_شهید:
گاهی که می خواستیم به مهمونی بریم کمی چند لقمه #غذا می خورد و می گفت:
باشد که فقط برای #رضای_خدا برویم نه برای شکممان
این #اخلاص عمل رو از علی بن ابی طالب (علیه السلام) آموخته بود
چون #حدیثی از حضرت علی در این باره نقل شده است که قبل از رفتن به مهمانی مقداری #طعام میل می فرمودند و می گفتند: می خواهم فقط برای رضای خدا به مهمانی بروم نه به خاطر غذا خوردن
#شهید_نعمت_الله_نجفی🌷
3⃣3⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠غسل با رمل....
🔰غروب روز ٢١ تیر، خبر هجوم دشمن⭕️ به منطقه ✫شرهانی، ✫فکه و ✫عین خوش به رزمندگان تهرونی مستقر در پادگان #دوکوهه رسید و رزمندگان لشگر ٢٧حضرت رسول (ص) و ١٠ سیدالشهداء (ع) در روز ٢٢ تیرماه با حمله برق آسا، دشمن رو تا #صفر_مرزی عقب زدند👊 و #علی_کریمی در صف این دلاور مردان بود که در عین خوش به شهادت🌷 رسید.
🔰پیکر مطهر شهید علی کریمی همانروز به #پشت_جبهه منتقل شد، ⚡️اما پیکر #سعید در منای فکه روی زمین باقی ماند و بعد از ٧٠ روز در #ماه_صفر از زمین داغ فکه برداشته شد😔 و در روز جمعه اول مهر ٦٧ مصادف با یازدهم ماه صفر در #گلزارشهدای بهشت زهرا (س) 🌷به خاک سپرده شد....
🔰پیدا شدن شهدایی که در منطقه #فکه بدنهاشون روی زمین مانده بود حکایت غریبی داره😭.... همه اونها از #تشنگی شهید🕊 شده بودند و براى اینکه به چنگ دشمن نیفتند در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و گازهاى شیمیایی☠ هم نفس های آخر اونها رو گرفته بود و پیدا کردن این همه #شهید که در منطقه پخش شده بودند زمان زیادی⌛️ می برد. هر كدوم کنار تپه ای و زیر سایه خارو خاشاکی به #معراج رفته بودند. حکایت بدنهای بر جای مانده سرزمین فکه تداعی کننده #کربلا و روز #عاشورا بود....
🔰پیکر #شهید_سعید وقتی برای تشییع اومد انگار نه انگار که بیش از دو ماه زیر آفتاب☀️ بوده. ✘نه بویی گرفته بود و ✘نه متلاشی شده بود..... ⚡️اما این بدن به #رمل_های_فکه آغشته بود و انگار لباسهایش را در رملهای فکه #غسل داده بودند...
🔰کسی لباس رزم غسل داده شده با رملهای فکه را از تن #سعید بیرون نکرد❌ و با همان لباس ها در خاک آرمید. هر كسى ردی از رمل های داغ♨️ فکه مى خواد به اینجا سر بزنه قطعه ۴٠....
راوی: #رزمنده_جعفر_طهماسبی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نگاهت برق درخشانی داشت
دلتـ❤️ بزرگ بود به بزرگی آسمان
نجوای شبانه ات با پروردگار زیبا بود
#چهره ات معصوم و پاک
اما در سر آرزوی پرواز🕊 داشتی
در شگفتم چگونه از زمین گذشتی!
پلی از زمین تا آسمان
پلی از خاک تا آسمان
پروازی عاشقانه تا خدا😌
و سرودی آسمانی یا حسین (ع)
یا مهدی ادرکنی (عج)
و چه زیبا لبیک گفتی 👌
و #ما هنوز مانده ایم در زمین😔 !
#شهید_حجت_الله_رحیمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_ابراهیم_همت : من زندگے امـ را #دوست دارمـ ولے نه آنقدر ڪه #آلوده اش شومـ و #خویشتن را گُمـ و
4⃣3⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰وقتي به خانه 🏡مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم🚫 .بچه را عوض مي كرد ، #شير برايش درست مي كرد .
🔰سفره را مي انداخت🍱 و جمع مي كرد ، #پابه_پاي من مي نشست ، لباس ها👚👖 را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و #جمع مي كرد .
🔰آن قدر محبت💖 به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه #كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا #محبت_های_تو را جمع كنم😍 ، براي يك ماه ديگر وقت دارم .
🔰نگاهم مي كرد و مي گفت : تو #بيشتر از اين ها به گردن من حق داري😊.يك بار هم گفت : من #زودتر_از_جنگ تمام مي شوم✋
🔰وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم #تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم👌.
🎤به روایت همسر شهید
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_5884450313322103307.mp3
2.55M
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بانــــــو #حجابتـ🌸🍃 👈رمز ورود به توست! 🔸رمز ورودت با #آرایش_غلیظ هک میشود 🔹با خنده های #بلند ه
#حجــــــابـــــ🌸🍃
#چادرت را سر کن !
از اینجای کار به بعد👈 با توست !
باید شهر را بوی #فاطمه بردارد !
باید هر طرف را که نگاه کردی👀 ،
فرزندان فاطمه را ببینی ،
که دارند برای #یاری_امامشان
آماده میشوند✊ !
#چادرت را سر کن
چادر لباس فرم #فاطمی_هاست !
⚡️اصلا زین پس چادر #نشانه✨ !
آنهایی که میخواهند در #قیام_مهدوی
امامشان را یاری کنند را با #چادر بشناسیم👌 !
#چادر نشانه ای باشد برای کسانی که
دیگر فکر💭 دیده شدن نیستند ؛
اینبار فکر #پسندیده شدن هستند !
#زهرا(سلام الله علیها) باید بپسنددت
و زیر چادرت را امضا✍ کند !
باید #تعهد بدی
که در گردان فاطمی ها✌️
#حافظ حیا و عفت باشی !
باید حواست باشد که امام ؛
#هرلحظه از تو سان میبیند !
در کوچه و بازار و خیابان🏙 !
چادر تو ، #عَلـَم این جبهه ی جنگ نرمِ !
علمدار حیا
مبادا💥 دشمن #چادر از سرت بردارد !
گردان فاطمی باید با چادرش
بوی #یاس را در شهر پخش کند😌 !
علم 📚را تصرف کند...
و سفیر صلح فاطمه در جهان باشد✊ !
" #چادر_خاکی "
اسم رمز گردان فاطمی مهدی است...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همیشه به فکر جمع کردن #باقیات_الصالحات بود، مدتها مینشست و فکر میکرد که چطور ذخیره ای برای #آخرتش ج
روحالله خیلی دقت میکرد که درطبیعت #آشغال نریزد.
یکبار وسط اتوبان داد زد: نگه دار
به سختی ماشین را زدم کنار و باتعجب پرسیدم چی شده؟
باناراحتی گفت: همین الان پیاده شو آشغال پستهای که انداختی بیرون رو بردار.
پوست پسته انقدرکوچک بود که به چشم من نمیآمد اما برای روحالله همان آشغال کوچک هم ناخوشایند بود که بیرون ریخته شود.
به سختی راضی اش کردم که بیخیال آن آشغال کوچک بشود.
#شهید_روح_الله_قربانی
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎬👆 #روایت_آســـمانے 4⃣ مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور این قسمت: دوکوهه 🍃🌹🍃🌹 @sh
#دوکوهه قطعهای از خاک کربلاست
#دوکوهه حکایت سینههایی که سپرگلوله💥 شد
اینجا را با #شبهایش 🌙می شناسند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#دوکوهه قطعهای از خاک کربلاست #دوکوهه حکایت سینههایی که سپرگلوله💥 شد اینجا را با #شبهایش 🌙می شن
#دوکوهه
⚜بارها که بر قبور آسمانی #شهدا قدم می گذارم ، زمزمه ای🎶 شیرین با بی نشانی تو از زبان من جاری می شود.
⚜نمی دانم که در نجوای #صادقانه خود با خاک چه زمزمه کردی که این چنین آغوش محبتش💖 را برایت گشود و اکنون با گذشت سالها میل بر پس دادن #تو ندارد !
⚜نمی دانم که دل پاکــ❤️ و آسمانی ات چگونه به #عرش_اعلی پیوند🎗 خورد که چنین تجلی نور حق تعالی حتی #جسم تو را از نشانه ها به دور ساخت .
⚜نمی دانم چه بر جان چشاندی که چنین مست #شراب_الهی گشتی که حتی برای پیکر پاکت⚰ مأوایی بهتر از #گمنامی و بی نشانی نیافتی🚫 .
⚜نمی دانم که در دامان #نیایش شب هایت🌙 چه ذکری سر دادی که حتی عشق عالم امکان ، #عاشقت گشت و تو را با تمام وجود از آن خود ساخت💞 .
⚜شاید با دردِ ماندن سوخته بودی که چنین پاداشی نصیب #رفتنت شد ،تصورم این است تو آنقدر با درد ماندن ساخته بودی که #تمام افلاکیان برای پرواز🕊 عروج آسمانیت شرافت خود را نزد پروردگار عالمیان به ضمانت نهادند✅ و این را خودم از زبان مأوایت که خاک #کربلای_ایران بود شنیدم.
⚜ #دوکـــوهـــه با من سخن گفت :از غربت شهدا 🌷 ، از اشک شوقشان ،از #طاعت مستانه شان ،از ناله های سوزناکشان😭 .
گفت و شنیدم 🎧
گفت و باریدم😭😭 .
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_135545345340866688.mp3
970.9K
#حاج_سعید_حدادیان
#یه_صوت_فراموش_نشدنی
#دفاع_مقدس
🎤دوکوهه سلام ای خانه ی عشق...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh