4⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 خاطره ای از
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...
جلوتر رفتم...
دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...
✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....
این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_ابراهیم_همت : من زندگے امـ را #دوست دارمـ ولے نه آنقدر ڪه #آلوده اش شومـ و #خویشتن را گُمـ و
4⃣3⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰وقتي به خانه 🏡مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم🚫 .بچه را عوض مي كرد ، #شير برايش درست مي كرد .
🔰سفره را مي انداخت🍱 و جمع مي كرد ، #پابه_پاي من مي نشست ، لباس ها👚👖 را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و #جمع مي كرد .
🔰آن قدر محبت💖 به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه #كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا #محبت_های_تو را جمع كنم😍 ، براي يك ماه ديگر وقت دارم .
🔰نگاهم مي كرد و مي گفت : تو #بيشتر از اين ها به گردن من حق داري😊.يك بار هم گفت : من #زودتر_از_جنگ تمام مي شوم✋
🔰وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم #تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم👌.
🎤به روایت همسر شهید
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلم میخواست خطبه عقد را امام خمینی(ره) بخوانند، این، یکی از آرزوهایی بود که زوجهای جوان در آن روزه
5⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰می خواستم برم #کربلا زیارت امام حسین(ع)همسرم سه ماهه بارداربود التماس واصرار که منو هم ببر🙏،مشکلی پیش نمی آید
هرجوری بود #راضیم کرد .
🔰باخودم بردمش .⚡️اما سختی سفربه شدت #مریضش کرد .وقتی رسیدیم کربلا اول بردمش دکتر🤒.دکتر گفت :احتمالاً #جنین_مرده.اگرهم هنوززنده باشه ،امیدی نیست❌ چون علایم حیاتی رو نداره😔.
🔰وقتی برگشتیم مسافرخونه خانم گفت من این داروها رونمی خورم🚫 ! بریم #حرم . هرجوری که میتونی منو برسون به #ضریح_آقا.
زیربغل هاش رو گرفتم وبردمش کنار ضریح .
🔰تنهاش گذاشتم 👤ورفتم یه گوشه ای واسه #زیارت .باحال عجیبی😭 شروع کرد به زیارت .بعد هم #خودش بلند شدورفت تادم درحرم🕌 .
🔰صبح که برای #نمازصبح بیدارش کردم .
با خوشحالی😃 بلند شد وگفت : چه خواب شیرینی الان دیگه #مریضی ندارم 🚫.بعد هم گفت :توی #خواب یه خانمی رودیدم که نقاب به صورتش بود ،یه بچه زیبا👶 رو گذاشت توی آغوشم .
🔰بردمش پیش همون #پزشک . 20 دقیقه ای معاینه کرد .آخرش هم باتعجب😧 گفت :یعنی چه ؟ موضوع چیه؟دیروز این بچه #مرده بود ،ولی امروزکاملاً #زنده وسالمه😍!
🔰اونو کجا بردید؟کی این خانم رو معالجه کرده⁉️ باور کردنی نیست، #امکان_نداره!؟
خانم که جریان رو براش تعریف کرد ساکت شد🔇 ورفت توی فکر💭.
وقتی بچه به دنیا اومد اسمش روگذاشتیم #محمد_ابراهیم
🌸<<محمد ابراهیم همت >> 🌸
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بسیجی
قسمتی از سخنرانی #حاج_همت در عملیات رمضان:
«همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته...
این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو»
عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت🌷 #لشکر۲۷محمدرسولالله
#فرماندهان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh