🌷شهید نظرزاده 🌷
دلم میخواست خطبه عقد را امام خمینی(ره) بخوانند، این، یکی از آرزوهایی بود که زوجهای جوان در آن روزه
5⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰می خواستم برم #کربلا زیارت امام حسین(ع)همسرم سه ماهه بارداربود التماس واصرار که منو هم ببر🙏،مشکلی پیش نمی آید
هرجوری بود #راضیم کرد .
🔰باخودم بردمش .⚡️اما سختی سفربه شدت #مریضش کرد .وقتی رسیدیم کربلا اول بردمش دکتر🤒.دکتر گفت :احتمالاً #جنین_مرده.اگرهم هنوززنده باشه ،امیدی نیست❌ چون علایم حیاتی رو نداره😔.
🔰وقتی برگشتیم مسافرخونه خانم گفت من این داروها رونمی خورم🚫 ! بریم #حرم . هرجوری که میتونی منو برسون به #ضریح_آقا.
زیربغل هاش رو گرفتم وبردمش کنار ضریح .
🔰تنهاش گذاشتم 👤ورفتم یه گوشه ای واسه #زیارت .باحال عجیبی😭 شروع کرد به زیارت .بعد هم #خودش بلند شدورفت تادم درحرم🕌 .
🔰صبح که برای #نمازصبح بیدارش کردم .
با خوشحالی😃 بلند شد وگفت : چه خواب شیرینی الان دیگه #مریضی ندارم 🚫.بعد هم گفت :توی #خواب یه خانمی رودیدم که نقاب به صورتش بود ،یه بچه زیبا👶 رو گذاشت توی آغوشم .
🔰بردمش پیش همون #پزشک . 20 دقیقه ای معاینه کرد .آخرش هم باتعجب😧 گفت :یعنی چه ؟ موضوع چیه؟دیروز این بچه #مرده بود ،ولی امروزکاملاً #زنده وسالمه😍!
🔰اونو کجا بردید؟کی این خانم رو معالجه کرده⁉️ باور کردنی نیست، #امکان_نداره!؟
خانم که جریان رو براش تعریف کرد ساکت شد🔇 ورفت توی فکر💭.
وقتی بچه به دنیا اومد اسمش روگذاشتیم #محمد_ابراهیم
🌸<<محمد ابراهیم همت >> 🌸
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰همرزم
🔸پسرعمه و دختردايي بوديم و در جريان انقلاب 2 تا #همرزم. وقتي ازم خواستگاري كرد💍 خيلي بهم برخورد😐 يك سال و چند ماه گذشت اما #اسماعيل دستبردار نبود
🔹آنروز آمده بود براي #اتمام_حجت. گفت: «معصومه، خودت ميدوني كه ملاك من براي انتخاب #تو ظاهر و قيافه نبوده❌ ولي اگه بازم فكر ميكني اين قضيه منتفيه بگو كه ديگه با اصرارم اذيتت نكنم😔
🔸نشستم با خودم👤 خلوت كردم. در روايات خوانده بودم 📖كه اگر #خواستگاري برايتان آمد و با ايمان و خوش اخلاق بود، رد كردنش #مفسده دارد. هيچ دليلي به ذهنم نرسيد تا اسماعيل را رد كنم
گفتم: « #راضيم »☺️
#شهيدانه
#عاشقانه_شهدا 💞
#شهید_اسماعیل_دقایقی
🌹🍃🌹🍃
@shahidnazarzadeh