🌷شهید نظرزاده 🌷
#بانــــــو #حجابتـ🌸🍃 👈رمز ورود به توست! 🔸رمز ورودت با #آرایش_غلیظ هک میشود 🔹با خنده های #بلند ه
#حجــــــابـــــ🌸🍃
#چادرت را سر کن !
از اینجای کار به بعد👈 با توست !
باید شهر را بوی #فاطمه بردارد !
باید هر طرف را که نگاه کردی👀 ،
فرزندان فاطمه را ببینی ،
که دارند برای #یاری_امامشان
آماده میشوند✊ !
#چادرت را سر کن
چادر لباس فرم #فاطمی_هاست !
⚡️اصلا زین پس چادر #نشانه✨ !
آنهایی که میخواهند در #قیام_مهدوی
امامشان را یاری کنند را با #چادر بشناسیم👌 !
#چادر نشانه ای باشد برای کسانی که
دیگر فکر💭 دیده شدن نیستند ؛
اینبار فکر #پسندیده شدن هستند !
#زهرا(سلام الله علیها) باید بپسنددت
و زیر چادرت را امضا✍ کند !
باید #تعهد بدی
که در گردان فاطمی ها✌️
#حافظ حیا و عفت باشی !
باید حواست باشد که امام ؛
#هرلحظه از تو سان میبیند !
در کوچه و بازار و خیابان🏙 !
چادر تو ، #عَلـَم این جبهه ی جنگ نرمِ !
علمدار حیا
مبادا💥 دشمن #چادر از سرت بردارد !
گردان فاطمی باید با چادرش
بوی #یاس را در شهر پخش کند😌 !
علم 📚را تصرف کند...
و سفیر صلح فاطمه در جهان باشد✊ !
" #چادر_خاکی "
اسم رمز گردان فاطمی مهدی است...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اربأ اربأ را همین اندازه می گــــویم فقط: دشت لبریز از #گُلِ رویِ علی اکبر شده است... ♨️خبر کوتاه
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🔰به مناسبت #شناسایی پیکرهای دو شهید مدافع حرم
⭕️الهی شکر برای نعمتهای بیکرانی که به ماعنایت فرمودی.
و #شکر که
باردیگر #نعمت بوییدن، لمس کردن نشانه های الهی را به عنایت میکنی...
💢باردیگر فضای آلوده استان، شهر، خیابان، محله مان به عطر #معطرترین انسانها عطر آگین میگردد.
💢باردیگر بزرگترین #ایثارگران قرن رخ نمایی میکنند.
💢بار دیگر بدن های مطهرشان با #رجعت از شام بلا، ناله های کاروان سجادی و زینبی را به گوش و مشام مان میرسانند.
💢بار دیگر در ایام #سوگواری سرور سالار شهیدان و ایام حضور #کاروان_اسرا درشام، ابدان شهیدان به میهن اسلامی ایران می آیند.
💢باردیگر صف آرایی #فرهنگ_عاشورایی شهیدان، جانبازان، ایثارگران درمقابل فرهنگ ابتذال غرب هویدا میگردد.
💢باردیگر آلاله های #مازندران قهرمان درحال بازگشت به دیارمان هستند.
💢بار دیگر پیکرهای دو شهید مدافع حرم شهید #سیدجواد_اسدی و شهید #علیرضا_بریری،
#لشکرظفرمند۲۵کربلا درحال بازگشت به وطن اسلامی هستند
⭕️الهی:
شکر که با رجعت و بازگشت شهیدان عظیم الشان، آرامش، اعتماد به نفس، #تعهد دینی و اسلامی و انقلابی را به ما گوشزد فرمودی.
🔻الهی:
به ما توفیق #قدردانی از حماسه هاو جانفشانی های شهیدان را عنایت فرما.
🔻الهی :
توفیق #شفاعت شهیدان راعنایت فرما.
#الهی_آمین
✍ انصار المهدی
#شهید_سید_جواد_اسدی🌷
#شهید_علیرضا_بریری🌷
#عشق_داره_برمیگرده
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
8⃣2⃣ #قسمت_بیست_وهشتم
📖برای نماز جمعه های ک رفتم هم همینطور؛ وقتی توی #هویزه خرمشهر هم محاصره بودیم، هیچ کداممان تعهد نداده بودیم⛔️ که مقاومت کنیم. با #اراده خودمان ایستادیم. فرم را نگاه کردم، از امضا کننده برای شرکت در راه پیمایی ها و نماز جمعه و همینطور پناهنده نشدند انجا #تعهد میگرفت.
📖خانه🏡 و زندگی را فروختیم. این بار برای عمل دستش، من و محمدحسین هم همراهش رفتیم. توی فرودگاه🛫 کنار ساکش نشسته بودم ک ایوب امد کنارم ارام گفت: "این ها #خواهر_برادرند". به زن و مردی اشاره کرد که نزدیک میشدند. به هم سلام کردیم.
📖+بنده های خدا زبان بلد نیستند. خواهرش ناراحتی قلبی💔 دارد، خلاصه تا #انگلیس همسفریم. ایوب هم انگلیسیش خوب بود و هم زود جوش بود. برایش فرقی نمیکرد ایران باشیم یا کشور غریب. همین که از پله های هواپیما پایین امدیم گفت: "شهلا خودت را اماده کن ک اینجا هر صحنه ای را ببینی، خودت را کنترل کن...."😉
📖لبخند زد
-من که گیج میشوم، وقتی راه میروم نمیدانم کجا را نگاه کنم؟ جلویم #خانم های انچنانی و پایین پایم مجله های انچنانی. روز تعطیل رسیده بود و نمیشد دنبال خانه بگردیم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
8⃣2⃣ #قسمت_بیست_وهشتم
📖برای نماز جمعه های ک رفتم هم همینطور؛ وقتی توی #هویزه خرمشهر هم محاصره بودیم، هیچ کداممان تعهد نداده بودیم⛔️ که مقاومت کنیم. با #اراده خودمان ایستادیم. فرم را نگاه کردم، از امضا کننده برای شرکت در راه پیمایی ها و نماز جمعه و همینطور پناهنده نشدند انجا #تعهد میگرفت.
📖خانه🏡 و زندگی را فروختیم. این بار برای عمل دستش، من و محمدحسین هم همراهش رفتیم. توی فرودگاه🛫 کنار ساکش نشسته بودم ک ایوب امد کنارم ارام گفت: "این ها #خواهر_برادرند". به زن و مردی اشاره کرد که نزدیک میشدند. به هم سلام کردیم.
📖+بنده های خدا زبان بلد نیستند. خواهرش ناراحتی قلبی💔 دارد، خلاصه تا #انگلیس همسفریم. ایوب هم انگلیسیش خوب بود و هم زود جوش بود. برایش فرقی نمیکرد ایران باشیم یا کشور غریب. همین که از پله های هواپیما پایین امدیم گفت: "شهلا خودت را اماده کن ک اینجا هر صحنه ای را ببینی، خودت را کنترل کن...."😉
📖لبخند زد
-من که گیج میشوم، وقتی راه میروم نمیدانم کجا را نگاه کنم؟ جلویم #خانم های انچنانی و پایین پایم مجله های انچنانی. روز تعطیل رسیده بود و نمیشد دنبال خانه بگردیم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh