4_5780402561618018986.mp3
3.93M
#فایل_صوتي_امام_زمان 76
منـم هستـم✋؛
ای غریب ترین مردِ زمین!
منـم هسـتم✋؛
ای تنهاترین مهـربانِ زمین!
💢ما بزودی تصویرت را از"خیال" تا "چشم" جابجا می کنیم
و به اهل زمین نشانَت می دهیم👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣4⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 روایت:همسر شهید مهدی حسینی ❣ماه رمضان94 بود که آقا مهدی تماس گرفت📞 گفت منو ت
✍ #خاطرات_شهدا
🌷هوا تاریک شده بود، که به مقرمان در حماه سوریه رسیدیم.
سرمای هوا یک طرف، قطع برق هم یک طرف، حسابی به ذوقمان خورده بود.
🌷موقعیت مناسبی
برای معرفی خودمان به فرماندهی هم نبود.تصمیم گرفتیم یک جایی برای #خواب پیدا کنیم. یکی از بچه ها چندتا پتو روی یک دستش بود و بین بچه ها #تقسیم میکرد.
🌷رفتم جلو دیدم آقامهدی خودمان است. گفتم: حاج مهدی شما کجا اینجا کجا.
لبخندی زد و گفت:
-آمدم برای کمک به بچهها پتو میدم، غذا درست میکنم،خلاصه هرکاری داشتی بهم خبر بده.
🌷گفتم:قربونت بشم آقا همین طور خیلی خوبه،اگه یه #چایی هم بدی که دیگه خیلی عالی میشه.
چایی رو برام آورد.
وقتی خواستیم بخوابیم یکی از بچه ها گفت فردا قراره #فرمانده بیاد برای سخنرانی.
🌷فردا صبح مهدی امد و با بچه ها سلام علیک کرد.
پیش خودم گفتم شاید مهدی آمده حرف بزند تا بعدش فرمانده بیاد؛ اما کـم کـم توضیحات
مهدی مهم تر شد و جزء به جزء منطقه و وظیفه اصلی تک تک ما که حفظ جاده بود را توضیح می داد.
🌷از حرفهایش فهمیدم فرماندهی مقردست خود آقا مهدی است...
به #تواضع و حال خوب دلش غبطه خوردم.
📙کتاب جاده سرخ
#شهید_سیدمهدی_حسینی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_666348.mp3
2.75M
🎵صوتی کمتر شنیده شده از #شهید_حججی👇
🎙 پادکست | توبه نامه
🔹درد دل های شهید حججی
🔸با #شهید_حاج_احمد_کاظمی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃🌸🍃
#محسن_جان❤️
تو اهل #آسمان بودی
که چند صباحی
#مهمان زمین شدی،
اما در زمین هم
آسمانی #زندگی کردی؛
و اسیر این دنیا نشدی
و این بود که حالا
باز هم در آسمانی؛
اما ما اسیریم؛
#اسیر آزادی هایی
که روح مان را
به زمین محکوم کرده اند...
ای #شهید_آسمانی
دست ما را هم بگیر....
#شهید_محسن_حججی🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5782659377953505588.mp3
7.8M
#بسیار_شنیدنی
🎙توبه واقعی و نظر خاص آقا امام زمان (روحی له الفداء)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢کلی فیلم از #جنایات داعش👹 داشتند. یه وقتایی که یک گوشه هایی از آنها را به من نشان می دادند📱 می گفتم
🔸زندگی شهدا🌷 را #الگوی زندگی خودشان قرار می دادند. شهید مدافع حرم محمود رضا #بیضایی، مربی آقا هادی بودند، خیلی از ایشان تعریف می کردند، همیشه می گفتند: « ما باید #انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.»
🔹قاب عکس📸 این #شهید را به دیوار خانه زده بودند و از #مادر قول گرفته بودند که عکس را هیچ وقت بر ندارند❌ شهدای #مدافع_حرم را که به کشور می آوردند🇮🇷 حالشان عوض می شد، خیلی تحت تأثیر قرار می گرفتند😔
🔸آخرین بار که در شهرمان #شهید آوردند رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! #شهید_بعدی إن شاءالله خودمم☺️ همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😢 همان هم شد و شهید بعدی🌷 #آقا_هادی شجاع بود.
🔹در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از #پدر هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را الگو قرار می دادند👌 زیباتر از همه مسجد رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با پدرشوهرم برای اقامه #نماز_جماعت به مسجد بروند👥 برایم دلنشین بود.
#شهید_هادی_شجاع
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾بعد از #شهادت_عباس یکی از دست نوشته های📝 او را دیدم. این دست نوشته مربوط به زمانی بود که به #کربلا
گفتم کلید قفل شهادت #شکسته است
یا انـدر این زمانه، در بـاغ بسته است
خندید وگفت... ساده نباش ای #قفس_پرست
در بسته نیست بال و پر ما #شکسته است
#شهید_عباس_آسمیه🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گفتم کلید قفل شهادت #شکسته است یا انـدر این زمانه، در بـاغ بسته است خندید وگفت... ساده نباش ای #قفس
4⃣2⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠طاقت رفتنش رو نداشتم
🌷عباس ۲ سال بود که وارد #سپاه شده بود. مدتی به عنوان #تیرانداز نمونه انتخاب شده بود. وقتی اعتراض مرا از خطرناک بودن کارش می شنید می گفت #مادرجان غصه مرا نخور، من به عشق کسی می روم که اگر تیر بخورم می دانم #خودش برای بردن من خواهد آمد.
🌷به من می گفت مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز #روزه_قضا برای من بگیر. خمس مالش را پرداخت کرده بود. قبل از اعزام به #سوریه خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن کاملا آماده شده بود.
🌷عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک #ماموریت ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و #رفتنش را نبینم.
🌷آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال #خراب من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد او به من گفت #مادر هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم #شهید خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام.
🌷پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد #علی_اکبر امام حسین(ع) گریه کن. می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا #دشمن به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان #ایران است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا #امنیت در کشور ما همچنان ادامه یابد.
#شهید_عباس_آسمیه🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh