🌷شهید نظرزاده 🌷
قسمتی از وصیت نامه شهید عباس بابایی: .... دراین دنیا فقط پاکی؛ صداقت؛ ایمان؛ #محبت به مردم؛ جان داد
#در_مکتب_شهادت
#راه_شهدا_عمل_شهدا
مدرسهای که #تدریس میکردم نزدیک حرمِ حضرت #عبدالعظیم بود.
سختی زیادی رو تحمل
می کردم. باید اولِ صبح بچهها رو آماده میکردم.حسین و محمد رو میذاشتم مهدکودک و سلما رو با خودم می بردم مدرسه.
از خونه تا محلِکار هم #20 کیلومتر می رفتم و 20 کیلومتر مییومدم. گفتم: عباس! تو رو خدا حداقل کاری کن تا مسیرم یه کم کمتر بشه. منو #انتقال بدن نزدیکتر
عباس با اینکه میتونست، اینکار رو نکرد وگفت:👇👇👇
اونایی که #پارتی ندارن پس چیکار کنن؟ما هم مثل بقیه... ما هم باید مثلِ مردم این سختی ها رو #تحمل کنیم... صبر داشته باش
#شهید_عباس_بابایی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠منتظرت هستم یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتری که #خاطر
💠وصیت کرده بود که لباس سبز #پاسداریش رو باهاش به خاک بسپارند که #امام.زمان (ع) ظهور کردند در رکاب حضرت باشد...
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
🌷شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠وصیت کرده بود که لباس سبز #پاسداریش رو باهاش به خاک بسپارند که #امام.زمان (ع) ظهور کردند در رکاب ح
6⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠یک رویا اما واقعیت
⚜«الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون»
💢«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.» #سوره_توبه_آیه20✔️
💠خوابی که همرزم شهید؛ ابو زینب بعد از برگشتن از #سوریه دید
🔰چند روزی بود که از سوریه برگشته بودم. عجیب دلم هوای #رفقای_شهیدم به خصوص ✓سجاد مرادی و ✓عبدالمهدی کاظمی رو کرده بود. شب #خواب_دیدم دوباره اعزام شدم سوریه🚌 نزدیک ظهر بود که رفتم تو حرم #حضرت_زینب_س🕌 سلام دادم و زیارت کردم.
🔰از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم.
موقع نهار🍲 شده بود رفتیم تو یک #اتاق سفره یکبار مصرف انداخته بودند و بچه ها نشسته بودند یک جای خالی برای خودم پیدا کردم و نشستم👤 ناگهان دیدم شهیدعبدالمهدی کاظمی🌷 با اون #خنده_قشنگش😍 آمد و درست مقابل من نشست. از #خوشحالی نگاهم رو ازش برنداشتم❌
🔰به من #بالبخند گفت چیه چی دیدی ماتت برده⁉️ بهش گفتم پس تو که موشک خورد کنارت💥 و #شهیدشدی، اینجا چکار می کنی؟
با خنده گفت : من زنده ام والان روبروت نشستم صحیح وسالم
🔰بهش گفتم من خودم شنیدم که #موشک با بدنت چه کرد. با خنده گفت:😄 یه خراش ساده بود #بخیه_شد و خوب شد👌 بهش گفتم من خودم تو #گلستان شهدا🌷 مزارت رو دیدم ، بازم خندید و گفت بابا #من_زنده_ام و الان روبروت هستم باور نداری بیا بغلم کن💞
🔰پریدم تو بغلش و با هم کلی گریه کردیم😭همدیگر را محکم فشار می دادیم. #نمازصبح شد که از خواب بیدار شدم. دوست داشتم #هیچوقت از اون خواب بیدار نمی شدم😔
یادم اومد که خدا تو #قرآن میگه #شهدا زنده اند
🔰 #عبدالمهدی_کاظمی هنوز زنده است و هنوز داره تو سوریه در دفاع ازحرم می جنگه👊 چند شب بعدش هم خواب #سجادمرادی رو دیدم که اونم هنوز داشت تو سوریه می جنگید.
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📝 خواب حضرت ابوالفضل (علیهم السلام) رو دیده بود. فرموده بودند : شما بیشتر انفاق کن ؛ بیشتر به ایتام
#سیره_شهید
سوار ماشینش بودم تمام پنجره ها
را داده بود بالا گفتم: پس چراهمہ
#شیشه ها را بالا ڪشیدے؟
گفت: اینجا #ترافیڪہ؛ مردم مرتب به هم درے ورے میگن نمیتوانم تحمل
ڪنم ببینم مردم اینجورے به هم
#نامهربانے مے ڪنن...
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد🌷
#شهید_هسته_ای
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍁🍂🍁 ✍دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این #ا
🌾بعد از #شهادت_عباس یکی از دست نوشته های📝 او را دیدم. این دست نوشته مربوط به زمانی بود که به #کربلا می رفت
🌾و در آن با کلمات و واژه هایی زیبا👌 خداوند را #قسم داده بود تا شهادت🌷 نصیبش شود. او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت🚫 مرگش را در روضه های #امام_حسین(ع) قرار دهد.
#شهید_عباس_آسمیه🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾بعد از #شهادت_عباس یکی از دست نوشته های📝 او را دیدم. این دست نوشته مربوط به زمانی بود که به #کربلا
7⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰اخلاقش بسیار شایسته بود و #فرمانده اش می گفت عباس هفته ای یک #خواستگار داشت!
گویی همه خواهان آن بودند که با عباس فامیل شوند💞 و همیشه به او می گفتند اگر می خواهی ازدواج کنی💍ما گزینه مناسب داریم😉
🔰با این حال در ایام #اربعین با خانواده ای از شیراز آشنا شدیم و دو خانواده👥 نیز گفتگوهایی با هم داشتند. #عباس زمانی که با این خانم صحبت کرده بود به وی از تصمیمش برای رفتن به #سوریه خبر داده بود
🔰و گفته بود در صورتی که #سالم از این ماموریت بازگشتم برای رسمی شدن این ارتباط💕 قدم جلو خواهم گذاشت. ⚡️اما گویی #خداوند برای عباس من جور دیگری رقم زده بود😔
🔰۲ سال بود که وارد #سپاه شده بود. مدتی به عنوان #تیرانداز نمونه👌 انتخاب شده بود. وقتی اعتراض مرا از خطرناک بودن کارش می شنید می گفت: مادر جان غصه💔 مرا نخور، من به #عشق کسی می روم که اگر تیر بخورم💥 می دانم #خودش برای بردن من خواهد آمد.
🔰به من می گفت: مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز #روزه_قضا برای من بگیر. #خمس مالش💰 را پرداخت کرده بود✅. قبل از اعزام به سوریه خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن🕊 کاملا آماده شده بود.
#شهید_عباس_آسمیه 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به زحمت #جارو را از دستش گرفتم. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم. اینجوری #بدی های درونم جارو می
#آرامش_شهدا
🔸هواپیمای عراقی✈️ ما را #هدف گرفته بود. میخواستم ماشين🚕 را نگه دارم كه برويم يك گوشه پناه بگيريم. #حاجی بدون اين كه چهرهاش تغييری كند گفت : راهتو برو.
🔹حاجی، مگه نمی بينی؛ ما رو هدف🎯 گرفته. زير لب خواند 🔅لا حول ولا قوه الا بالله🔅 و دوباره گفت : #راهتو_برو.....
#شهید_محمدابراهیم_همت
📚یادگاران
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شرمنده ام که #از_دنیای_من،
تنها کپسول اکسیژنش سهم تو شد!
و من هنوز در #غفلتم که ریه هایم را،
از صدقه ریه های پـُر #تاولِ تو از
هوای تازه پـُر میکنم...
با توأم ای رزمنـده دیروز،
#غریبِ امروز،
#شهیــدِ آینده... !
ای کاش میتوانستم دنیا را از
دریچه #نگاهِ تو ببینم... !
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید #روح_الله_قربانی در دوران کودکی طعم تلخ بی مادری را تجربه کرد خاطره ای بخوانید از دوران #یتیمی
🌷|روح الله فارق التحصیل دبیرستان مؤتلفه بود.
یک بار به یک مناسبتی از روح الله خواستند که برای بچه ها چند #کلامی صحبت کند.
تک تک جملاتش را به خاطر دارم. او می گفت:
🌹« رفقا یک چیز از من داشته باشید. با #پای_مادرتون دوست باشید.
مدام پایش را #ببوسید، به خصوص کف پای مادرتون رو...»🌹
این حرف ها رو وقتی میگفت که مادرش را از دست داده بود.
وقتی خبر #شهادتت رو شنیدم مادرم اومد تو اتاق تا علت #گریه هام رو بپرسه همونجا به حرفت عمل کردم و به پاهاش افتادم و قول می دهم که بازهم این کار را انجام بدم.
مطمئن هستم هرکسی این خاطره ی تو را بشنود #حتما به حرفت عمل میکند.|🌷
روح الله جان آغوش گرم مادرت مبارک🌷
به نقل از: یکی از دوستان شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهادت_خوب_است_اما_تقوا_بهتر_است
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥|تیزر مراسم استقبال از پیکرهای مطهر ۷۲ شهید دوران دفاع مقدس
صبح روز سه شنبه۲۰ آذر ماه
➕استقبال ویژه توسط بسیجیان اهل سنت گچین هرمزگان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_169858844090958136.mp3
16.13M
🎵مداحی #شهدای_گمنام
🎤🎤سیدرضا نریمانی
حال و هوای این روزهای معراج شهدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [3] 🔖 قسمت اول #حضرت_آدم علیه السّلام 3⃣ #آدم علیه السّلام و #شیطان
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(5)
4⃣ #آدم علیه السّلام در #زمین
🔻با هبوط به زمین و آغاز زندگی زمینی تلاش آدم علیه السّلام به عنوان نخستین پیامبر خدا برای #راهبری بشر به سوی غایت خلقت آغاز می شود. آیات قرآن کریم دلالت دارد که با توجه به آنچه در جریان شجره ممنوعه گذشت، در آدم علیه السّلام عزم جدی ای برای #استقرار_ملک و زمینه سازی آن شکل نیافت، و لذا است که نام او در میان پیامبران اولوالعزم قرار نگرفت ،
🔻 اما در هر حال آدم و حوا علیهما السّلام که شیطان را به خوبی شناخته بودند در معرض وسواس او قرار نگرفتند و لذا ناچار شیطان آن دو را رها ساخت و به دنبال اغوای فرزندان ایشان رفت تا بدین ترتیب نخست جای پا را در زمین برای خود فراهم نموده باشد.
🔻این نخستین حرکت شیطان در زمین از راه #اختلاف_افکنی میان دو برادر صورت گرفت تا به ما بفهماند اختلاف میان برادران از مهمترین راه های #نفوذ شیطان است. در ادامه در تاریخ بشر به نمونه های بی شماری از این جریان برخواهیم خورد که تا به امروز به عنوان کارآمدترین حربه شیطان از آن استفاده می شود.
🔻نام فرزندان آدم علیه السّلام در قرآن کریم نیامده است، اما به نقل تورات آنان #هابیل و #قابیل نام داشتند. چون زمان آزمون تقدیم قربانی رسید، گوسفند هابیل به دلیل اخلاص و تقوا در عمل پذیرفته شد و گندم قابیل از آن جا که از بدترین محصول وی جدا شده بود پذیرفته نشد. همین سبب شد تا زهر تلخ دشمنی در کام قابیل جوشش گیرد و اقدام به قتل برادر کند و بدینسان خود را به عنوان سرسلسله برادرکشان و قاتلان تاریخ معرفی نماید.
🔻 در این جریان چند نکته برای ما قابل تأمل است:
1⃣نخست سبب شکل گیری این اختلاف که به تصریح قرآن کریم موضوع قربانی و تقوای هابیل و بی تقوایی قابیل بوده است. در اینجا نیز همچون موارد قبل تورات و اسرائیلیات تلاش نموده اند تا موضوع را به داستان ازدواج این دو و تمایل قابیل به همسر هابیل برگردانند که باز موضوع زن و خانواده را برای چندمین بار در این مقطع کوتاه تاریخی پیش می کشد.
1⃣نکته دوم بروز #قتل و کشتن انسان ها به عنوان نقطه اوج خواست شیطان است که در این مقطع در میان بشر شکل می گیرد و تا به امروز نیز به طور وسیع جریان دارد، همان روی سکه که ملائکه از آن بیم داشتند. کشته شدن انسان ها و جلوگیری از رشد مطلوب آنان در زندگی زمینی خواست نهایی شیطان است.
و در این راه فرقی میان مؤمنان و پیروان شیطان وجود ندارد. شیطان به دنبال روزی است که بر زمین حتی یک نفر زندگی نکند تا امکان پرستش خداوند و خلافت وی وجود داشته باشد. بروز جنگ های بزرگ تاریخی و استفاده از سلاح های کشتار جمعی در تاریخ و اصرار بیش از حد دشمنان ما بر قرار دادن واقعه ای مجعول به نام #آرماگدون را در آینده بشر با ابعاد تخریبی حداکثری بایستی در همین راستا توجیه نمود.
3⃣سومین نکته که از این داستان قربانی این دو برادر به دست می آید این است که بر این اساس هابیل دامدار و قابیل به اصطلاح امروز ما کشاورز بوده است و این در حالی است که مدت زیادی از زندگی آنان بر زمین نگذشته بوده و این خود می تواند حجتی باشد در تأیید قول آنان که آموزش های انبیا را در زندگی بشر دارای تأثیر و جایگاهی بی بدیل می دانند. در این داستان دامداری و کشاورزی حداقل از علومی است که به واسطه پیامبران به انسان تعلیم داده شده است.
🔻به هر حال با وقوع قتل و برادرکشی #شیطان جاپای خودی را در زمین تثبیت می کند و نسل آدم علیه السّلام از طریق دیگر فرزندان او ادامه حیات و گسترش می دهد.
🔻 فرزندانی از آدم علیه السّلام از جمله #شیث نبی علیه السّلام به پیامبری می رسد تا نوبت به نخستین پیامبر اولوالعزم #نوح_نبی علیه السّلام می رسد.
🔹🔹🔹 #ادامه_دارد...
⏮ قسمت بعدی #حضرت_نوح علیه السلام
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پرسش و پاسخ مهــدوی
4_310226054725763709.mp3
15.75M
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی 50
✍ گناه، زیاد داری؟
آیا نگران عقوبت ها و بلاهایی هستی،
که ممکنه بدنبال گناه،بهت برگرده؟
🔻خیلی راحت میتونی،جلوي همشونو بگیری!
گوش کن👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فقط یک آرزو دارم....!!! گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک #آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به #گلو
#تکلیف
💎هر چه بهش گفتیم و گفتند فایده ای نداشت. #حکمش آمده بود باید فرمانده گردان #عبدالله بشود،ولی زیر بار نرفت که نرفت.
💎روز بعد، #صبح زود رفته بود مقر تیپ.به فرمانده گفته بود:چیزی رو که ازم خواستین #قبول می کنم.
💎از همان روز شد #فرمانده گردان عبدالله.با خودم می گفتم:نه با این که اون همه #سرسختی داشت توی قبول کردن فرماندهی،نه به این که خودش پاشده اومده پیش فرمانده #تیپ.
💎بعدها،با #اصراری که کردم،علتش رو برایم گفت :
🔴شب قبلش امام زمان (سلام الله علیه) را #خواب دیده بود؛ حضرت بهش #تکلیف کرده بودن
#شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ به شدت عصبانی شد. لب هم به #غذا نزد☝️ گفت: دلیلی نداره برای ما که فرمانده ایم #چلوکباب بیارند و بر
🔰داییش تلفن کرد☎️ گفت: #حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان🛌 افتاده، شما همین طور نشستین⁉️
🔰گفتم: نه. #خودش تلفن کرد. گفت: دستش یه خراش کوچیک👌 برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت: شما نمی خواد بیاین🚫 خیلی هم #سرحال بود.
🔰گفت: چی رو پانسمان می کنه⁉️دستش #قطع_شده. همان شب رفتیم یزد، بیمارستان.
به دستش نگاه کردم گفتم: #خراش_کوچیک
🔰خندید😄
گفت:
" دستم قطع شده، #سرم که قطع نشده.
#شهید_حسین_خرازی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴 #نصف_پاداش_شهید
💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: #زنى دارم که هرگاه وارد (خانه) مىشوم، به #استقبالم مىآيد و هرگاه (از خانه) خارج مىشوم، بدرقهام مىکند، و هرگاه مرا #اندوهگين مىبيند، مىگويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزیات را مىخورى، غير تو (خداوند) آن را برايت #ضمانت کرده است، و اگر غم #آخرتت را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد.
💠پيامبر خدا فرمود: خداوند، #کارگرانى دارد و اين زن، يکى از کارگران اوست. براى او نصف پاداش #شهيد در نظر گرفته شده است.
📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید: وقتی که از مراسم #وداع با شهید برگشتم ساعت یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته #خوا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#کلام.شهید
🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم.
🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در #کنارهم سپری کرده ایم #وجدایی بسیار #سخت است.
🔰اما عشقی #فراتر از هرعشق دیگری،در #قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی #زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.
🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با #شهادت از این دنیا بروم.و من جز #شهادت،از خداند #مرگ دیگری را نمیخواهم.
🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. #آرزویم شهادت است.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حسین_هریری 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 #کلام.شهید 🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم. 🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوس
8⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰قبل از آنکه کارهای #اعزامی حسین درست شود در هشتم آبانماه🗓 با هم به #بهشت_رضا رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت.
🔰میگفت: #پیکرش را بعد از شهادت🌷 خودش عقب آورده بود تا از دست تروریستها سالم بماند😔. به گفته حسین لباسهایش به #خون_شهید متبرک✨ شده بود
🔰من و حسین همیشه نمازهای📿 خودمان را دو نفره👥 به #جماعت میخواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا #آخرین_نماز جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم.
🔰 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار #شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « #آقامصطفی حرفهایی که بهت زدم فقط یادت نرود📛.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از #شهید داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند☎️ و کارهای اعزامیاش به صورت معجزهوار جور شد.
🔰 #شب_شهادتش در آخرین تماس📞 به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی🌷 و از او #تشکرکن. گفتم: برای چی⁉️ در جواب گفت: چون حاجت من را داد. بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم #حاجتش چی بود.🕊
🔰همسرم وصیتنامه کتبی📜 نداشت ولی به من گفت موقع #شهادتم نگذار #نامحرم صدای گریهات😭را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد💔 برو در روضههای #اهل_بیت(ع) گریه کن.😭
#شهید_مدافـع_حـرم
#شهید_حسیـن_هریری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh