eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
4_169858844090958136.mp3
16.13M
🎵مداحی 🎤🎤سیدرضا نریمانی حال و هوای این روزهای معراج شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت [3] 🔖 قسمت اول #حضرت_آدم علیه السّلام 3⃣ #آدم علیه السّلام و #شیطان
❣﷽❣ 💠💠 و (5) 4⃣ علیه السّلام در 🔻با هبوط به زمین و آغاز زندگی زمینی تلاش آدم علیه السّلام به عنوان نخستین پیامبر خدا برای بشر به سوی غایت خلقت آغاز می شود. آیات قرآن کریم دلالت دارد که با توجه به آنچه در جریان شجره ممنوعه گذشت، در آدم علیه السّلام عزم جدی ای برای و زمینه سازی آن شکل نیافت، و لذا است که نام او در میان پیامبران اولوالعزم قرار نگرفت ، 🔻 اما در هر حال آدم و حوا علیهما السّلام که شیطان را به خوبی شناخته بودند در معرض وسواس او قرار نگرفتند و لذا ناچار شیطان آن دو را رها ساخت و به دنبال اغوای فرزندان ایشان رفت تا بدین ترتیب نخست جای پا را در زمین برای خود فراهم نموده باشد. 🔻این نخستین حرکت شیطان در زمین از راه میان دو برادر صورت گرفت تا به ما بفهماند اختلاف میان برادران از مهمترین راه های شیطان است. در ادامه در تاریخ بشر به نمونه های بی شماری از این جریان برخواهیم خورد که تا به امروز به عنوان کارآمدترین حربه شیطان از آن استفاده می شود. 🔻نام فرزندان آدم علیه السّلام در قرآن کریم نیامده است، اما به نقل تورات آنان و نام داشتند. چون زمان آزمون تقدیم قربانی رسید، گوسفند هابیل به دلیل اخلاص و تقوا در عمل پذیرفته شد و گندم قابیل از آن جا که از بدترین محصول وی جدا شده بود پذیرفته نشد. همین سبب شد تا زهر تلخ دشمنی در کام قابیل جوشش گیرد و اقدام به قتل برادر کند و بدینسان خود را به عنوان سرسلسله برادرکشان و قاتلان تاریخ معرفی نماید. 🔻 در این جریان چند نکته برای ما قابل تأمل است: 1⃣نخست سبب شکل گیری این اختلاف که به تصریح قرآن کریم موضوع قربانی و تقوای هابیل و بی تقوایی قابیل بوده است. در اینجا نیز همچون موارد قبل تورات و اسرائیلیات تلاش نموده اند تا موضوع را به داستان ازدواج این دو و تمایل قابیل به همسر هابیل برگردانند که باز موضوع زن و خانواده را برای چندمین بار در این مقطع کوتاه تاریخی پیش می کشد. 1⃣نکته دوم بروز و کشتن انسان ها به عنوان نقطه اوج خواست شیطان است که در این مقطع در میان بشر شکل می گیرد و تا به امروز نیز به طور وسیع جریان دارد، همان روی سکه که ملائکه از آن بیم داشتند. کشته شدن انسان ها و جلوگیری از رشد مطلوب آنان در زندگی زمینی خواست نهایی شیطان است. و در این راه فرقی میان مؤمنان و پیروان شیطان وجود ندارد. شیطان به دنبال روزی است که بر زمین حتی یک نفر زندگی نکند تا امکان پرستش خداوند و خلافت وی وجود داشته باشد. بروز جنگ های بزرگ تاریخی و استفاده از سلاح های کشتار جمعی در تاریخ و اصرار بیش از حد دشمنان ما بر قرار دادن واقعه ای مجعول به نام را در آینده بشر با ابعاد تخریبی حداکثری بایستی در همین راستا توجیه نمود. 3⃣سومین نکته که از این داستان قربانی این دو برادر به دست می آید این است که بر این اساس هابیل دامدار و قابیل به اصطلاح امروز ما کشاورز بوده است و این در حالی است که مدت زیادی از زندگی آنان بر زمین نگذشته بوده و این خود می تواند حجتی باشد در تأیید قول آنان که آموزش های انبیا را در زندگی بشر دارای تأثیر و جایگاهی بی بدیل می دانند. در این داستان دامداری و کشاورزی حداقل از علومی است که به واسطه پیامبران به انسان تعلیم داده شده است. 🔻به هر حال با وقوع قتل و برادرکشی جاپای خودی را در زمین تثبیت می کند و نسل آدم علیه السّلام از طریق دیگر فرزندان او ادامه حیات و گسترش می دهد. 🔻 فرزندانی از آدم علیه السّلام از جمله نبی علیه السّلام به پیامبری می رسد تا نوبت به نخستین پیامبر اولوالعزم علیه السّلام می رسد. 🔹🔹🔹 ... ⏮ قسمت بعدی علیه السلام 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پرسش و پاسخ مهــدوی
4_310226054725763709.mp3
15.75M
50 ✍ گناه، زیاد داری؟ آیا نگران عقوبت ها و بلاهایی هستی، که ممکنه بدنبال گناه،بهت برگرده؟ 🔻خیلی راحت میتونی،جلوي همشونو بگیری! گوش کن👆 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فقط یک آرزو دارم....!!! گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک #آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به #گلو
💎هر چه بهش گفتیم و گفتند فایده ای نداشت. آمده بود باید فرمانده گردان بشود،ولی زیر بار نرفت که نرفت. 💎روز بعد، زود رفته بود مقر تیپ.به فرمانده گفته بود:چیزی رو که ازم خواستین می کنم. 💎از همان روز شد گردان عبدالله.با خودم می گفتم:نه با این که اون همه داشت توی قبول کردن فرماندهی،نه به این که خودش پاشده اومده پیش فرمانده . 💎بعدها،با که کردم،علتش رو برایم گفت : 🔴شب قبلش امام زمان (سلام الله علیه) را دیده بود؛ حضرت بهش کرده بودن 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ به شدت عصبانی شد. لب هم به #غذا نزد☝️ گفت: دلیلی نداره برای ما که فرمانده ایم #چلوکباب بیارند و بر
🔰داییش تلفن کرد☎️ گفت: #حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان🛌 افتاده، شما همین طور نشستین⁉️ 🔰گفتم: نه. #خودش تلفن کرد.  گفت: دستش یه خراش کوچیک👌 برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت: شما نمی خواد بیاین🚫 خیلی هم #سرحال بود. 🔰گفت: چی رو پانسمان می کنه⁉️دستش #قطع_شده. همان شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه کردم گفتم: #خراش_کوچیک 🔰خندید😄 گفت: " دستم قطع شده، #سرم که قطع نشده. #شهید_حسین_خرازی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 #نصف_پاداش_شهید 💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: #زنى دارم که هرگاه وارد (خانه) مى‌شوم، به #استقبالم مى‌آيد و هرگاه (از خانه) خارج مى‌شوم، بدرقه‌ام مى‌کند، و هرگاه مرا #اندوهگين مى‌بيند، مى‌گويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزی‌ات را مى‌خورى، غير تو (خداوند) آن را برايت #ضمانت کرده است، و اگر غم #آخرتت را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد. 💠پيامبر خدا فرمود: خداوند، #کارگرانى دارد و اين زن، يکى از کارگران اوست. براى او نصف پاداش #شهيد در نظر گرفته شده است. 📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔴 پهپاد بدون سکان " VCTU133 " رونمایی شد. 🔹 این پهباد توسط نخبگان صنعت هوا وفضای #بسیج ساخته و با حضور سردار غیب پرور رونمایی شد. 🔹این پهپاد در واحد‌های اطلاعاتی و عملیاتی نیرو‌های مسلح و همچنین واحد‌های جنگال پدافندی، کاربرد دارند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید: وقتی که از مراسم #وداع با شهید برگشتم ساعت یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته #خوا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 .شهید   🔰می روم تا سیلی رابگیرم. 🔰 خودت میدانی که چقدر دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در سپری کرده ایم بسیار است. 🔰اما عشقی از هرعشق دیگری،در هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت. 🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با از این دنیا بروم.و من جز ،از خداند دیگری را نمیخواهم. 🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. شهادت است. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 #کلام.شهید   🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم. 🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوس
8⃣4⃣8⃣ 🌷 🔰قبل از آنکه کارهای حسین درست شود در هشتم آبان‌ماه🗓 با هم به رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت. 🔰می‌گفت: را بعد از شهادت🌷 خودش عقب آورده بود تا از دست تروریست‌ها سالم بماند😔. به گفته حسین لباس‌هایش به متبرک✨ شده بود 🔰من و حسین همیشه نمازهای📿 خودمان را دو نفره👥 به می‌خواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم. 🔰 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « حرف‌هایی که بهت زدم فقط یادت نرود📛.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند☎️ و کارهای اعزامی‌اش به صورت معجزه‌وار جور شد. 🔰 در آخرین تماس📞 به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی🌷 و از او . گفتم: برای چی⁉️ در جواب گفت: چون حاجت من را داد. بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم چی بود.🕊 🔰همسرم وصیتنامه کتبی📜 نداشت ولی به من گفت موقع نگذار صدای گریه‌ات😭را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد💔 برو در روضه‌های (ع) گریه کن.😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 رهبر انقلاب ۷ سال پیش: 🔹روزی پیش خواهد آمد که ملت‌های اروپا علیه سیاستمدارانشان قیام خواهند کرد! 🔹این وعده ایشان ،امروز به وقوع پیوسته است، در فرانسه در بلژیک و کشورهای اروپایی.. 🔹ما منتظر وعده صادق ۲۵ سال آینده هستیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 یک چفیه پر از بهار باور کردم موسیقی انتظار باور کردم من عاشقی تو را به روی مین ها در لحظه انفجار باور کردم .. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷🌿🌹🌿🌷🌿🌹🌿 #خون شهید، جاذبه‌ی #خاک را خواهد #شکست؛ و #ظلمت را خواهد درید؛ و معبری از #نور خواهد گشو
#کلام.شهید 💢هیچکس نیست که راهی #کربلا نیست، مگر نه این است که کربلا #قیامت است و ما #راهیان قیامت!!! 💢ترس ما از #مرگ، همان #فاصله ماست تا کربلا و فاصله ی ما از کربلا همان دوری ما از #شهادت است!!! 💢اگر کربلا میروی، #دلت را ببر و اگر باز میگردی، #نیاور!!!! #شهید_مرتضی_آوینی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بازی_های_پدرانه 🌷شهید محمدتقی سالخورده🌷 بافرزند دلبندش زینب خانم 📎شهدای کربلای خان طومان 🌹🍃🌹🍃 @s
#الگو_برداری_از_شهدا 🔻هر موقع می خواستم از محمد #ماشینش و قرض بگیرم مثلا بهش می گفتم: محمدتقی امروز ماشین نیاز دارم و می خوام برم فلان جا. محمدتقی هم به #شوخی می گفت: صبر کن تو دفتر ببینم کی تو #نوبته! و بعد #قولشو بهت بدم و می خندید... 🔻محمد این حرفو به شوخی می زد ولی در واقع همین طور بود. ماشین ظاهرا مال محمدتقی بود ولی خیلی وقت ها دست یه نفر دیگه بود.. یکی از بهترین ویژگی های محمد #بخشندگی بود... مردان خدا #دلبستگی به مال دنیا ندارند و من این ویژگی رو خیلی مواقع در محمدتقی می دیدم. #شهید_محمدتقی_سالخورده #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#الگو_برداری_از_شهدا 🔻هر موقع می خواستم از محمد #ماشینش و قرض بگیرم مثلا بهش می گفتم: محمدتقی امر
9⃣4⃣8⃣ 🌷 💠شیوه امربه معروف شهیدسالخورده 🔰توی سرویس🚌 که صبح ها میرفتیم ، من و و رفقای نکا با هم می نشستیم، ما و بعضی از دوستان که خدا حفظشون❤️ کنه توی سرویس خیلی شوخی می کردیم😅 و سر به سر هم می ذاشتیم. 🔰به هر حال طبیعی هم بود مثل خیلی از هم سن وقتی کنار هم👥 باشن و 💞 سعی می کنن شاد باشن، حقیقتش این بود که بعضی مواقع حد و مرز متعارف رو رد می کرد🙊 🔰اما رفتار جالب و آموزنده بود ان شاء الله به درد خیلی ها بخوره، اول از همه وقتی می خواست کنه دل کسی رو نمی شکست💔 و یه جوری حرف نمی زد که مقابل جبهه بگیره، در همه این حس رو ایجاد می کرد که حرفاش از روی . 🔰بعدش هم سعی می کرد حرفاش رو با یه به بقیه انتقال بده. می گفت: اگه این سرویس ما نبود❌ و یه ماشین خطی بود🚎 و مردم عادی کنارتون نشسته بودند👥 بازم پیششون از این جور ها می کردین⁉️ 🔰و البته همه ی این حرفها رو و خوشرویی می گفت و به کسی بر نمی خورد🚫 با گذشت زمان⌛️ و تکرار این جور حرف زدن ها، کم کم روی دوستان تاثیر می گذاشت. 🔰امیدوارم همه مون از این درس بگیریم که زندگی دوامی نداره❌ و یکی از درس های زندگی؛ درس مهربانیه💖 که این درس رو به خیلی از ماها داده راوی: آقای جواد خشنود 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
پروردگارا! #رفتن در دست توست، من نمیدانم چه موقع خواهم رفت. ولی میدانم که از تو باید #بخواهم مرا در
❤️🌱سبک زندگی شهدا #ڪمڪ_به_دیگــران ✍ڪمڪ به آدم های #مستحـق، ڪار همیشگیش بود. یڪ سوم حقـوقـش را به مـن می داد برای #خرجی، بقیه اش را صـرف این جـور ڪارها می ڪرد. 🍁چهـل ـ پنجـاه روزی از #شهـادتش می گـذشت ڪه چند نفری آمدند خانه مان. 🍁 می گفتند: ما نمی دونستیـم ایشـون #فــرمــانـده بوده. #نمی_شنـاختیمش. فقط می اومد بهمان ڪمڪ می ڪرد و می رفت. عڪسش رو از تلـویـزیـون دیدیم. #سردارشهید_صیاد_شیرازی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_1141739312438576050.mp3
6.39M
🎵 ✨به خدا نمی ارزه به هیچ قیمتی ✨بابات بره دیگه برنگرده 🎤🎤 سیدرضا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
پدر! اگر تو نبودی، وطن #بهار نداشت نهال #غیرت ما بوی برگ و بار نداشت اگر تو سینه ی خودرا #سپر نمیکردی هجوم دشمنی آشفته جان، #مهار نداشت تو #مرد بودی و دیدی که آن پدیده ی شوم ز #ناگوارترین ها فرو گذار نداشت #زینب_جان_دردانه #شهید_محمدتقی_سالخورده🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ ⚜اےسايہ ات هميشه #روےسرم بيا 🌺اے با نگاه خود همہ جا ياورم #بيا ⚜طوفان معصيت به درون میکشد مرا 🌺تا موج آب رد نشده از سرم #بيـــا 🍂 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍂 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#عشـــــــــقــ❣ لبخنــــــد نجیبــی ست ڪہ روے #لب_تـوست😍 #خنــــــــده_ات علت آغـاز غـــــــــــزل خوانـی هاست #شهید_رسول_خلیلی  #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان و همرزمان شهید حسین ولایتی فر نقل می کرد که: وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و #هیاهو هم
تو تبریز دوره عمومی با هم درباره تست های سپاه صحبت می کردیم. وقتی من رفتم برای پزشکی یک دکتر بود که خیلی میگرفت؛ یعنی تقریبا هرکس قبل از من رفت داخل رو کرده بود. تا اینکه نوبت من شد، منم رفتم داخل. تا نشستم همون دکتره که میگفتن خیلی ، گفت: اوه اوه واستا ببینم تو چقدر قیافت شبیه ! بیا دفترچت رو بگیر و برو.دفترچم رو چک پزشکی امضا کرد و اومدم. دکتر تو فاصله یه باز و بسته کردن در و نشستن روی صندلی با دیدن چهره ای که یه همیشه نشسته بود یه گوشه اش، همه چیز رو تا آخر فهمیده بود... راوی: سیدجواد ژیان اخوان 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بسم رب الشهدا والصدیقین🌷 ما دنیایی را #جدی گرفته‌ایم که شما به آن #خندیدید و رفتید ... #شهید_حسین_
0⃣5⃣8⃣ 💠 آرامش شهدا 🌾فرمانده ها شلوغ می کردن سر به سر میذاشتن باز ساکت بود؛ کاظمی گفت: حاجی! حالا همین جا صبحونمونو🌯 می خوریم، یه ساعتی⏰ می خوابیم، بعد هم هرکسی 🌾گفت؛ من خط با بچه های مهندسی قرار گذاشتم, زاهدی بلند شد رفت بیرون سوار ماشین شد🚙، بعد فرو کردش توی گِل. چهار چرخ ماشین توی گل بود. 🌾گفت؛ حالا اگه میتونی برو! از روی صورتش پاک شد. بدون اینکه حرفی بزنه، رفت سوار شد🚙. دنده عقب➡️ گرفت. ماشین از توی گل درآمد رفت. فقط میکردیم ⭕️وقتی همه اش برای باشه آرامش داریم؛ شبیه 🌷 رفتار کنیم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh