🌷شهید نظرزاده 🌷
💠من یک روز شهید میشوم 🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هش
#شهادت نردبان آسمان است
شهادت اوج عشق💖
تا کهکشان💫 است
شهادت🌷 یعنی یک دریا #دلیری
شهادت #بهترین راه خدا است👌
#شهادت نوش جانت...😔
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢در 20 سالگی جذب #سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود✅ محل خدمت #حسین بعد از گذراندن دوره
#دلنوشته💌
📝شده غوغا غوغا
همه در رنج💔 و گریزان
ز همه #خاطره ها
📝بغض در حنجرهها
خاطراتت شدهاند
آلبومِ📖 یک عمر #رفاقت
ای #دوست، تو مرا میبینی
و منم خسته از این فاصله ها💕
📝بس کن این #دوری را
به #تو سوگند دگر نا ندارد دل من💗
#من تو را ول کردم یا تو مرا؟
اصلا انگار منی نیست دگر😔
شهره شهر شدم بس که #تورا خواستم از مردم شهر
📝ولی آه که مردم
همه با خنده به من مینگرند
خسته شدم😓
بس کن این #فاصله را
📝حسین_زارع
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
افتخار نسل ما... #حسین همیشه می گفت:از افتخارات نسل ما اینه که داریم تو #عصر و زمانی زندگی می کنیم
💠بامرام ترین آدم
🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از اون همه تمرینات سخت😪 تازه باید مثل بچه آدم می رفتیم و پوتین هامون👞👞 را #واکس می زدیم
🌴ما نای #ایستادن رو به رو پاهامون رو هم نداشتیم❌ واکس زدن که جای خودش رو داشت تو اون حالت که منتهای آمال ما این بود که بچسبیم به زمین و #استراحت و ....
🌴 #حسین پوتین همه بچهها را برد و واکس زد👞 و اومد نشست روبرویمان👥 آن لحظه احساس کردم #بامرام_ترین آدم روی زمین نشسته روبروی من😍
راوی: حسین کاید خورده
سال ۱۳۹۵ دوره آموزشی تبریز
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠بامرام ترین آدم 🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از
9⃣6⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔻مادر حسین آقا تعریف میکرد
🔰یکی از آشناها #خواب_دیده رفته کربلا. بعد از زیارت 🔅امام حسین (ع) میره واسه زیارت 🔅حضرت عباس(ع) دم حرم #سه_آقا رو میبینه که تو خواب این حس رو داره ک آقایی ک وسط ایستاده👤 حضرت عباس (ع) هستند و دو نفر👥 هم طرفین حضرت بودن و با صورت #پوشیده.
🔰این خانم شروع میکنن از حضرت عباس (ع) #حاجت خواستن. حضرت هم میفرمایند: که چرا از #حسین نمیخوایین⁉️ خانم میگن بله قبل از اینکه محضر شما برسم پیش #امام_حسین (ع) بودم و درخواست کردم از ایشون☺️
🔰حضرت عباس(ع) میفرمایند: نه❌ این #حسین رو میگم و با دست اشاره میکنن به فرد کناریشون👥 خانم بر میگردن به سمت اشاره ی حضرت و #حسین_ولایتی فر رو میبینن...
🔸تو همنشینی هات با #ارباب
ما رو هم سفارش کن
حسین جان....😔
🔰ارتباط خاصی با #شهدای_گمنام علی الخصوص شهید هادی🌷 داشت و با کتاب #سلام_بر_ابراهیم📙 خیلی مانوس بود.
🔰دائم از #شهادت می گفت و کتاب هایی📚 که در مورد #مادران_شهدا بودند برام می خرید تا مطالعه کنم. انگار دوست داشت ذهنم💭 رو آماده کنه.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
• @shohadaiyam •.attheme
412.6K
• #شهید_حسین_ولایتی_فر
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
✓ مذهبی
✓ شهدایی
عاااالی تر👌 از تلگرام
به ما بپیوندید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠بامرام ترین آدم 🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از
💠من یک روز شهید میشوم
🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو #جلسات_قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن #روحیات حسین گذاشت.
🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دورههای ابتدایی #اهواز بود.
🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب #سردار داشت. همیشه میگفت: «من یک روز شهید میشوم.»
🌷هیچوقت اهل ریا نبود، اما یکجا #ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من میدانم شهید میشوم.» همیشه میگفت: «من یک روز #شهید میشوم.»
🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم میگوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون میکنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید #شهید_آینده را از کلاس بیرون میکنید.»
🌷چند وقتی پیگیر اعزام به #سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند #مدافع_حرم شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریستها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به #شهادت رسید.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠من یک روز شهید میشوم 🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هش
💠اگر حسین شهید نمیشد جای تعجب بود!
💟 با لبخند مادرانه میگفت بچهی چهارم بود و بهش کوپن ندادن. بهش گفتم ببین حسییین من با هزینه آزاد بزرگت کردم😊
💟پسر آرومی بود
همه اذیت کردنش این بود که میگفت میخواد بره سوریه،
تا مخالفت و اشکم رو میدید سریع میرفت بستنی میخرید تا از دلم در بیاره
💟از کارهای اردوی جهادیش خبر نداشتم، دستاشو که میدیدم میگفتم، مامان میری کاربنایی میکنی؟؟
بعد از شهادتش لباسای خاکی و اردو جهادیش رو توی یه پلاستیک مشکی زیر تختش دیدم
💟شبی که قرار بود بره سپاه خواب راحتی داشت رفتم بالای سرش توی دلم قربون صدقش میرفتم
این خواب راحت رو بعد از شهادتش دیدم، توی دیدار آخر،
حس میکردم پلکای حسینم دارن تکون میخورن
و ای کاش...
💟 روزهای چهارشنبه تسبیح به دست منتظر شنیدن صدای قفل در بودم
(نگاهم به در بود ینی همین موقعها... چشمای خیس مادر)
حسینم حتی یک لحظه از جلوی چشمام حتی کمی اونورتر نمیره
💟برام کتاب مادران شهدا رو خریده بود که بخونم که راضی بشم بره سوریه😊 ولی من توان خوندنش رو نداشتم.
💟خواب دیدم
خوابی که قرار بود منو برای شهادت پسرم آماده کنه
پسر بزرگم گفت مامان برو به اون خانم برای شهادت پسرش روحیه بده
نمیدونم چهرشو ندیدم، حس کردم، خودمم بهش گفتم خدابهتون صبر زینبی بده نگاهم بهش بود ولی ندیدم که کیه
💟حسینم رو نزاشتم بره سوریه که شهید بشه خبر نداشتم که شهادت خودش دنبال پسرم میاد
پ ن: تو خوب باش شهادت خودش میاد سراغت
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_ترور_رژه_اهواز
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠اگر حسین شهید نمیشد جای تعجب بود! 💟 با لبخند مادرانه میگفت بچهی چهارم بود و بهش کوپن ندادن. بهش گ
❣رفیق شهیدم
چفیه ات را از سر شانه تکانی بدهی
دل ما مثل دلت #پاک و #حسینی می شود.
✍ خاطره از مادر شهید:
🔻 ارتباط خاصی با #شهدای_گمنام علی الخصوص شهید هادی داشت و با کتاب #سلام_بر_ابراهیم خیلی مانوس بود.
🌷دائم از شهادت می گفت و کتاب هایی که در مورد #مادران_شهدا بودند برام می خرید تا مطالعه کنم. انگار دوست داشت ذهنم رو آماده کنه.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_حادثه_تروریستی_رژه_اهواز
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣رفیق شهیدم چفیه ات را از سر شانه تکانی بدهی دل ما مثل دلت #پاک و #حسینی می شود. ✍ خاطره از مادر ش
❇️#یکی از رفقای هم دروه ای #حسین با انتشار این عکس نوشت:🌱
"تقریبا همیشه #حسین را در همین حالت می دیدیم.با درحال کار بود و یا در حالت کار.🌱
❇️اصلا #خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت.بدن ورزیده و آماده ای داشت.درست #زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می کرد و به همه #روحیه می داد.👌
❇️#استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش."🌱
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌼🍃
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❇️#یکی از رفقای هم دروه ای #حسین با انتشار این عکس نوشت:🌱 "تقریبا همیشه #حسین را در همین حالت می د
6⃣7⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔰حسین از همان سن کم در #جلسات یاد گرفته بود که باید مزد بودن در این #فضای معنوی را به نحوی پرداخت کرد. از این رو همیشه حسین در جلسه و مسجد🕌 مسئول یک کار بود و وقتی کاری را می پذیرفت با علاقه و #جدیت آنرا انجام می داد👌
🔰برای کسانی که #شوخ_طبعی حسین را در بین رفقا دیده بودند، جدیت در کار تا این حد باور کردنی نبود. #حسین در نوجوانی گروه تئاتری🎭 را در مسجد راه اندازی کرد که نمایش های طنز آن روزها هنوز هم در ذهن دوستان است. در همان سن کارهای #پشتیبانی و تدارکات جلسات را هم انجام می داد.
🔰حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی📚 رشته #معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری مشغول به تحصیل شد. حسین که چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت👤 و به قول خودش باید #زکات حضور در این فضای فرهنگی را می داد برای تربیت نوجوانان بسیار #دلسوزی می کرد.
🔰١٧ ساله بود📆 که #مسئولیت جلسات کودکان حسینیه حبیب بن مظاهر و بعدها مسجد حضرت ابراهیم را عهده دار می شود. مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که می خواست بچه های جلسات را برای اردوی زیارتی #مشهدوقم ببرد که به علت مشکل مالی مسئولین مسجد🕌 حضرت ابراهیم پیشنهاد می دهند که به صلاح نیست❌ اردو برگزار شود.
🔰حسین هم می گوید من #شخصا پیگیر کمک مالی و خیر می شوم. از ان ماجرا می گذرد و اردو برگزار می شود✅ بعد ها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای #برگذاری اردو وام گرفته بود و تا سالها هنوز درگیر #پرداخت_قسط وام بود.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
✍ادمین نوشت
🌺دوستان سلام✋
از شما به خاطر اینکه همچنان همراهمون هستین، سپاسگزاریم🙏🌸
💢خاطرات بسیار زیادی از #شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم به خصوص شهدای شاخص🌷 در کانال گذاشته شده که میتونید با جستجوی #هشتگ اسم شهید، در کانال شهید نظرزاده، به خاطراتشون دسترسی پیدا کنید و مطالعه نمایید.
⭕️«به عنوان مثال: با جستجوی هشتگ #شهید_مهدی_باکری در کانال شهید نظرزاده، میتونید خاطرات شهید باکری رو مطالعه نمایید👌»
💢چند #نمونه از هشتگ اسم شهدا که در کانال میتونید جستجو نمایید👇
#شهید_براتعلی_نظرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
( #شهید_سیدمجتبی_علمدار)
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_محمدابراهیم_همت
( #شهید_ابراهیم_همت)
#شهید_حسین_خرازی
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_محسن_حججی
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
( #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری)
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
( #شهید_محمدرضا_دهقان)
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مرتضی_حسین_پور
#شهید_حسین_معز_غلامی
( #شهید_حسین_معزغلامی)
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷و بیش از صد و پنجاه شهید دیگر🌷
💢چند نمونه از هشتگ های #شهدایی و #مذهبی که در کانال استفاده شده👇👇
#خاطرات_شهدا (1200 مورد)
#یاد_یاران (110 قسمت)
#طنز_جبهه (100 مورد)
#داستان_یک_تفحص (12 قسمت)
#این_ده_مرد (10 قسمت)
#روایت_آسمانے (9 قسمت)
#گامهای_عاشقی(6 قسمت)
#رفاقت_با_دوست_شهید( در 8 گام به همراه توضیح کامل)
#حجاب(بیش از 100 مورد)
#پرسش_پاسخ_مهدوی (117 قسمت)
#مجموعه_ایمان (57 قسمت)
#پیامبران و #مهدویت (75 قسمت)
#سفر_پرماجرا (61 قسمت)
#مبارزه_با_راحت_طلبی (16 قسمت)
#فایل_صوتی_شیطان_شناسی (51 قسمت)
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم (87 قسمت)
#استاد_اباذری (امام مهدی در قرآن) (16 قسمت)
#لذت_آغوش_خدا (بیش از 170 قسمت)
#مهندسی_فکر( 36 قسمت)
#فایل_صوتي_امام_زمان(104 قسمت)
#انتظار(9 قسمت)
#چرا_امام_زمان(13 قسمت)
#دولت_کریمه_امام_عصر(17 قسمت)
#شرایط_ظهور(17 قسمت)
#سبک_زندگی_منتظران(12 قسمت)
#وظایف_منتظران(10 قسمت)
#کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب
#سبک_زندگی_فراتر_از_آگاهی_و_ایمان(22 قسمت)
#کدامین_آیه_را_دروغ_می_پندارید؟ (8قسمت)
💢رمان👇👇
#اینک_شوڪران (شهید ایوب بلندی)
#اینک_شوڪران (شهید منوچهر مدق)
#راز_کانال_کمیل
#درحوالـےعطــرِیــاس
#نیمه_پنهان
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا
#مثل_هیچکس
#کتاب_عارفانه
#نخل_سوخته
#من_با_تو
⭕️برای دسترسی به این مطالب #هشتگ های بالا👆👆 رو در کانال جستجو نمایید.
♨️استفاده و کپی از #مطالب_کانال شهید نظرزاده در گروه ها و کانال های دیگه با ذکر #صلوات مانعی ندارد😊
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌱🥀
ازنماز شبخوندش بگم
کہ پدرشهید میگفت بعضے شبها
میدیدم حسین از بالـا میره پایین
یه شب ڪنجڪاو شدم ببینم
جریان چیہ رفتم ازتو پنجره نگاه ڪردم دیدم حسین داره نمازشب میخونه . نخواسته بقیه بفهمن نمازشب میخونه
اتاق خودش و ڪولر رو ول ڪرده
میره تو گرما نمازمیخونہ🥀🌱
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh