⭕️ما اگر تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم ...
🔸امام صحبتی دارند که آن را نوشتهام📝 و همیشه آن را توی جیب خودم دارم: هر کس که بیشتر برای #خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود.
🔹و شما #پاسدارها،چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و میشنوید.ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛ برای تحمّل #تهمت و افتراء و دروغ🚫چون ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم.
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ادمین نوشت
🌺دوستان سلام✋
از شما به خاطر اینکه همچنان همراهمون هستین، سپاسگزاریم🙏🌸
💢خاطرات بسیار زیادی از #شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم به خصوص شهدای شاخص🌷 در کانال گذاشته شده که میتونید با جستجوی #هشتگ اسم شهید، در کانال شهید نظرزاده، به خاطراتشون دسترسی پیدا کنید و مطالعه نمایید.
⭕️«به عنوان مثال: با جستجوی هشتگ #شهید_مهدی_باکری در کانال شهید نظرزاده، میتونید خاطرات شهید باکری رو مطالعه نمایید👌»
💢چند #نمونه از هشتگ اسم شهدا که در کانال میتونید جستجو نمایید👇
#شهید_براتعلی_نظرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
( #شهید_سیدمجتبی_علمدار)
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_محمدابراهیم_همت
( #شهید_ابراهیم_همت)
#شهید_حسین_خرازی
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_محسن_حججی
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
( #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری)
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
( #شهید_محمدرضا_دهقان)
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مرتضی_حسین_پور
#شهید_حسین_معز_غلامی
( #شهید_حسین_معزغلامی)
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷و بیش از صد و پنجاه شهید دیگر🌷
💢چند نمونه از هشتگ های #شهدایی و #مذهبی که در کانال استفاده شده👇👇
#خاطرات_شهدا (1200 مورد)
#یاد_یاران (110 قسمت)
#طنز_جبهه (100 مورد)
#داستان_یک_تفحص (12 قسمت)
#این_ده_مرد (10 قسمت)
#روایت_آسمانے (9 قسمت)
#گامهای_عاشقی(6 قسمت)
#رفاقت_با_دوست_شهید( در 8 گام به همراه توضیح کامل)
#حجاب(بیش از 100 مورد)
#پرسش_پاسخ_مهدوی (117 قسمت)
#مجموعه_ایمان (57 قسمت)
#پیامبران و #مهدویت (75 قسمت)
#سفر_پرماجرا (61 قسمت)
#مبارزه_با_راحت_طلبی (16 قسمت)
#فایل_صوتی_شیطان_شناسی (51 قسمت)
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم (87 قسمت)
#استاد_اباذری (امام مهدی در قرآن) (16 قسمت)
#لذت_آغوش_خدا (بیش از 170 قسمت)
#مهندسی_فکر( 36 قسمت)
#فایل_صوتي_امام_زمان(104 قسمت)
#انتظار(9 قسمت)
#چرا_امام_زمان(13 قسمت)
#دولت_کریمه_امام_عصر(17 قسمت)
#شرایط_ظهور(17 قسمت)
#سبک_زندگی_منتظران(12 قسمت)
#وظایف_منتظران(10 قسمت)
#کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب
#سبک_زندگی_فراتر_از_آگاهی_و_ایمان(22 قسمت)
#کدامین_آیه_را_دروغ_می_پندارید؟ (8قسمت)
💢رمان👇👇
#اینک_شوڪران (شهید ایوب بلندی)
#اینک_شوڪران (شهید منوچهر مدق)
#راز_کانال_کمیل
#درحوالـےعطــرِیــاس
#نیمه_پنهان
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا
#مثل_هیچکس
#کتاب_عارفانه
#نخل_سوخته
#من_با_تو
⭕️برای دسترسی به این مطالب #هشتگ های بالا👆👆 رو در کانال جستجو نمایید.
♨️استفاده و کپی از #مطالب_کانال شهید نظرزاده در گروه ها و کانال های دیگه با ذکر #صلوات مانعی ندارد😊
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💎تفاوت ترس ما و ترس امام
✅اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحتهایش گوش میدادیم که یکدفعه ضربه محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشههای اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام.
امام در همان حال که صحبت میکرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبتهایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد.
✅همانجا بود که فهمیدم آدمها همهشان میترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز میترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه.
او از خدا میترسید و ما از غیرخدا. آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمیترسد.
راوی: #شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خویشتن را در قفس محبوس می بینم
و می خواهم از قفس به در آیم.
سیم های خاردار مانعند.
من از دنیای ظاهر فریب مادیات
و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم.
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
انسان يڪ تذڪردر هر"۴" ساعت بہ خودش بدهد
بد... نیست.
بهترین موقع بعداز پایان نماز،وقتےسر بہ سجده مے گذاریم،مرورے براعماݪ از صبح تاشب خود بیندازد،
آیا ڪارمان براے رضاے خدا بود؟
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
انسان يڪ تذڪردر هر"۴" ساعت بہ خودش بدهد
بد... نیست.
بهترین موقع بعداز پایان نماز،وقتےسر بہ سجده مے گذاریم،مرورے براعماݪ از صبح تاشب خود بیندازد،
آیا ڪارمان براے رضاے خدا بود؟
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چند بار وضو می گرفت و نقشه ها را به دقت وارسی
میکرد . یک وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها خوابش برده.
میگفت: من کیلومتری می خوابم. واقعا همین طور بود. فقط وقتی راحت می خوابید که باماشین می رفتیم.
عملیات خیبر، وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند. تا رهاش می کردند، بی هوش می شد. این قدر بی خوابی کشیده بود.
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️یاد خاطرات عاشقان خدا
#در این چند صباحی که زنده ایم مرتب به وسیلهی خدا آزمایش می شویم و هر لحظهی عمر ما آزمایش است
#شکست هست، پیروزی هست، سختی هست، راحتی هست، همه چیز هست ولی آنچه بیش از همه مطرح است، آزمایش خداست.
#شهید_ابراهیم_همت🌹
#شادی_روح_پاکش_صلوات🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تو آموزش یه بار که در منطقه حسابی عرق بچه ها رو درآورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت : نکنه فکر کنین که فلانی ما را آموزش میده ، من #خاک_پاهای شماهام .
من خیلی کوچکتر از شماهام اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم.
ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن، همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه، همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش می گفت: من خاک پای شماهام
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فکر نکنید افرادی مثل خوارج دوران حکومت امام علی (ع) الان در اطراف ما وجود ندارند وجود دارند خوارج چه کسانی بودند ؟ خوارج امدند و ابتدا به علی(ع) گفتند: که یاعلی ما با تو هستیم بعد همین ها از پشت به علی ضربه زدند این نیست که ما هم در اطراف خودمان چنین آدم هایی را نداشته باشیم الان هم مثل زمان حکومت حضرت علی(ع) خوارجی هستند
#شهید_ابراهیم_همت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به او گفتم کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشی ، بیا شهرضا یک خانه برایت بخرم . گفت : نه ، نه ! حرف این چیزها را نزن ، دنیا هیچ ارزش ندارد شما هم غصه مرا نخور ، خانه من عقب ماشینم است ، باور نمی کنی بیا ببین . همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد : سه تا کاسه ، سه تا بشقاب ، یک سفره پلاستیکی ، دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر . گفت : این هم خانه … دنیا را گذاشته ام برای دنیا دارها ، خانه هم باشد برای خانه دارها .
#شهید_ابراهیم_همت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
توی جبهه اين قدر به خدا می رسی، ميای خونه يه خورده ما رو ببين.
شوخی می كردم
آخر، هر وقت می آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها می ايستاد به نماز.
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب می رسيد.
صبح هم نان و پنير به دست، بندهای پوتينش را نبسته، سوار ماشين می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت «...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»
#شهید_ابراهیم_همت🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh