eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5859399525726159233.mp3
18.65M
بیاد شهید محسن حججی ✨مردونه رفتی پای قول و قرارت ✨جونتو دادی محسن به پای یارت 🎤سید رضا نریمانی #پیشنهاد_دانلود👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣برای چند ثانیه فکر می‌کنم.. ★زنـدگــی‌ام گلسـ🌺ـتان مــی‌شــود ❣بعضی‌ها عجیب هستند. با یک می‌آیند و می‌نشـینند تــه تـه دلت‌💗 خوب خوب گوش میکنند ★اصــلا انــگـار آمــده‌انـد کـه مایه دلگرمیت باشـند😍 حـ💥ـتی اگر ❣رد پایـشان👣 روی دلت میماند تا تمام عمر عشـ💖ـق میورزند بعضی‌ها عجیب یادشـان که می‌افتی روحت😇 جانـی دوبــاره مـی‌گــیــرد ★یـادشان که می‌افتی لـبخنـد🙂 به لبـانت مینشیند‌. ❣بعضـی‌ها عجیـب و عجیب‌تر آنکه دیگر نمیروند❌ حتی وقتی که از کنارت رفته‌اند ●⇜لبـخندشان ●⇜تصـویرشان ●⇜صـدایـشان ●⇜ همه را پیشت امانت میگذارند بعــضی‌ها 🌺 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ چه زيباست آغاز یک #صبح شيرين به نام سلام علی #آل_ياسين سلامی که بوی خوش يار🍃 دارد دلت❤️ را پر از #عشق دلدار دارد چه زيباست آغاز #هرروز خود را #سلام علی آل ياسين بگوييم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌸 به من #صبح_بخیر نگو! فقط لبخند بزن😍 #لبخندت تمام عمرم را بخیـ💫ـر می کند #شهید_جهاد_مغنیه #سلام_صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_721038705925555628.mp3
1.77M
🎙واعظ: آیت الله #مجتهدی تهرانی 🔖 طهارت 🔖 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔻دوست شهید: 💢یک بار موتورش🏍 را دزدیدند. ملامتش کردم که آخر مرد حسابی، چرا یک #قفل درست و درمان نمی بندی به بدنه این زبان بسته⁉️ می گفت: #بیخیال! 💢صبح ها که می خواست سر کار برود، با جثه لاغرش، موتور🏍 به آن سنگینی را #هل میداد و می برد تا سر خیابان. که نکند صدای روشن شدن موتور، #همسایگان را از خواب بیدار کند📛 💢 #دو_سال همسایه بودیم🏘به آداب همسایگی کاملا مسلط بود! همه چیز را #رعایت می کرد. از تفکیک زباله های تر و خشک گرفته، تا سر وقت⏱ زباله ها را به دم در آوردن و #تحویل نیروهای شهرداری دادن. 💢آدم ها را باید از #سبک زندگی شان شناخت. اعتقادم این است حامد قبل از عزیمت به #سوریه و دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، خاص بود👌 و خاص زیست و برای #شهادت، انتخاب شد✅ #شهید_حامد_کوچک_زاده #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ #خاطره_شهدا 🌷حاج مرتصی خیلی به#مداحی علاقه داشت... دائما ذکر مصیبت #شهدای_کربلا رو گوش میداد یه بار زیر لب مداحی رو زمزمه میکرد که کلمه‌ی#مه_جبین توش بود! 🌷نازنین زهرا با تعجب پرسيد: مه جبین چیه بابا؟ حاج مرتضی که تازه متوجه دقت نازنین زهرا شد با خنده دخترشو بغل كرد و بهش گفت : یعنی#خوشگل😉 یعنی#عزیز_بابا یعنی نازنین زهرا😍 🌷و بعد از این ماجرا بود که نازنین زهرا رو#مه_جبین‌ِ‌_بابا صدا میکرد❤️ اونموقع ها خیلیا به ارتباط خوب حاج مرتضی و نازنین زهرا غبطه میخوردند....حیف🙁 #شهيد_مرتضى_مسيب_زاده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صفحه۱۱
صفحہ ۱۱ استاد پرهیزگار .MP3
1.05M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه بقره✨ #قرائت_صفحه_یازدهم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 پیام دهه هشتادی‌ها برای مسیح علی نژاد 👈 بچه‌های گروه سرود نجم الثاقب بعد از این بار با از خانم پولی نژاد رد شدند.‌ ❌ برسد به دست مسیح ❌ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔻خاطره ای از مادر شهید مصطفی صدرزاده 🌱یک تابلو آیه الکرسی تو اتاق پذیرایی بود. عکس بچه ها، همراه نوه ها دورتادورش بود. 🌱 یه روز دیدم عکس #مصطفی نیست، خیلی ناراحت شدم به بچه ها گفتم: کسی عکس مصطفی رو ندیده؟ همه اظهار بی اطلاعی کردن. 🌱اون زمان خود مصطفی #سوریه بود...خیلی دلتنگش شدم. بعداز چند روز مصطفی اومد، خیلی خوشحال شدم بعد بهش گفتم که عکسشو گم کردم...چیزی نگفت، فقط یه لبخند زد ... . 🌱بعداز چند روز اومد، گفت: مامان برات یه عکس اوردم توپ!جون میده برای ...نذاشتم ادامه بده، بهش گفتم: نمیخوام ! ...ببرش. عذرخواهی کرد. 🌱وقتی عکسشو دیدم واقعا دلم ریخت...این عکس آخرین عکسی بود که از دستش گرفتم، خودش این عکس رو خیلی دوست داشت ومن دیوانه ی این عکس زیباش شدم... #شهید_مصطفی_صدر_زاده 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3438779.mp3
4.04M
🔻ختم چله کلیمیه 💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا 👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج) 🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ... 🌹 #روز_پنجم 🌹 #التماس_دعا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#فرازی_از_وصیت 9⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_حسین_خرازی🌷 ⚜از مردم می‌خواهم كه پشتیبان #ولایت_فقیه باشند، راه شهدای🌷 ما راه حق است، اول می‌خواهم كه آنها مرا بخشیده و #شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا می‌خواهم كه ادامه‌دهنده راه آنها باشم. ⚜آنهایی كه با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس #ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت💪 و با رفتنشان🕊 درس #عشق به ما آموختند. ⚜از #مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند❌ از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و #منحرف كنند و الان در كشور🇮🇷 دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و #بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این #فسادها را بگیرید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ #خاطره_شـ‌هدا🌷 ✨یکی از دلایل اینکه هیچ‌گاه به ایشان به دلیل #مأموریت‌های زیاد خرده نگرفتم، حدیثی بود به این مضمون که «اگر کسی از جهاد و شهادت فرار کند، خداوند مرگی نصیب او می‌کند 👌به‌‌ همان زودی ولی با خفت و خواری‌» و پس از خواندن این مطلب #جرأت نمی‌کردم به ایشان بگویم به مأموریت نرود. ✨آنقدر عاشق #شهادت بود که هنگام نماز از ما می‌خواست ‌دعا کنیم ‌مرگی غیر از شهادت نداشته باشد و همیشه و به ویژه در یک سال اخیر ما را برای #شهادتشان کاملاً آماده کرده بودند، به گونه‌ای که شهادتشان برای ما قطعی حساب می‌شد. ✨همچنین از دیگر خصوصیات آن شهید خواندن #قرآن پس از ورود به اتاق محل کار خود در آغاز صبح بود. 😇 ✨پس از #شهادت ایشان بود که فهمیدم برای نیرو‌هایش مثل یک پدر دلسوز ‌و حتی در ریز‌ترین👌 مسائل زندگی نیز کمک حالشان بود. #ماشین سواری‌اش پیکانی بود که با هیچ چیزی عوضش نمی‌کرد⚠️ و همیشه می‌گفت، ما به ملت و رهبرمون #بدهکاریم و هیچ طلبی نداریم ✨و واقعا خلوصشان❤️ در این زمینه عالی بود؛ حتی پاداش‌هایی که به ایشان می‌دادند بین نیرو‌هایش تقسیم می‌کرد و از آوردن آن به منزل🏡 #خودداری می‌کرد. #شهید_داد_اله_شیبانی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🔻 * .... * 21 💕◈•══•💖•══•◈🌺 20 🔹 عرض کردیم که ما باید وجود رنج رو در دنیا بپذیریم✅ ⭕️ هر کسی این مهربانی های خدا رو ندید معلومه که هنوز مسألۀ رنج رو برای خودش حل نکرده... هنوز فرزندِ مادر هست!!!😒 🔹در جای دیگه بعد از اینکه خداوند متعال دستور میده که قبل از خوندن نماز، وضو بگیرید، میفرماید اگه آب پیدا نشد، 🔰تیمم کنید، بعدش در مورد این راحتگیری (جواز تیمم به جای وضو)، میفرماید: 🌺 «خدا نمیخواهد با احکامش بر شما تنگى و مشقت قرار دهد، بلکه میخواهد شما را از آلودگیها پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا شاید شاکر شوید...؛ 💗ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» مدام پروردگار عالم یادآوری میکنه که عزیزدلم، من نمیخوام بهت سخت بگذره ✅🔹 اتفاقا انجام دستورات دینی زندگیت رو راحت تر هم میکنه. خیلی خوبه که نگاهمون رو در این مورد اصلاح کنیم. ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5868687229295003652.mp3
8.26M
97 عِشْقْــ♥️ یعنی؛ اگر همه تنهاش گذاشتن ... تو پاش وایستی! اگر همه رفتن ... تو بمونی! حالا صادقانه بگو؛ تو عاشقِ امامِ زمانت هستی؟ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠فرار از گناه 🌷فراری بود از گناه که حتی یه روز بابک زنگ زد که بریم قم . من گفتم: نمیتونم فعلا وقتش رو ندارم. 🌷گفت : نه حتما باید امشب بریم برای من یه مشکلی پیش اومده، حتما باید بریم! منم وسایلو جور کردم و رفتم باهاش 🌷بعدا که ازش پرسیدم گفت: « برای فرار از گناه بود که من این سفر رو اومدم» [یعنی در این حد دوست نداشت اصلا تو جو هایی که محیط آلودست قرار بگیره! ] #شهید_بابک_نوری_هریس🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 7⃣2⃣ (مربـے فرهـنگے)✨ همیشـہ یک لبخـند ملیـح بر لـب داشت. از این جــوان خیلـے خوشم می آمد.خیلـے با محبت بود.خیلے با ادب بود. وقتــی در کوچـہ و خیـابـان او را مے دیدم خیلـے لذت می بـردم. آن ایـام با ایـنکـہ پـدرم همیشـہ بہ مسجــ🕌ــد مے رفت امـا من اینگـونہ نبودم. تا ایـنکہ یک روز پـدرم من را باخودش بہ مسجـد برد و دستـم را در دسـت همـان جـوان قرار داد و گفت: هـر چـے احــمد آقا گفــت گـوش کن. هرجـا خواستـے با ایشـان برے اجـازه نمے خواد و... ✨✨✨ خـلاصہ ما را تحــویل احــمد آقا داد. براے من یک نکـتہ عجیــب بود❗️ مگر پدرم چہ چیزے دیده بود کہ اینگـونہ اختـیار من را بہ یک جـوان شـانزده یا هفــده سـالہ مےسپرد⁉️ چنــد شــب از این جریـان گذشـت. من هم مسـجد نرفتم. یـک شــب دیـدم درب خـانہ را مے زنند. رفتم در را باز کــردم. تا سـرم را بــالا کردم با تــعجب😳 دیدم احــمد آقا پشت در اســت❗️ تا چشـمم بہ ایشـان افتاد خشکــم زد! یک لحـظہ سـکـوت کردم. فکـر کردم اومـده بگہ چــرا مسجـد نمیای❓ گفتــم: ســـلام احــمـد آقــا، بہ خـدا این چند روز خیلے کار داشـتـم، ببـخـشید. همـین طور کہ لبخـند بہ لـب داشـت گفت: من کہ نیومـدم بگـم چـرا مسـجد نمے یای، مـن اومـدم حالـت رو بپـرسـم. آخـہ دو سہ روزه ندیـدمــت. خیلے خجـالت کشیـدم. چے فکر می کــردم و چـے شد❗️ گفــتـم: ببـخـشــید از فـردا حتــما مے یام . ✨✨✨ دو سہ روز دیـگہ گــذشــت. در ایـن سـہ روز موقـع نـمـاز دوبـــاره مشـغـول بازے بـودم و مسـجــد نرفتم. یـک شـب دوبـاره صــداے درب خــانہ آمد. من هـم کہ گـرم بــازے بــودم دوبـاره دویـدم سـمـت درب خـانہ. تو فکـر هرکـسـے بـودم بہ جـز احــمــد آقــا. تا در را بـاز کـردم ازخــجــالـت مُــردم. با هـمان لـبخـند همیـشـگے من را صــدا کــرد و گفــت: سلام حــســیـن آقـا. حســابـے حـال و احـوال کرد. امـا من هـیـچـے نگـفـتم. فـہــمـیــده بــود از نیـامدن بہ مــســجــد خـجـالـت کـشـیده ام. براے همین گفــت: بـابـا نیومــدے کہ نیـومــدے، اومـدم احـوالـت رو بـپـرســم. ✨✨✨ خــلاصہ آن شـب گــذشــت. فــردا شــب زودتـر از اذان رفـتـم مسـجـد. و ایــن مســجــد رفــتـن هـمـان و . احــمــد آقـا ایـن قدر قشــ🌺ــنـــگ نــو جــوان ها را مســجــد مـے کــرد کـہ واقــعــا تــعــجــب مــے کــردیــم. آن مــوقـع ایــشــان یــا ســال بــیــشــتــر نـداشـت. امــا نــحــوه ے مــدیــریــت او در فــرهــنگے مســجـــد فــوق الــعــاده👌 بــود. شــب هـــا... ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💖(فوق العاده زیبا) 8⃣2⃣ شب ها بعد از نماز چند دقیقه دور هم مینشستیم و بچه ها حدیث یا ایه ای میخواندند. احمد اقا کمتر حرف میزد،بیشتر با عمل مارا هدایت میکرد. همیشه خوبی های افراد را در میگفت ;مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام میداد،همان مورد را در جمع اشاره میکرد.👏 همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت بچه ها بود.👌 باور کنید احمد آقا از پدر و برادر برای ما دلسوز تر بود. واقعا عاشقانه برای بچه ها کار میکرد.😔❤️ ✨✨✨✨✨ یکبار من کنار احمد آقا نشسته بودم. مجلس دعای ندبه بود . احمد آقا همان موقع به من گفت:مداحی میکنی؟! گفتم : بدم نمیاد🤔 بلافاصله میکروفن را در مقابل من نهاد😳 من هم شروع کردم همینطور غلط و غلوط شروع به خواندن دعا کردم.🙊 خیلی اشتباه داشتم .😢 ولی بعد از دعا خیلی من را تشویق کرد.👏 گفت:بارک الله خیلی عالی بود .برای اولین بار خیلی خوب بود..👏 ✨✨✨✨✨ همین تشویف های احمدآقا باعث شد که من مداحی را ادامه دهم و اکنون هم با یاری خدا وعنایت اهل بیت(ع)در هیئت ها مداحی می کنم..😍 فراموش نمیکنم..یکبار احمدآقا موقع صحبت حاج آقا حق شناس وارد مسجد شد .حاج آقا تا متوجه ایشان شدند فرستاد.. همه جمعیت صلوات فرستادند..❤️ احمدآقا که خیلی خجالت زده شده بود همان جا سریع جلوی در نشست...😅 (دعای ندبه) ✨✨✨ نماز را به در مسجد می خواند. بعد از نماز مشغول تعقیبات میشد.😊 قیافه اهل ذکر به خود نمیگرفت. اما حسابی مشغول ذکر بود.💚 یکبار رفتم کنار احمد آقا نشستم. دیدم لبانش به آرامی تکان می خورد. گوشم👂 را نزدیک کردم... دیدم مشغول خواندن دعای عهد است.💚💛 احمدآقا همیشه بعد از نماز صبح از حفظ دعای عهد را میخواند. او به ساحت نورانی امام زمان (عج) ارادت ویژه‌ای داشت.🌺 کارهایی را که باعث تقرب انسان به امام عصر (عج) می شود را هیچگاه ترک نمیکرد💞 ✨✨✨✨ مدتی از شروع برنامه های بسیح و فرهنگی مسجد نگذشته بود که احمدآقا پیشنهاد کرد برنامه‌ی دعای ندبه را در مسجد راه اندازی کنیم. وقتی اعلام کرد که برنامه صبحانه هم داریم استقبال بچه ها بیشتر شد..!!😁 صبح جمعه بچه ها دور هم جمع میشدیم و برنامه ی دعا آغاز میشد. ایشان اصرار داشت که برنامه دعا در شبستان مسجد باشد که مردم هم شرکت کنند❤️ ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh