صفحہ ۵۱ استاد پرهیزگار .MP3
984.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه آل عمران✨
#قرائت_صفحه_پنجاه_ویکم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_473160900434461889.mp3
3.16M
#مدافعان_حرم
#دختر_شهید_مدافع_حرم
✨پدر ها به شوق تو اي مولا
✨تو ميدان كمر بسته اند
✨ببين دختران شهيدان را
✨كه چشم انتظار پدر هستند
🔻با نوای حاج #میثم_مطیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
☘همســ💞ـرم مثل #شهدا بود.. متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی #مهربان بود. 🌿روزی یک ساعت🕰 #قرآن میخواند
برادر شهید:
🌸 آرزویش #شهادت در راه اسلام و قرآن بود و در آخرین سفری که به #کربلا داشت میگفت: من حاجتم را از آقا گرفتم.
🌸 یک روز قبل از شهادت،
یکی از دوستانش که مجروح شده بود و اکبر به بالای سرش رسید، به اکبر میگوید:
#محمود_بیضائی شهید شده و چند شب قبل از شهادتش در #خواب دیده بود که با تو (یعنی شهید شهریاری) در #باغی بزرگ و سرسبز در حال قدم زدن است.
🌸فردای آن روز اکبر هم در اطراف حرم مطهر #حضرت_زینب(ع) بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع #شهادت نائل شد.
#شهید_اکبر_شهریاری
#حافظ_قرآن
#ذاکر_اهل_بیت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 🔻 #استاد_پناهیان * #لذت_آغوش_خدا.... * 59 💕◈•══•💖💞🌺 #مدیریت_رنج_ها 58 🌺 کسی که ایمان رو دو
❣﷽❣
🔻 #استاد_پناهیان
* #لذت_آغوش_خدا.... * 60
💕◈•══•✅🕋🌺
#مدیریت_رنج_ها 59
"طعم ایمان"
به قسمت عملیاتی بحث رسیدیم؛
✅ همۀ ما دوست داریم که طعم شیرین ایمان رو توی قلبمون حس کنیم،
اما معمولا به این شیرینی نمیرسیم. 🙄
علتش چیه؟
*علتش اینه که «ما معمولا حاضر نیستیم برای رسیدن به ایمان، کمی رنج تحمل کنیم».
💢💢💢
✔️✔️✔️ در حالی که برای چشیدن ایمان، تحمل رنج و دوری از بدی ها به وسیلۀ مبارزه با نفس "کاملاً ضروری" هست.
🔸 شما چه بخواهی و چه نخواهی باید پا روی برخی خواسته های دلت بذاری.
⭕️ مثلاً یکی از خواسته های هوای نفس، نگاه حرام هست
✅ و طبیعتاً اینکه یه نفر بی خیالِ نگاه حرام بشه و چشماش رو بر حرام ببنده یه مقدار سخته و رنج داره،
اما در روایات فرمودن «کسی که چشمش رو از نگاه حرام ببنده، خدا ایمانی بهش میده که شیرینیش رو در قلبش احساس میکنه...»
💖💗💞💖
تا حال حسش کردید...؟☺️
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مهندسی فکر_24.mp3
6.84M
#مهندسی_فکر 24
💢کاش عادت کنیم ؛
به پشتِ صحنه ها، فکر کنیم!
کتابی📚 که میخوانیم،
قَلمی🖌 که بوسیله اش می نگاریم،
نانی که از عطر و طعمش لذّت می بریم،
تکنولوژیِ مفیدی که بکارش می گیریم،
و .......
📌چقــدر رنج به پایش ریخته اند،
تا بدست من و شما برسد... فکر کن ❗️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #مجروحیت_وتحمل_درد 🔰دفعه دوم که اومده بود سوریه یه #ترکش خورد تو دستش. همه طبق معمول تو این فکر ب
#حتما_بخوانید👇👇
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مثل_هیچکس #قسمت_دوم 2⃣ 🍂الف... احمدی ایمان احمدی بهروز احمدی دانیال با آن همه استرس تمرکز کر
❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_سوم 3⃣
🍂ترم اول هر روز صبح تا عصر کلاس داشتم احساس می کردم فرق چندانی با دوران مدرسه ندارد😕 فقط قید و بند هایش کمی متفاوت تر است مثلاً مثل دوران مدرسه جای نشستن روی نیمکت ها به ترتیب حروف الفبا مشخص نمی شد من هم مجبور نبودند همیشه نیمکت اول یا دوم بنشینم و تمام کارها و شیطنت هایم لو برود.
🌿میتوانستنم آزادانه ته کلاس باشم و استادی را زیرنظر بگیرم میتوانستم به بهانهای نامشخص از کلاس بیرون بروم و احتیاج نبود دستشویی رفتن را بهانه کنم یا برای ترک کلاس بگیرم.
🍂چند هفتهای که گذشت کم کم با همکلاسیهایم آشنا شدم، اما هنوز انتخاب دوست♥️ برایم سخت بود بچهها از شهرهای مختلف با #فرهنگ های متفاوت و عقاید گوناگون بودند.
🌿سه شنبه ها کلاس داشتیم، هر لحظه که از کلاس می گذشت چند دستگی بین بچهها بیشتر میشد. شاید دلیل این اتفاق به چالش کشیدن بچه ها توسط استاد بود این اختلاف عقاید در روابط بچه ها هم بی تاثیر نبود👌
🍂تقریباً اواخر ترم کل کلاس به سه دسته تقسیم شده گروه اول بچه مذهبی های که با قاطعیت از تفکرات شان دفاع می کردند💪 گروه دوم روشنفکر هایی که با جدیت و تندی با گروه اول مخالفت میکردند و گروه سوم هم شامل چندین نفری مثل من که ساکت و سرگردان بودند.
🌿پاسخی هیچ کدام از این دو دسته برایم قانعکننده نبود همه آنها گاهی درست می گفتند گاهی هم کاملاً بی منطق جواب های تندی به من میدادند دلم می خواست برای روشن شدن حقایق و ســ❓ـوالاتی که برایم پیش آمده بود جستجو کنم اما حجم زیاد درس های دانشگاه تمام وقتم را پر می کرد از طرفی هر چه فکر می کردم هیچ فردی آشنا به چنین مسائلی اطرافم نمی یافتم می دانستم که اگر افکارم را با پدر هم در میان بگذارم از پرداختن به این مسائل منع میشوم😐
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_چهارم 4⃣
🍂در خانه ما همیشه نسبت به مسائل دینی نوعی سکوت مبهم وجود داشت خانواده ی پدر و مادرم مذهبی نبودند. ❌ یکی از پدربزرگ هایم زمانی که خیلی بچه بودم از دنیا رفته بود؛ به جز آبنبات های🍭 رنگی که هر هفته برایم میخرید هیچ خاطره واضحی از او نداشتم.
🌿اون یکی مادربزرگم مذهبی نبود اما نمازش را می خواندند و روزه اش را می گرفت. و مهمترین اعتقاد مذهبی خانواده ام این بود که هر سال هر طور شده برای زیارت #امام_رضا مشهد بروند.
🍂مادرم یک بار برایم تعریف کرده بود که وقتی بعد از چند سال تلاش برای بچه دار شدن من را باردار شد؛ به دلیل خطر سقط جنین تمام مدت استراحت مطلق می کرده. وقتی هم که من زودتر از موعد به دنیا آمدم👶 دکتر ها امید چندانی به زنده ماندن نداشتند.
🌿مادرم میگفت: با نذری که کرده بود زندگی دوباره من را گرفته و اینگونه شد که من به جای ماهان خان تبدیل شدم به #آقارضا! ظاهرا بعدها عمو مهرداد خیلی اصرار کرده بود که اسمم در شناسنامه رضا باشد و ماهان صدایم کنند. اما مادرم نپذیرفته بود⛔️
🍂عمو مهرداد مخالف سرسخت این نوع عقاید بود و این افکار را خرافه میدانست. زیاد پای حرف هایش ننشسته بودم اما آنقدر بلند اظهارنظر می کرد که همه فامیل با طرز فکرش آشنایی داشتند😁
🌿برای من که تا آن روز هیچ وقت ذهنم درگیر مسائل اعتقادی نشده بودم، جستجو کردن و ماجراجویی درباره حرف های که بین بچهها را رد و بدل می شد جذاب بود. ترم اول کم کم رو به اتمام بودن تصمیم گرفتم در فاصله کوتاه آغاز ترم جدید کمی مطالعه کنم. بدون تحقیق به خیابان انقلاب رفتم و بعد از انتخاب چند کتاب با راهنمایی فروشنده شروع به خواندن کردم ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5879752207510799670.mp3
5.25M
#اربعین شلوغه؛ نَــریم....
یه وقت بریم خلوت باشه، قشنگ زیارت کنیم!!!
❌سخت در اشتباهی❌
#حب_حسین_یجمعنا
#پیشنهاد_دانلود👌👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰کمک کار حرفهای 🔸حامد در کمک کردن به دیگران بسیار حرفهای بود👌 از کمک به دوستان👥 و آشنایان بگیر ت
🍃🌺🍃
دست از #خدا خداےخودت برنداشتی
من دل نـداشتم💗 وتو #دلبر نداشتی
گفتی قرار شد که #فداےخدا شویم
من ماندم و ...😔
#تو_رفتی و ...
آخر فدا شدے🕊🌷
#همسرانه 💔
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#سالروز_ولادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۴۰۷(1).attheme
109.2K
• #شهید_حامد_کوچکزاده
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
مجلس روضه ی
#حضرت_اباعبدالله_الحسین
(علیه السلام)
💺باکلام:
حجت الاسلام حسین راجی
حجت الاسلام مهدی عباسی
🎤بانوای:
کربلایی مهدی قرائی
کربلایی علی گچکار
کربلایی سید مصطفی قدمگاهی
کربلایی حسین شیرمحمدی
📆زمان:
ازپنجشنبه(۲۸شهریور)بمدت شش شب
ساعت۱۹:۳۰
🚪مکان:
مشهد؛حجاب۲۱
بیت #شهیدنظرزاده
(علامت پرچم)
خواهران برادران
#هیئت_محبان_جوادالائمه(علیه السلام
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
صفحہ ۵۲ استاد پرهیزگار .MP3
1.02M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه آل عمران✨
#قرائت_صفحه_پنجاه_ودوم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh