🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید ✍ 🔸من به این نتیجه رسیده ام که #شهادت دست خودمان است. انتخاب شهادت🌷 را خداوند به عهده
🔸آن وقتها #حسن رو به قیافه نمیشناختم🚫 فقط این طرف و آن طرف چیزهایی درباره ش شنیده بودم. چند ساعتی بود که در محوطه دیدبانی بود و هی دستور میداد و #سازماندهی میکرد.
🔹من هم که اعصابم خیلی بجا نبود😒 از این همه جنب و جوش او به ستوه آمدم. آخر سر کفری شدم و از آن بالا داد زدم سرش: "ببینم #تو اصلا کی هستی که این قدر به پرو پای بچهها میپیچی و سین جیمشان میکنی⁉️"
🔸سرش رو بلند کرد، نگاهی به من انداخت، لبخندی زد🙂 و خیلی آروم جواب داد: "من نوکر شما #بسیجیها هستم!"
#شهید_حسن_باقری
#درس_اخلاق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣1⃣ #قسمت_چهاردهم 📖 #ایو
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
5⃣1⃣ #قسمت_پانزدهم
📖از این همه اطمینان حرصم گرفته بود
-به همین سادگی؟ یا من بمیرم یا شما⁉️
به همین سادگی، انقدر میروم و می ایم تا اقا جون را راضی کنم، حالا بلند شو یک عکس از خودت برایم بیاور
-عکس؟ عکس برای چی؟ من عکس ندارم
میخواهم به پدر و مادرم نشان بدهم
📖-من میگویم پدرم نمیگذارد شما میگویید برو #عکس بیاور؟؟ اصلا خودم هم مخالفم⛔️
میخواستم تلافی کنم. گفت: من انقدر میروم و می ایم تا #تو را هم راضی، کنم، بلند شو یک عکس بیاور....
عکس نداشتم. عکس یکی از کارتهایم را کندم و گذاشتم کف دستش.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
6⃣1⃣ #قسمت_شانزدهم
📖توی بله برون مخالف زیاد بود. مخالف های دلسوزی که دیگر زورشان نمیرسید جلوی این وصلت را بگیرند. دایی منوچهر که همان اول مهمانی با مامان حرفش شده بود و زده بود بیرون. از چهره #مادر_ایوب هم میشد فهمید چندان راضی نیست.
📖توی #تبریز طبق رسمشان برای ایوب دختر نشان کرده بودند. کار ایوب یک جور سنت شکنی بود. داشت دختر غریبه میگرفت. ان هم از تهران. ایوب کنار مادرش👥 نشسته بودو به ترکی میگفت:
ناسلامتی بله برون من است آ...اخم هایت را باز کن.
📖دایی حسین از جایش بلند شد. همه ساکت شدند. رفت #قران را از روی تاقچه برداشت و بلند گفت:
-الان همه هستیم؛ هم شما خانواده داماد، هم ما خانواده عروس. من قبلا هم گفتم راضی به این وصلت نیستم❌ چون شرایط پسر شما را میدانم. اصلا زندگی با #جانباز سخت است. ما هم شما را نمیشناسیم. از طرفی میترسیم دخترمان توی زندگی عذاب بکشد، مهریه ای هم ندارد که بگوییم پشتوانه درست و حسابی مالی دارد.
📖دایی قران را گرفت جلوی خودش و گفت:
-برای ارامش خودمان یک راه میماند این که قران را #شاهد بگیریم. بعد رو کرد به من وایوب و گفت: بلند شوید بچه ها، بیایید دستتان را روی قران بگذارید.
📖من و ایوب بلند شدیم و دست هایمان را کنار هم روی قران گذاشتیم. دایی گفت: قسم بخورید که هیچ شیله پیله ای توی زندگیتان نباشد، به مال و ناموس هم خیانت نکنید هوای هم را داشته باشید. #قسم خوردیم. قران دوباره بین ما حکم شد.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_78411965.mp3
3.16M
🎵 #صوت_شهدایی
✨پدر ها به شوق تو اي مولا
✨تو ميدان كمر بسته اند
✨ببين دختران شهيدان را
✨كه چشم انتظار پدر هستند
🔻با نوای حاج #میثم_مطیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
تو را باید شاعرانه♥️ نگریست
چشم های #تو را باید سرود
ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍
سلام؛ #آقای_زیباییها✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #فایل_تصویری
👤 استاد #رائفی_پور
📝 جوونایی که میتونن #گناه کنن و گناه نمیکنن؛ دین داری خیلی سخت شده الان!!! داری #دینداری میکنی دمت گرم
🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰ماجرای جالب گفتوگوی شهید #محمدخانی با تکفیریها 🔸یکی از بیسیمهای📞 تکفیریها افتاد دست ما. سریع
🍃🌷🍃🌷🍃
🌸✨مرامهای خاص زیاد داشت اما بعضی چیزها برایش قانون بود و #خط_قرمز داشت و یکی از آن خط قرمزها این بود:
محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشمخورش از بقیه جاها بیشتر بود را به عکس #شهدا تعلق میداد و تو باید قبول میکردی که به واسطه عکس شهدا حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی و گرنه ... .
🌸✨قرارداد که تمام میشد و خانه را که میخواستیم عوض کنیم بعضأ عکسها هم نو میشد!
یادم هست وقتی پوسترهای کم عرض شهدا مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد که عکسهای بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
راوی: همسر شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷 #شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠فوتبال یا قرآن 🌷مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال، دو و شنا علاقه داشتم.
💠 موبایل...
🌷یکبار شنیدم که گوشی احمد گم شده بعدها فهمیدیم که گم نکرده یک خانواده افغانی نیاز به کمک مالی داشتند و احمد پول به اندازه کافی نداشته است، موبایلش را فروخته تا بتواند نیاز آنها را برطرف کند.
🌷بعد از شهادتش مادرش تعریف میکرد یک روز که خیلی برایش گریه کردم به خوابم امد اما این بار با اجدادش آمد گفت ببین این اجدادم هستند، ایشان هم امام زمان علیه السلام هستند، شما نمیدانی اینجا جای ما خوب است. ما در کنار امام زمان هستیم.
راوی: پدر شهید
#شهید_احمد_مکیان🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۳۵ استاد پرهیزگار .MP3
1.02M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انعام✨
#قرائت_صفحه_صدوسی_وپنجم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✍ #شهید_نوشت
حـجابت ارزشش
با خون #من برابری میکند👌
مواظبش باش خواهرم
خواهرم #سرم رفت
که روسریت نرود❌
جان شمـا و جان #حجاب_زهرایی♥️
دعای خیر #مادر پشتوانه ی زندگیات خواهرم🙏
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
www.Aviny.com www.Aviny.com.mp3
4.38M
کوتاه و شنیدنی در خصوص #حجاب
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ به وقت شهادت❤️ ❣✨عصر با عجله برای رسیدن سروقت به شیفت، وارد دفتر خادمین حرم که شدم اسماعیل گفت: م
#فرازی_از_وصیت_نامه📜
💢فرزندانم . .
محبین حضرات معصومین💞
✓علی آقا، ✓خانم فاطمه و ✓آقا محمد.
🍁خوشحالم که به دِین خود عمل کردم شاید #نواقصی هم داشته ام اما سعی کردم که فقط #رزق_حـلال کـریـمه اهـل بـیت (علیهاالسلام) رابه خانه برسفره مهیا کنم👌 و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام، ولایت مدار و ادامه دهنده ی #راه این حقیر باشند.
🍁مطمئنم #پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشر احکام دین✅ و دخترم باعفت و #حجاب خود با چادر🌸دل حضرت زهرا(س) را شاد می کند.
🍁بدان که برای این #چادر کـه هدیه حضرت زهرا(سلام الله علیها) است، خون دلها خورده شده و #خون های بسیاری برای حفظ آن بر زمین ریخته❣ است.
#خادم_حرم_حضرت_معصومه
#مدافع_حرم_حضرت_زینب
#شهید_مهدی_ایمانی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#توجه 📣📣
#گلچین_مطالب_کانال 4⃣
🌸دعوتید به مطالعه سه #خاطره_جذاب از شهدا
بزن روش ببین چی میاد😃👇
1⃣🌷شهیدی که قرض های تفحص کننده اش رو با دست خودش پرداخت کرد👇👇
✅ بخش اول
✅ بخش دوم
✅ بخش سوم
👈 شهید سیدمرتضی دادگر🌷
2⃣🌷شهیدی که پدر و مادرش را از حادثه منا در سال 94 نجات داد
👈 شهید عباس فخارنیا
3⃣🌷رویایی صادقه از حضور شهید بروجردی و شهید ابراهیم هادی در فتنه سال ۷۸ و جمع شدن فتنه به دست شهدا 👌👌
🔺بخونید و شادی روح شهدا
صلواتی نثار کنید🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 146 #ولایت 5 #استاد_پناهیان 🔻 امتحان ولایت فقیه 🔷 در مورد هوای نفس صحبت کردیم و
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 147
#ولایت 6
#استاد_پناهیان 🔻
وسیلۀ ابلاغ
🔷 ایمان و تقوا به تنهایی کافی نیستند؛ چون هنوز «مَن» باقی مونده.
⭕️ اینکه یه نفر صرفاً اهل نماز و روزه باشه زیاد معلوم نمیشه که چقدر تونسته «منِ» خودش رو از بین ببره...
✅ برای اینکه معلوم بشه که انسان چقدر از نفس خودش گذشته،
👈 «خداوند متعال دستورات خودش رو از طریق خلیفه الله #ابلاغ میکنه».
🚫 یه اتفاق تلخ این بین می افته ؛ ↘️
و اونم اینه که اگه کسی "ظاهراً اهل دین و خداپرستی" باشه
اما در واقع اهل #هواپرستی باشه🔞👿
در زمان مواجه شدن با دستورات #ولی_خدا، ازش #تنفر پیدا میکنه.......
🌺 بعد از واقعه ی غدیر خم، بعد از اینکه پیامبر صلوات الله علیه، امیرالمومنین علیه السلام رو به عنوانِ خلیفه و جانشینِ خودش معرفی کرد
🎴 یه نفر صدا زد و گفت :
یا رسول الله اگه دستور خدا اینه که من از علی #تبعیت کنم
بگو تا خدا همین الان بلایی بفرسته و منو نابود کنه!🚫😒
⚫️ همون لحظه سنگی از آسمان خورد تو سرش و به درک واصل شد....🔥🔥
📚 تفسیر فرات کوفی/ ص ۵۰۴
🌹❤️ حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از این ماجرا به امیرالمومنین علیه السلام عرض کردن :
✨{ یا ابالحسن! فکر نکن دشمن تو فقط همین کسی بود که آمد و ابرازِ تنفر کرد ؛
بلکه دشمنانِ دیگری هم هستند که این کینه و نفرت را نسبت به تو در دل شان دارند اما فعلاً چیزی نمیگویند.....}✨
#ادامه_دارد...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_57251600.mp3
5.2M
⏯پادكست
🎧با موضوع #سبک_زندگی_منتظران
4⃣
🎤استاد #ملایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هادی اگر #تویی که کسی گم نمیشود کسی درگیر #گناه و خسران نمیشود❌ اسمت را بر دلمـ♥️ هک کرده ام جانا ا
🔸اگه يه روز نمی ديدمش دلم براش تنگ ميشد💔 واقعا ناراحت ميشدم، به خاطر او ميرفتيم #مسجد، يكبار هم ناهار ما رو دعوت كرد و كلي با هم صحبت كرديم🙂 او با روش محبت و #دوستی ما رو به سمت نماز و مسجد كشاند
🔹اواخر مجروحيت #ابراهيم بود و ميخواست برگرده جبهه، يه شب🌙 توی كوچه نشسته بوديم، براي من از بچه های سيزده، چهارده ساله در #عمليات فتح المبين ميگفت، همينطور صحبت ميكرد تا اينكه با يك جمله حرفش رو زد:
🔸"اونها با اينكه سن و هيكلشون از تو كوچیكتر بود ولی با #توكل به خدا چه حماسههایی آفريدند✌️ تو هم اينجا نشسته اي و چشمت به آسمونه كه كفترهات🕊 چی ميكنند."
🔹فردای اون روز همه كبوتر ها رو رد كردم، بعد هم #عازم_جبهه شدم، ابراهيم در اون زمانی كه هيچ حرفی از روش های تربيتی نبود چقدر دقيق و صحيح👌 كار تربيتی خودش رو انجام می داد و چه زيبا "امر به معروف و نهی از منكر" ميكرد.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
📚سلام بر ابراهیم، ج ١، ص۱۶٧
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh