🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 7⃣ 💠 بامیه فروشی شهید تندگویان 📌خاطره ای از #شهید_محمدجواد_تندگویان🌷 👆عکس باز شود 🌹
🌷 #یاد_یاران 8⃣
💠 حلما کوچولو
📌خاطره ای از
#شهید_میثم_نجفی🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_سعید_سلمان❤️🕊 ✍ به روایت خواهر شهید 🔻#بخش_اول (3/1) 🔹سعید خیلی مهربون
8⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_سعید_سلمان❤️🕊
✍ به روایت خواهر شهید
🔻#بخش_دوم (3/2)
🔹یکسال بود که عقد کرده بودن
نزدیکای عروسیش بود، شبی که به شهادت رسید، برگه ی مرخصیش توی جیبش بود.
🔸فرداش قرار بود برگرده.
دوستاش گفتن سه روز، روزه های قضاشو گرفت، شب که شد؛ گفت: من دیگه کارم تمام شد.
🔹همون شب رفتن سر پست که یه ماشین اشرار میاد، فرماندشون میگفت: من گفتم بیخیالشون شو، ولی سعید گفت: اگر بیخیال شیم فکر می کنن ترسیدیم، دوباره میان.
🔸سعید راننده بود.به سرعت پشت سرشون حرکت می کنه.😔
یهو تیر میخوره، گلوله اصابت می کنه به سرش، اصلا بغل دستیش متوجه نمیشه
🔹دستای سعید قفل شده بوده روی فرمون و پاش هم روی گاز ماشین😭
کم کم ماشین از جاده خارج میشه و به یه تپه خاک میخوره و می ایسته، سعید سرش می افته روی فرمون،تازه متوجه میشن که تیر خورده😭
#ادامه_دارد...
#شهید_نیروی_انتظامی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣2⃣ #در_محضر_شهید🌷 فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمد
2⃣2⃣ #در_محضر_شهید🌷
به هیچ چیـز غیر از #خدا
و آنچہ #غیرخدائی است
دل❣ نـبندید‼️
برحذر باشید☝️
از وسوسه های نفس😈
#شهید_حمید_باکری❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 49 استاد پناهیان: فرمود چهار پایان ادب نمیشوند مگر با چوب . آدم
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 50
استاد پناهیان:
چرا بعضیهابه یه نعمتی میرسند خسیس میشند؟
⛔ وقتی شر بهش میرسه ، بلا بهش میرسه ، جزع و فزع میکنه .
ناله میزنه .
خدا در قرآن بدیهای انسان رو میفرماید .
میفرماید : همه ی آدما اینقدر بدند "الا المصلین" مگر نماز خونا .
نماز مگه بدیها رو از آدم بر میداره ؟
بله عزیز من ،تازه این اولشه ...
نماز در عالم تاثیر میگذاره .
شخصی میگفت که ، من چیکار کنم؟ مشکلاتم زیاده ...
⁉‼
گفتم سرنماز اول وقت ، مشکلاتت روفراموش کن .
بگو بی ادبیه در خانه ی خدا من تو فکر مشکلاتم باشم .
مشکلاتت رو مثل کفش ،
دم در بزار بیا .
آخی... ، این دم در حرم ، وقتی میخوای وارد بشی ...
«کفشدار ایستاده»
🔷فلسفه کفش داریها چیه؟
برای اینکه کفشاتون گم نشه ...؟
گم بشه ، فدای سر اقات ...
تو حاضر نیستی یه کفش بندازی دم در بری تو حرم ؟
کدوم یکی از شما ها میگید نه ، من اگه کفشام گم بشه حرم نمیرم ؟
کدوم یکی از شماها اگر کفش داران محترم نبودن نمی اومدید حرم ؟
و بگه... نه ، من کفشمو دوست دارم .
شما میری حرم ، میگی :
"بابی انت و امی" فدات بشم.
پدرو مادر و هستیم فدات . 🙏🙏
بخدا اگر آداب حرم این بود ،کفشتو دم در بنداز برو.
قبوله آقا ؟
خب ، پس چرا این کفش داریها هست؟
کفشدار حرم ، کفشت و میگیره تا حواست پرت نشه ،پیش کفشت نره .
⁉‼⁉
فدای کفشدار حرم خدا بشم ، که میگه کفشات و دربیار بده به من .
کفش چیه ؟
همه ی فکر و خیال و مشکلات دنیاست . مشکلات دنیا رو ، عین کفش پات بکن ، بده به کفشدار .
برو بگو : " الله اکبر " نمازت و بخون.
کفشدار حرم ، کفشت و واکس نمیزنه ، ولی کفشدار خدا ،
اگر کفشت و یعنی زندگیت و بدی بهش ، اگر یه گوشه شم پاره باشه برات میدوزه واکسشم میزنه .
کفشدار خدا که سر نماز کفشمون و یعنی مشکلاتمون و میدیم بهش ،
کیه جز خود خدا ؟
🙏🙏😢
#ادامه_دارد...
🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♥️🍃| #سیره_شهید #بابڪ گفت: میخوام برم #خارج از #ڪشور مردم #فڪر ڪردند میخواد بره #آلمان همچون #براد
مراقب باشیــم
#ستون را گم نکنیـم
که #بیراهه هــــا
در کمیــــــــن اند ...
#چهره_مُتَفاوت
🔻پدر #شهید:
بابک زیباترین وعاشق ترین مدافع حرم بود❤️
#شهید_بابک_نوری_هریس🕊❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_سعید_سلمان❤️🕊 ✍ به روایت خواهر شهید 🔻#بخش_دوم (3/2) 🔹یکسال بود که عقد
9⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_سعید_سلمان❤️🕊
✍ به روایت خواهر شهید
🔻#بخش_سوم (3/3)
🔹سعید رو می برن بیمارستان
یه روز نگهش داشتن، ولی دکتر گفته فایده نداره، فشنگی که به سرش خورده رفته داخل مغزش،فشنگش دو زمانه بوده
از اینا که وقتی اصابت می کنه باز میشه😭
🔸زنگ زدن به منزل و گفتن به مامان و بابات بگین بیان، سعید به پاش تیر خورده توی بیمارستان بهانه میگیره
🔹سعید آدمی نبود بهانه بگیره،حتی ناراحتی های بزرگشو به ما نمی گفت.
مامانم فهمید، ولی بازم خودشو دلداری میداد.
🔸خانمش رو هم برداشتن و رفتن.
مامانم گفت رفتیم کرمان دو تا ماشین اومد استقبالمون، شَکم به یقین تبدیل شد.
🔹سعید کهنوجِ کرمان سرکار بود.
نظامی ها پنج سال باید مناطق سخت خدمت کنن، سعید دیگه چیزی از این خدمتش نمونده بود که ...😭
شادی روح این شهید بزرگوار #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ڪاش آنھایے کہ بودند و دیدند
ڪاش آنھایے ڪ نَ بودند
ولےشنیدند...
به آن هایے ڪہ نَ دیدند
و نَ شنیدند بگویند...
« #قھرمانان یك به یك
به خاک افتادند
تا به خاک نیفتیم»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📝 #دلنوشته
ازخدا که پنهون نیستــ❌
ازشما چه پنهون👀
ﺩﺭﻭﻍ ﭼﺮﺍ؟
ﺟﻮﺍنان قدیم ﯾﻮاشڪے
یڪ ڪاﺭﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ! 😯
مثـــلا :👇
♦️ﯾﻮﺍشڪی ﺳﺎﮐﺸﺎﻥ💼 ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻦ ڪہ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ مےﺑﺮﺩﻧﺪ🚶ﻭ بہ ﺑﻬﺎﻧﻪٔ ﻣﺪﺭسہ، ﺟﯿﻢ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ🏃 ﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺟﺒﻬﻪ .... .
ﻗﺒﻠﺶ ﯾﻮﺍشڪے ﺩستــ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ✍
توے ﺷﻨﺎﺳﻨﺎمہ ﻭ ﺳﻦ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .
♦️ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﯾﻮﺍشڪے👀
ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ بہ
ﻓﻘﺮﺍ ﯾﺎ ڪمڪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ
♦️شبــ ﻫﺎ ﯾﻮﺍشڪی
اﺯ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﯾﺎ ﺳﻨﮕﺮ
مےزﺩﻧﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ شبــ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ 👌
بله ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﺷﺖ 😍
#ﺷﻬـــــــــــــﺪﺍ !
ای بهترین یواشکی های دنیا
ﺷﻤﺎﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ🗣 ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﯿﺮﺳﺪ !
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ👈 ﺧﻠﻮتــ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ 😓
"برای اینکـه دیگر ﺧﯿﻠﯽ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺍستــ 😞
#شهداگاهےنگاهے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ام وهب ها بسیارند... 🔻واکنش #مادر 🌷شهید حسین هریری🌷 وقتی خبر شهادت شهید مدافع حرم را به خانواده ب
🌷تو که مےروی به آستانش
برسان ز ما سلامی
🌷و بگو کبوتری هست
که شکسته پر و بالش.
#شهید_حسین_هریری❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آخرین وداع شهید حسین هریری با پدرومادرش... #ما_همه_ميريم_ولی_شهدا_هستند #قرآنمون_میگه_شهید_زنده_ست
0⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_حسین_هریری❤️🕊
🔹برای ما عڪس میفرستاد.ما در مسیر ڪربلا بودیم ڪه یک عڪس فرستاد ڪه به گفتهی دوستش حموم رفته و #غسل_شهادت ڪرده بود.
🔸 در عڪس، مثل حولههای احرام به ڪمرش بسته و به شانه هم انداخته بود... و در پاسخ دوستی که میگفت: « دیگه نزدیکه! » گفت: #برای_اینکه_مــَــــحرَم_بشی_باید_مـــُحرم_بشی
🔹موقع سلمونی دوستش از پشت سر با گوشی میگه #آقای_هریری كجا؟!
شهید میگه:
#پیش_به_سوی_شهادت... ❤️
🔸ما تجربهی دفاع مقدس رو هم که داشتیم، دیدیم که شهدا معمولا نزدیک شهادتشون که میشده سربسته یه کنایه هایی میگفتن...
🔹حسین جدا از اینکه #نخبهی علمی و نظامی بود، یک #عارف بالله بود... یعنی با تمام وجود خدارو میشناخت و #این_خیلی_مهمه...
🔸انشالله همتون به این مرحله برسید و #بدونین_که_حتما_هم_شهادت_نیست
حضرت علی میفرماید #اولیاء_خدا_گمنامند... "
🔹#حرف_آخر پدر بزرگوار شهید هم، رنگی از غربت مادر داشت...
ِوصیت كرده بود:
#میروم_تا_انتقام_سیلی_زهرا_بگیرم....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تقدیم به تخریب چی شهید؛ حسین هریری
📡تخریب چی برگرد
#شهید_حسین_هریری❤️🕊
#شهید_تازه_داماد_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_13481937.mp3
4.1M
❤️ #یا_صاحب_الزمان_عج
🎵 آهنگ فوق العاده زیبای صبح امید
🎤 #حامد_زمانی
تعجیل در ظهور 3 مرتبه #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روایت #زنی شهید پرور که بعد از شهادت همسر و دو فرزندش، در نهایت خودش نیز به #شهادت رسید.
#شهیده_کبری_تلخابی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روایت #زنی شهید پرور که بعد از شهادت همسر و دو فرزندش، در نهایت خودش نیز به #شهادت رسید. #شهیده_کبر
پسر اول گفت:
➖مادر جون برم جبهہ؟
گفت:
➖ برو عزیزم.
رفت و والفجر مقدماتی شهید شد! ( #شهید_احمد_تلخابی )
پسر دوم گفت:
➖مادر، داداش کہ رفت😢 من هم برم؟
گفت:
➖ برو عزیزم.
رفت و عملیات خیبر شهید شد! ( #شهید_ابوالقاسم_تلخابی )
همسرش گفت:
➖ حاج خانم بچهها رفتند،
ما هم بریم تفنگ بچهها روی زمین نمونہ،🔫
رفت و والفجر 8 شهید شد! ( #شهید_علی_تلخابی )
مادر به خدا گفت:
➖همه دنیام رو قبول کردے،
خودم رو هم قبول کن💚
رفت و در حج خونین شهید شد! ( #شهیده_کبری_تلخابی )
#زنان_زینبی
#زنان_انقلابی
#مادران_صبور
#از_دامن_زن_مرد_به_معراج_میرود
#دل_را_چنین_پایانی_آرزوست
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 8⃣ 💠 حلما کوچولو 📌خاطره ای از #شهید_میثم_نجفی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 #یاد_یاران 9⃣
💠 تابلوی استعمار نمیشوم
📌خاطره ای از
#شهید_علی_اکبر_رکابساز🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
این تصویر پیرمرد پنجاه ساله نیست!
این جوان بیست و هشت ساله،مهدی باکری است.
فرمانده لشکر عاشورا
بی سردوشی
بی عنوان
روزها بی خوابی
خستگی
بی ادعا
بی ریا
#شهید_مهدی_باکری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
این تصویر پیرمرد پنجاه ساله نیست! این جوان بیست و هشت ساله،مهدی باکری است. فرمانده لشکر عاشورا بی سر
1⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠تواضع
#شهید_مهدی_باکری🌷
توی ماشین داشت اسلحه🔫 خالی می کرد؛ با دو- سه تا بسیجی دیگر. از عرق روی لباس هایش👕 می شد فهمید چه قدر کار کرده. کارش که تمام شد همین که از کنارمان داشت می رفت، به رفیقم گفت:
« چه طوری مشد علی؟»
به علی گفتم: « کی بود این؟»
گفت « مهدی باکری ؛ جانشین فرمانده تیپ. » گفتم « پس چرا داره بار ماشین🚛 رو خالی می کنه؟❗️ »
گفت: « یواش یواش اخلاقش می آد دستت.😊 »
📚منبع: یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh