❤️ #عاشقانه_دومدافع❤️
#قسمت_هفتم
هل شدم و گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے
داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم
در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید؟؟؟
لبخندے زدم و گفتم:ن چ مشکلے؟؟؟فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے
خندید و گفت:بسیار خوب
چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید.
با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم
و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم
اصـݧ دست خودم نبود این رفتار
خندید و گفت:میدونم
خودمو جم و جور کردم و گفتم:بلہ؟؟از کجا میدونید؟؟
جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم
اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم
مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ
ضبط و روشـݧ کرد
صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید
سریع ضبط و خاموش کرد
ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید؟؟
دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم:
بااجازتوݧ
اے واے بازم ببخشید شرمنده
خواهش میکنم.
گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد
بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم
سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے
ب صندلے تکیه دادم
نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو...
همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم
اے واے روسریم باز خراب شده
فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم
سجادے فهمید
رو کرد ب مـݧ و گفت:
دیگہ داریم میرسیم
دیگہ طاقت نیوردم و گفتم:
میشہ بگید کجا داریم میرسیم
احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم
دستے ب موهاش کشید و گفت
بهشت زهرا....
پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا...
با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد
با صداش ب خودم اومدم
رسیدیم خانم محمدے.....
#نویسنده✍
#خانوم #علـــی_آبادی
ادامــه.دارد....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨°•"♥️"•°✨
عشق که تــــو باشی
مگر می شود پروانه نشد و
دورت نچرخید
عشق که تــــو باشی
مگر می شود که در غم دوری ات
مثل شمع آب نشد
#شهید_حاج_قاسم🌹✨
اللّهم عجّل لولیک الفرج بحق زینب س✅
#اللهم_ارزقنا_شهادت🤲
#سلام_صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☘علی جدا کننده #حق و #باطل است.
باید پذیرفت و سر سپرده ولایتش بود تا ما را از باطل جدا کند و تحت لوای #ولایت خود بر حق، اذن ورود به بهشتمان را بدهد.
.
☘علی بودهی زمانی است که خلقت آفرینش هنوز آفریننده #خدا نبود و هست تا آن زمان که در جرگهی #صالحان امت خویش وارد بهشت شود و آنجا رخ بنماید که جایگاه #علی کجا هست و آیا میماند که کسی تحت فرمانش نباشد؟
.
☘علی پیشوای کسانی است که رابطه سر و جان را میفهمند اما نه اینگونه که جان در گرو بودن سر است، بلکه آزادیشان را در این میبینند که سر در بالین علی #جان را به او بسپارند.
.
☘علی شخص نیست، #تفکر است، تفکری که ربوبیت #خدا در ولایت خود نمایان میکند و شاید راز شکافت #کعبه از زمینی شدنش همین باشد.
.
☘یا حیدر بشکن در قلعه ابتلا را که #امت شما در جای، جای #جهان گرفتارند و #انتظار مردی از سلب تو را میکشند...
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
🌺به مناسبت #عید_غدیر_خم
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #غدیر_خم #عید #امیر_مومنان #علی_بن_ابی_طالب #من_کنت_مولاه #گرافیست
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به این قانون پایبند باش.mp3
7.04M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۶۱
🎤 حجتالاسلام #دکتر #ناصر #رفیعی
استاد #محمد #شجاعی
🔸«به این قانون پایبند باش»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از مطالب کانال شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید علیرضا نوبخت:
من زندگی را چون کوه یخ بسته ای می دانم که اگر نور توحید بر آن بتابد، چشمه های محبت و ایثار از آن جاری می شود و بشریت را سیراب می سازد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤ #عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_هشتم
رسیدیم خانم محمدے...
_نزدیک قطعه ے شهدا نگہ داشت
از ماشیـݧ پیاده شد اومد سمت مـݧ و در ماشیـݧ و باز کرد مـݧ انقد غرق در افکار خودم بودم کہ متوجہ نشدم
_صدام کرد
بخودم اومدم و پیاده شدم
خم شد داخل ماشیـݧ و گوشے و برداشت
گرفت سمت مـݧ و گفت:
بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ
دستم پر بود با یہ دستم کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم با یہ دستمم گلارو
_گوشے تو دستش زنگ خورد
تا اومد بده بہ من قطع شد و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ
از خجالت نمیدونستم چیکار کنم
سرمو انداختم پاییـݧ و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم
_سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم و هیچ چیزے نگفت
همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم
اونم شونہ ب شونہ من میومد انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم میرم
_رسیدیم من نشستم گلهارو گذاشتم رو قبر
سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود
_از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم
سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم
کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم عجیب غریبہ
عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم
یہ نفر از پشت اومد سمتم و گفت:
مـݧ عجیب و غریبم؟؟؟
سجادے بود
واااااااے دوباره گند زدے اسماء
از جام تکوݧ نخوردم
اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند
سرمو انداختہ بودم پاییـݧ
خانم محمدے ایرادے نداره
بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم
تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ
حرفشو تایید کردم
_خوب علے سجادے هستم دانشجوے رشتہ ے برق تو یہ شرکت مخابراطے مشغول کار هستم و الحمدوللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم....
_حرفشو قطع کردم
ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم
با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد
بلہ کاملا درست میفرمایید
دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو...
#نویسنده✍
#خانوم #علی_آبادی
ادامــه.دارد....
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔
چرا که بی تو👤 ندارم
#مجال گفت و شنید
بهای #وصل تو💞
گر #جان بود خریدارم
که جنس خوب
#مُبصّر به هر چه دید خرید✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدانهـ 🌸🔗
تو
نداشتھمنـے..
وقتے
تونبـٰاشے
بھچھڪـٰارممۍآید
اینهمهآسمـٰان...🌤✨
#سردار_دلها
#ظهرتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌸مژده🌸 🌸مژده🌸
🌻یه کانال درجه یک رو براتون آوردم که میتونید باهاش سرعت مطالعه تونو تا ۴ برابر افزایش دهید و کتاب های بیشتری مطالعه کنید 😎✌️
🌱حجم کتابهای درسیت زیاده؟
🌱هنگام مطالعه حواس پرتی و تمرکز نداری؟
🌱زمانت هدر میره و مدیریت زمان بلد نیستی؟
💎پس بیا توی این کانال تا بهت یاد بدیم به جای اینکه در ۶ ساعت ۱۵۰ صفحه رو بخونی در ۲ ساعت این کار رو انجام بدی.😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
♦️دانش آموز هستی و توی درسات ضعیفی؟
♦️کنکوری هستی و حجم مطالب زیاده؟
♦️اهل خوندن رمانی ولی کتاب دیر به پایان میرسه یا اصلا تمومش نمیکنی؟
راه حلتون پیش ماست😎👇
https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
🌸 سلام استاد. خیلی تمرین ها و نکاتی که می فرمائین جالب و کار آمد هستن.
🌱تمرینات رو هم که هر روز انجام میدیم و الان از قبل خیلی بهتر و سریع تر میخونم الحمدلله.
_______________________
🌸 نظر یکی از اعضای کانال تندخوانی👆
🌱 تقریبا همه کسانی که در این کانال هستند، سرعت مطالعه شون چند برابر شده و نهایت رضایت را دارند.
اینم لینک کانال👇
https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
🌱 دوستان کانال بسیار خوبیه و میتونه زندگیتونو تغییر بده و ما هم خیلی پیشنهادش میکنیم.👇
https://eitaa.com/joinchat/4254924907C1b19f7c464
#پیشنهادمدیر
ظهور و خطر نفاق.mp3
11.28M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۶۲
🎤 حجتالاسلام #امینی_خواه
🔸«ظهور و خطر نفاق»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃وحی بر #پیامبر نازل شد که رسالتت را تمام کن.مردم را صدا کرد که هرکس جلوتر رفته بازگردد و هرکس عقب است خود را برساند.همه جمع شدند، دست رفیق و یار با وفایش را در دست گرفت و گفت: #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه...
🍃همه #تبریک گفتند ، #بیعت کردند اما عده ای در دلهایشان کینه علی جوانه زد. بعد از پیامبر انکار کردند آنچه را دیده و شنیده بودند .دست بیعتشان شد شمشیر ظلم .
🍃از ظلم هایی که به #علی (ع) و فاطمه(س) کردند بگذریم اما #کربلا ، داغ بزرگی شد بر دلمان که روز به روز تازه تر می شود و غمش سنگین است وسنگین.آنان به امام زمانشان #ظلم کردند.
🍃حال، ما مانده ایم در دنیایی که چشم هایمان از دیدن امام زمانمان ناتوان است و دل هایمان دست کمی از چشم هایمان ندارد.می ترسم از روزی که باید در مقابل یاری #امام_زمان جواب پس بدهم و دستانم خالی باشد و زبانم سنگین شود از عهدهایی که باید جامه ی عمل می پوشید اما.....
🍃کاش کسی بود همه را جمع می کرد و از #غریبی مهدی می گفت.شاید همه بیعت می کردند اما ۳۱۳ یارباوفا می ماندند پای #عهد با امام زمانشان و تمام می شد سایه سنگین #دوران_غیبت.
🍃آقاجان،صدای پای #محرم به گوش می رسد.ما که شرمنده ایم اما بخاطر #ارباب لب تشنه بیا....
#أین_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج..
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
#جمعههای_انتظار
#یا_صاحب_الزمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃والفجر۳؛ محلِ عروجِ او به ابدیت بود. آن هنگام که با لبِ تشنه، تمامِ آب را میانِ مجروحان تقسیم کرد بدون اینکه قطره ای بنوشد، و ساعاتی بعد بال گوشود به آغوش مولایِ بی سَرَش.
🍃علی ماهانی پسری متولد و پرورش یافته در آب و خاکِ سلیمانی پرورِ کرمان. بزرگ شده در زمانِ ستمشاهی اما با قلبی مملو از شجاعت و #عشق به حق♡
🍃تا اینکه بانگِ ستمگران، او را به میدانِ مبارزه کشاند. ماه ها اسیرِ دژخیمانِ ساواک بود اما لب از لب باز نکرد و با تمام توان، از #انقلاب دفاع کرد تا زمانی که حتی حکمِ اعدام او را صادر کردند.
🍃بعد از پیروزی، بانگِ جنگ که نواخته شد، پا به #جبهه گذاشت تا قطره ای باشد از دریایِ حق در برابرِ نیلِ دشمنان.
🍃والفجر ۳، آخرین حضورِ او در میدانگاهِ حقانیت بود. تا اینکه پس از مجاهدت های بسیار، با لبی تشنه ، به آغوش ارباب پر گشود و پیکرش در آغوش خاک امانت ماند.
🍃پس از ۱۵ سال چشم انتظاری، به آغوشِ #خانواده بازگشت تا بارِ دیگر عطر حضور علی، زندگی را در شریانِ شهر به جریان بیندازد.
✨#شهادتت_مبارک علی آقا♥️
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_ماهانی
📅تاریخ تولد : ۱٣٣۶
📅تاریخ شهادت : ٨ مرداد ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۸ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : مهران
🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤ #عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_نهم
_دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو...
حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت)
همینطور کہ میبینید کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال
_خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود
اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم
بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ
_با گذشت زماݧ توجہ امـ نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم
_اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧ رفتاراتوݧ وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن
_نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم
دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود
ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم
اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد
_اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد
یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ
_واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم
در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ
از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم
_اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ تا مـݧ چهرشونو بکشم
_یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ
مینا(یکے از بچه ها مدرسہ )اومد
همراهش یہ پسر جوون بود
همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ
بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ
رامیـݧ اومد سمت مـݧ دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم
با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب
مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت
ک باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ
گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها
مینا اومد کنارمو گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ و هم بکشے؟؟؟
_خیلے مشتاقہ
لبخندے زدم و گفتم
ن عزیزم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید
رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید
_دست مینارو گرفت و گفت پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود....
_اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت
آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ
مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا ورامیـݧ اومد.....
رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود...
#نویسنده✍
#خانوم. #علی_آبادی
ادامــه.دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨°•"♥️"•°✨
عشق که تــــو باشی
مگر می شود پروانه نشد و
دورت نچرخید
عشق که تــــو باشی
مگر می شود که در غم دوری ات
مثل شمع آب نشد
#شهید_حاج_قاسم🌹✨
اللّهم عجّل لولیک الفرج بحق زینب س✅
#اللهم_ارزقنا_شهادت🤲
#سلام_صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh