eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق فقط این! شهیدی که عاشق میشه استخاره میگیره و بد درمیاد اما کوتاه نمیاد....😒 #شهید_ربیع_قصیر #علی_اکبر_رائفی_پور همراه با مصاحبه با مادرهمسر شهید #بسیارزیبا👌👌👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊 📖 قصه ی دلتنگی من نمی دانم کی به پایان خواهد رسید...😥 این روزها دلـ💗ـم برایتان بیشتر تنگ می شود😢 این روزها دلم برای آسمان🌌 هم بیشتر تنگ می شود...😢 مرغ دل من  مدام در آسمان یادتان پرواز می کند🕊 و گِرد بام شما بال و پر می زند... اسیر⛓ شما شده... آب و دانه اش داده اید و نمک گیرش کرده اید... دلی که اسیر شود💝 ، دیگر اختیارش دست خودش نیست دلم را بدجور اسیر کرده اید💞... بدجور... من از خورشید☀️ نگاه شما نور می گیرم...✨ از ماه🌙 روی شما روشن می شوم...✨ و از شبنم💧 چشم هایتان سیراب می گردم...🍶 قصه ی دل من و شما❣ ، قصه ای تمام نشدنی است...📚 قصه ای که همیشه گفتنی است🎤... همیشه شنیدنی است...🎧 بیایید پایان این قصه🗞 را خودتان رقم بزنید پایان این قصه باید مثل همه ی قصه ها شیرین🍬 باشد😌 کلاغ این قصه باید به لانه اش برسد... و مرغ دل من🕊  به آشیانه ش... به آسمان... من از شما یک آسمان می خواهم به وسعت نگاهِ مهربانتان😍... سهم من از این دنیا تنها  باید همین آسمان باشد...🌅 می شود مرا هم آسمانی کنید...؟😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣ #چمران_و_خانواده ❣ ✳️ مهریه همسر #شهید_چمران چقدر بود⁉️ "بحث #مهریه شد و مادر غاده [ مادر زن شهید چمران ] گفت:"خواهرش با مهریه ۱۵ هزار دلار به خانه شوهر رفته است.!" مصطفی گفت:" مهریه غاده یک جلد کلام الله مجید و یک لیره لبنانی است. #کالا که نمی خرم، میخواهم #زن بگیرم.!" 📚 کتاب مصطفی چمران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#ابراهیم میگفت: اگه‌جایےبمانے‌که‌دست #‌احدے ‌بهت ‌نرسه، کسے تو رو نشناسه،خودت ‌باشے‌و‌ آقا، #مولا هم ‌بیاد #‌سرتو ‌روے ‌دامن ‌بگیره، این #خوشگلترین‌ شهادتِه ... #شهید_ابراهیم_هادے🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#خورشید_دوکوهہ یوسف گمگشتہ باز آمد؟! نیامد حافظا تازه "کنعان" دِه به دِه دنبال یوسف مے رود...! #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #سی_وششمین_سالگرداسارت #چهارده_تیر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار عباس برقی: تا 15 سال حرف زدن از #حاج_احمد_متوسلیان ممنوع بود و هنوز هم او از غریب ترین سرداران ماست. #سردار_غریب🎬 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهید_مصطفی_صدرزاده❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
8⃣6⃣1⃣ 🌷 🌸((از مرگ نترسیدم، ازاینکه این جوری بمیرم و شهید نشم وحشت کردم.))🌸 به نقل از : 🔹سال 91 مصطفی برای دوره تکمیلی غواصی به قشم رفته بود. 🔸برام تعریف کرد یه روز زیر آب، کپسول اکسیژنم خراب شد ، به استادم علامت دادم که کپسول اکسیژنم مشکل پیدا کرده 🔹 گفت : مامان مرگ را به چشمم دیدم، البته از مرگ نترسیدم، ازاینکه این جوری بمیرم و شهید نشم وحشت کردم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ڪسانے بہ #امام_زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل #سرعت باشند! و الا تاریخ #ڪربلا نشان داده ڪہ قافلہ حسینے #معطل ڪسے نمے ماند.. #شهید_مرتضی_آوینی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 🌷یاد بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان داد و گفت: مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🌷یاد بخیر که پول به دیگر نیروها میداد و میگفت: وام است و وقتی میگفتند قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که: دیدم صورتشو پوشونده و رو به دوش کشیده که معلوله، شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا میبره !! 🌷یاد بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش توی دهانش گذاشت که کامش از به هم نچسبه !! 🌷یاد بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر میکنیم فقط واسه باشه و هر چیزی رو به دید خودمون نکنیم !! 💎برای رد شدن از باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن، زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... 💎همه تودلشون گفتند : عجب سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دل همه شد ...!! 💎بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت: نه شما برید من باید بدن رو ببرم برای آخه مادرش منتظره ... 🔴درود بر شهامت و غیرت آنان !! 🍃شادی روحشان صلوات.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مهدی(عج)جان: قلب مرا با بی قراری ساختند ابـر چشــمم را بهاری ساختند انتـــظارت افضــل اعمــال من هر ڪسی را بهر کاری ساختند... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh