eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
9.9هزار ویدیو
222 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ▪️ ▪️سال ها زندگی کرده‌ام و معنای سیاهی و را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج می کنند بدون حسرت خوردن برای ثانیه ای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر در این اتمسفر. ▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم🚩 برسد که عقده پاره کنم و بشکنم اما امسال....😭 ▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود; لااقل من به این فضا عادت ندارم. خودم را در زمره می بینم که سر تپه های مشرف به ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را پسر پیامبر را می کشند و می گفتند نکشید او را. پسر پیامبر است. فقط همین فقط می گفتند ملعون دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل 😭😭 دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت فرمود: ...😭 ▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل دخترت حسرت بر دلم بماند. ای به قربان انگشتت که دنیا را زیر و رو کرد اما دل را نه😭🖤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ 82 سپاه #صاحب_الامر(عج) قزوین بود که چهارم آذر 1394📆 در ا
1⃣6⃣3⃣1⃣🌷 🔰پاییز سال 90 آخرین سری به رفت و نزدیک به 16 روز📆آنجا بود. همان‌جا خواب را دیدم. خیلی استرس داشتم و نگران شدم😰 با وجودی که هر موقع دوست داشتیم، نمی توانستیم تماس بگیریم اما بعد از صبح تماس گرفتم📞 🔰باهم صحبت کردیم و گفتم که خواب دیدم ، تعریف کرد که همان صبح عملیاتی داشتند که باید به منطقه ای مین گذاری💣 شده می رفتند اما کنسل شد. 🔰برای رفتن به با اینکه خانواده مخالف بودند عزمش را جزم کرده بود که هر طور شده برود👣 فقط چند نفری از خانواده هایمان👥 به علاوه خودم رفتنش نبودند❌وگرنه مابقی همه مخالفت می کردند. 🔰قرار گذاشته بود اگر شد به کسی نگوید و از فرودگاه🛫 تماس بگیرد و با همه خداحافظی👋 کند. البته من سفارش کردم قبل از رفتن حتما به اطلاع دهد چون ایشان حق داشتند👌 که بدانند. رفتنش که جور نشد بارش را بست تا به برود. سال 94🗓 بود، قرار شد مرخصی بگیرد و به برود که خبر دادند کار رفتنش به سوریه درست شده است😍 🔰 که از موضوع مطلع شد به همه خانواده اطلاع داد. چند روز قبل از رفتنش🚍 همه خانواده برای دیدنش به منزل آمدند🏘 مادرش گفت فکر خودت را نمی کنی فکر را بکن که با سن کمش باید دوتا بچه کوچک👶 را نگه دارد، خندید و گفت زن من را نگاه نکنید، هست. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃اصلا گویا این ذات سربازان است که جز خدا نبینند و جز او را مقصد خود قرار ندهند. به روشنایی خورشید در جاده ی تاریک گمنامی قدم گذارند و در اخر با نامشان را بر دلها همیشگی کنند. گویا همه ی آن ها عادت دارند به سادگی و خوب این ویژگی را از اموخته اند🌹 . 🍃او نیز خوب در این مکتب را به نمایش گذاشته بود و چه زیبا کارنامه ای را به خود اختصاص داد. از تمام اسم و رسمش تنها صندلی ساده ای لیاقت همنشینی با او را داشت و به ما آموخت میشود با همان ذخیره ی اندک، میهمانیِ عظیمی را پذیرا شد😌 . 🍃گویی نمیخواست نام را به دوش بکشد و جسمش شرمنده این نام شود، اینگونه شد که تصمیم گرفت اربابش باشد و پهلویش را فدای پهلوی سوخته کند😓 . 🍃حال در جوار جوان رشید اربابش نظاره گر زمینیان است و دست دعایش تبرک میکند وجود ناپاک ما زمینیان را😔 . 🍃برادر ح.ا.ج ق.ا.س.م، ملاقات مبارکتان باشد ای بزرگ مرد ❣ ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃اصلا گویا این ذات سربازان است که جز خدا نبینند و جز او را مقصد خود قرار ندهند. به روشنایی خورشید در جاده ی تاریک گمنامی قدم گذارند و در اخر با نامشان را بر دلها همیشگی کنند. گویا همه ی آن ها عادت دارند به سادگی و خوب این ویژگی را از آموخته اند🙃 🍃او نیز خوب در این مکتب را به نمایش گذاشته بود و چه زیبا کارنامه ای را به خود اختصاص داد. از تمام اسم و رسمش تنها صندلی ساده ای لیاقت همنشینی با او را داشت و به ما آموخت میشود با همان ذخیره ی اندک، میهمانیِ عظیمی را پذیرا شد😌 🍃گویی نمیخواست نام را به دوش بکشد و جسمش شرمنده این نام شود، اینگونه شد که تصمیم گرفت اربابش باشد و پهلویش را فدای پهلوی سوخته کند🌹 🍃حال در جوار جوان رشید اربابش نظاره گر زمینیان است و دست دعایش تبرک میکند وجود ناپاک ما زمینیان را🕊 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
▪️عاشورا... ▪️سال ها زندگی کرده‌ام و معنای سیاهی و را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج می‌کنند بدون حسرت خوردن برای ثانیه‌ای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر در این اتمسفر. ▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم برسد که عقده پاره کنم و بشکنم اما امسال...😔 ▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود، لااقل من به این فضا عادت ندارم. خودم را در زمره می بینم که سر تپه های مشرف به ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را پسر پیامبر را می کشند و می گفتند نکشید او را، پسر پیامبر است. فقط همین فقط می گفتند😞 ▪️آه حسین،‌ دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پاره تن پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل . دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت فرمود: ...😭 ▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل دخترت حسرت بر دلم بماند...ای به قربان انگشتت که دنیا را زیر و رو کرد اما دل را نه...😓 ✍نویسنده : °•به مناسبت 🖤 📅تاریخ انتشار : ۲۸شهریور ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀 تا پیش از سفر خیلی پسر شری بود ، همیشه در جیبش بود ، هم داشت. وقتی از سفر برگشت ازش پرسیده بود چه چیزی از خواستی؟! گفته بود یه نگاه به گنبد کردم و یه نگاه به انداختم و گفتم آدمم کنید . سه چهار ماه قبل رفتن به به کلی شد ، بعد از اون همیشه در حال و بود. ن را اول وقت می خواند . خودش می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه بخوانم و کنم و در حال باشم. 💠یادشهداکمتر از شهادت نیست💠 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌺💐🌼🌴🌼💐🌺 عازم جبهه بودم ، یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد . برای بدرقه ی او آمده بود ، خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد . به او گفتم : شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما بشیم ، دعای مادر زود مستجاب می شود . او در جواب گفت : خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی و زنده بمونی ، الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده .😂😂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴نمی‌شود از کنار این و ماجراهایش راحت گذشت. از کنار نحوه شهادتش🌷 از میزان توحش یک عده حیوان (بلانسبت حیوان) که زیر آسمان همین شهر زندگی می‌کنند، از کنار روضه انگشترش💍 غریب افتادنش، از مرثیه ... 🔹اما سوای همه این‌ها، نمی‌شود بشنوی آرمان ۲۱ ساله از یک خانواده معمولی، دست خالی زیر شکنجه پای ایستاده✊ و بازهم تحلیل کنی بی عمق و آرمانند، پوچ و بی‌افق فکری هستند، از دست رفته‌اند... 🔹 آیت خداست؛ برای ما راه گم کرده‌هایی🔀 که تا چیزی می‌شود ناامیدی وجودمان را می‌گیرد که وای بر ما و آینده مملکت و نسل بعدی. نگرانی برای آینده خوب است. اما اگر ناامید باشیم و با دیدن ریزش‌ها قافیه را ببازیم، قدرت کنشگری را از دست می‌دهیم✔️ 🔹اینجاست که خدا این ستاره‌ها🌟این نشانه‌های دوست داشتنی رشک برانگیز را برایمان رو می‌کند تا بفهمیم خیلی‌ بی‌خبر بوده‌ایم. در کنار آن نوجوانی که این روزها کوکتل مولوتوف دست گرفته و شیشه مغازه مردم را پایین می‌آورد، را هم ببینیم. شجره طیبه با همین رویش‌ها🌱 چنین تنومند و مقتدر شده است. ✍رها عبداللهی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♨️‍ حاضر نشده پدر و مادرشو بیدار کنه... 🌼برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار🚉 دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو بود. 🍃با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. را جلوی خانه شان پیاده کردیم. هنوز پایش مجروح💔 بود. 🌼فردا رفتیم بهش سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم جلو آمد و بی مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو! دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خونه، تو برف🌨 نشسته ولی حاضر نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که میخواسته بره مسجد، اصغر رو پشت در دیده. 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰خاطرات شهید از همرزم، 🌿🌺حسین بعدها شیمیایی و در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران بستری می‌شود، او چشم‌هایش نمی‌بینند، 👈 اما وقتی مادرش از کنار پنجره رد می‌شود تا به دیدار او برود، صدایش می‌کند و می‌گوید ❤️مادر من اینجام! می‌پرسد تو چه‌طور من را دیدی؟ 🌺گفت از وقتی که از# کرمان راه افتادی من شما را دیدم تا همین حالا که از پله‌ها گذشتی و خواستی از کنار اتاقم عبور کنی! ⚘️ محمدحسین یوسف الهی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍عکس ماندگار از بالا سمت راست 🌷شهید محمدجواد طالبی 🌷شهید غلامرضا حسینی 🌷شهید مهدی پرتوی 🌷شهید سید جواد حسینی 🌷شهید حاج قاسم میرحسینی 🌷شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 💢نامه شهید مهران مهاجری به ... مادر عزیز همانگونه که اطلاع دارید مدت مأموریت من تمام شده ولی جبهه نیاز دارد و همین دیروز آقای عراقی از بیت امام آمدند استفتای امام را گفتند که تا هنگامیکه نیاز است باید بمانید. در پاسخ به این سؤال که کسانیکه مأموریتشان تمام شده آیا میتوانند جبهه را ترک کنند فرموده بودند نه و هم آمدند برایمان سخنرانی کردند. جایتان خالی که ببینید یک لشکر ریختند سر قاسم سلیمانی و سر و صورت ایشان را میبوسیدند و ظهر قاسم سلیمانی برای ناهار آمدند گردان ما با هم نشستیم و ناهار خوردیم. مادرم! زمانه زمانه امام حسین است و ما باید یاوران امام حسین باشیم و اطاعت از امر رهبری کنیم. حدود ۱۸ پیش شما بودم حالا چه اشکال دارد چند ماهی جبهه باشم و حسین زمان را یاری کنم. شما که دلتان نمیخواهد امام تنها بماند و همچنین دلتان نمیخواهد که ما همانند کوفیان عمل کنیم ان‌شاا...با سربلندی و و پیروزی✌️ صد درصد به خانه برمیگردیم. ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌️ آخرین دیدار سرباز وظیفه با ! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh