🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیتنامه👆 #همسرعزیزم💞 باقی عمرگران قدرخودرا به تحصیل علم📚 وادامه ی زیبای زندگی🌴بپردازی من ازشمارا
🔸آخر #شب خوردنی های مختلف میآوردیم و تا نیمههای شب فیلم و سریال📺 و... نگاه می کردیم
🔹همان زمانها هم با خودم میگفتم چقدر به من #خوش میگذرد، و چقدر زندگی خوبی دارم😍 واقعا هم همینطور بود.
🔸من با داشتن #امین💞 خوشبخت ترین زن دنـیـا بودم، بعدها هرکس زندگی #خصوصی مارا می دید، برایش سخت بود باور کند. #مردی با این همه سرسختی و غـرور چنین خصوصیـاتی داشته باشد
🔹موضوع این نبود که خدایی نکرده من بخواهم به او چیزی را #تحمیل کنم. یا با داد و بیداد موضوعی را پیش ببرم⛔️ خودش با #محبت مرا در به اسـارت خودش درآورده بـود😍
واقعا سیاست داشت
در #مهربانیـش..😌💖
به نقل از #همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلنگر 🔔 🌷شهدا در #لحظه شهید نشدند❌ آنها سالها در #جهاد_اکبر جنگیدند و روزها در ↵سرما ↵گرمــ☀️ـا
5⃣7⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰آقاعارف از #کودکی شلوغ، پر جنب و جوش و پرپتانسیل و در کنار اینها همه همیشه #مؤدب بود👌او در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد👶 و بزرگ شد 💥ولی هیچگونه فشاری برای #تحمیل عقیده در خانواده نبود.
🔰هر #خصلتی که ایشان از ما بردند به صورت غیرمستقیم بود. هیچگونه فشار و تحمیل نظری نبود🚫 خانواده متوسطی هستیم و #آقاعارف بسیار آزادانه و آزاداندیش از کودکی بزرگ شد.
🔰البته ناگفته نماند که از همان زمان #کودکی ما برای عارف کتاب📚 داستانهایی با محتوای #مذهبی برایش میخریدیم یا داستانهای مذهبی برایش #تعریف میکردیم. خودم کتاب مذهبی میخواندم و خلاصهاش📝 را برای آقاعارف تعریف میکردم.
🔰شور و شوق😃 زیادی برای شنیدن داستان اهل بیت و #شهدا داشت. کمی که بزرگتر شد در دوران راهنمایی، یک بار از من پرسید که آیا #پذیرفتن_دین اسلام برای ما اجبار است⁉️ یا میگفت #شیعه بودن اجباری است؟ میگفتم نه اجبار نیست⛔️
🔰و #خودمان دینمان را دوست داریم، به خاطر اینکه اسلام دین #کاملتری است خودمان #اسلام را انتخاب کردیم و مذهب هم همینطور است✅ بعد از این صحبتها کتاب #انجیل و #تورات را گرفت و مطالعه کرد. کتابها را با دقت💬 کامل میخواند.
🔰بسیار اهل هدیه🎁 گرفتن و هدیه دادن بود. اگر میخواستیم برایش هدیه بگیریم بیشتر اوقات میگفت #هدیهام کتاب📘 باشد. کتابهای قطور را با #لذت فراوانی میخواند.
🔰از زمانی که #پسرم به دنیا آمد و تا روزی که #شهید شد🌷 هیچوقت یادم نمی آید حرف بدی زده باشد📛 از همان کودکی بسیار #مهربان و خوشزبان بود. خیلی سر و زبان داشت.
#شهید_عارف_کایدخورده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب 7⃣2⃣ 📗 طائر قدسی 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖کتاب حاضر، روایتی جذاب و عاشقانه از زندگی شهید مدافع ح
🔰مردی که خودش را در دلم جا داد...
🔸هیچ چیزی را به من #تحمیل نمیکرد❌ مثلاً میگفت فلان رشته ورزش #ضررهایی دارد، میتوانید رشته خودتان را عوض کنید اما هرطور خودتان صلاح میدانید.
🔹من #کنگفو کار میکردم که به نظر امین این رشته آدم را زمخت میکرد☺️ و حس #مردانه به خانم میدهد. اینها موجب میشود که زن "احساساتی" نباشد.
🔸به جزئی ترین👌 مسائل خانمها #اهمیت میداد. واقعاً بلد بود خودش را در دل♥️ یک زن جا بدهد! من همچنان گزینه سکوت را انتخاب کرده بودم... مقابل #امین حرفی برایم نمانده بود.
#شهید_امین_کریمی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سرآغاز نامه را با نام خالق #عشق زینت میدهم. سپس مقدمه ای میچینم برای گفتن از او. امروز قرار است دفترم پر شود از یاد آقای مرادی. شهید مصیب مرادی! هنوز چند روز از برگشتن بهار نگذشته بود که تو حال و هوای خانه را با حضورت بهاری تر و گرم تر از قبل کردی.
پا به این دنیا گذاشتی برای سرانجام رساندن رسالتی که خداوند بر عهده ات گذاشته بود.
🍃شور کودکی و اشتیاق #نوجوانیات که نمیگذاشت دمی آرام بگیری را مادرت خوب به یاد دارد، از یک جایی به بعد اما مسیر عوض میشود. آن شور و اشتیاق جایش را به آرامشی وصف ناپذیر و جدیتی عجیب میدهد. آرامشی توأم با نشاط و جدیتی همراه با مهربانی... اینجا دیگر رزم و رشادت های تو بود که پازل زندگانیت را تکمیل میکرد و تو را میساخت. از انقلابی که پیروز شد تا هشت سال جنگی که #تحمیل شد و سرانجامش افتخار پیروزی بود که بر سینه میهن حک شد تو در همه عرصه ها حضور داشتی و همگام با دوستانت جلو میرفتی.
🍃ناگهان ورق برگشت جنگ به پایان رسید و تو جا ماندی! کاروان شهدا حرکت کرد و رفت وَ تو در حسرت #پرواز سوختی. بغض خفته در کلماتی که تو روی کاغذ نشاندی را میشد حس کرد خصوصا آنجا که میگویی: از کاروان خونین شهدا جا ماندم... وَ کسی چه میداند شاید #مناجات هایت دل رفقایت را به آتش کشید که دستت را گرفتند و بلندت کردند از جایی که شاید کمتر کسی فکرش را میکرد. از میدان مینی که پاکسازیاش به عهده تو بود و خوب از عهده آن برآمدی.تو از آنجا به پرواز درآمدی.
🍃میخواهم تمامش کنم اما سوالی دارم، ما از زمین که خیری ندیدیم از #آسمان چه خبر؟ تو که زمین را با تعلقاتش به اهلش سپردی بگو آنجا چه خبرست؟ میدانی مدتی است مبتلا شدیم به درد عادت، به این زندگی و دنیا، خسته ایم، کاش واسطه شوی بلکه ما هم آسمانی شویم...
✨سالگرد #شهادتت_مبارک♥️
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مصیب_مرادی
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣٢٩
📅تاریخ شهادت : ٢٨ تیر ۱٣٨۴
📅تاریخ انتشار : ٢٧ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : منطقه عمومی دیواندره
🥀مزار شهید : خاکعلی قزوین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh