eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_شهدا📝 #ترکشي به سينه اش نشسته بود برده بودنش برای اخرين عمل #جراحي،قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن بمان!🍃🌺 بعد از عمل مرخصت مي کنن اينجوري #خطرناکه گفت: وقتي #اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمي خوام...♥️  #خلبان_شهید_احمد_کشوری🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه8⃣8⃣ 💠 انفع المعارف #قال امام علی (ع) : من عرف نفسه ؛ فقد عرف ربه 🔸در پادگان #کرخه
🌷 9⃣8⃣ 💠 صیغه برادری 🔸در روزهای پیش از فتح فاو بودیم در . به رسم استحباب، ابراهیم و حمید را صدا زدم و پیمان بین خود 👥👤جاری کردیم. 🔹دست ها را در هم گره کرده و قرار گذاشتیم تا در آینده در هر شرایطی یاور هم باشیم و جسم مجروح و یا شهید هم. 🔸به شب عملیات رسیدیم و 💥شدید دشمن امانمان را بریده بود. در ابتدای ورودی شهر با زخم عمیقی برداشتم و زمین گیرم شدم. 🔹خبر به برادران رسید و طبق پیمان برادری که داشتیم، در آنی بالای جسم نیمه جانم آمدند و هن هن کنان و در آن شیارهای پر پیچ و خم، عزم انتقال جسم سنگینم را به عقب کردند. 🔸با حال زاری که داشتم صدای حمید را می شنیدم که زیر لب زمزمه می کرد و از می نالید. از آن همه ای که در او نسبت به خودم می دیدم از برادری خود با او 😍 می بردم. 🔹برای او تمام انرژی خود را جمع کرده و گفتم: "نگران نباش، بخدا خوب خواهم شد و بین شما باز می گردم" 🔸حمید هم با لهجه و عامیانه اش گفت:"بابا کی نگران توهه😳 به خاطر تو داشتم به خودم بد می گفتم که این چه صیغه بود که با تو بستم. حواسم به سنگینت نبود."😳😰 🔹و سالهاست جمله اش نقل هر شده و بهانه ای برای .😊😂 راوی : "محمد رضا سقالرزاده" گردان کربلا 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh