eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیت_شهید✍ جهان در حال #تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان #دو جهاد در پیش داریم، اول #جهاد_نفس
1⃣7⃣4⃣ 🌷 🔰سال 1367 بود که یا همان هادی به دنیا آمد.او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد👶. وقتی تقویم🗓 را که می بینند درست مصادف است با (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. 🔰عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد💞 و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی به شهادت🌷 رسید. 🔰خانواده‌ هادی می گویند : اذیتی برای ما نداشت🚫. آنچه می خواست را خودش به دست می آورد. از همان کودکی روی پای خودش بود👌. بار آمد و این، در آینده زندگی او خیلی تأثیر داشت. 🔰هادی از اول یک جور دیگری بود. حال و هوا و خواسته‌هایش مثل هم‌ سن و سالش نبود❌. دغدغه‌مندتر و جهادی‌تر✊ از جوانان دیگر بود. او ویژگی های خاصی داشت : 🔰همیشه بود. مداحی می کرد🎤. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت. او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد🙁.   🔰وقتی که شخصی از زحمات او می کرد، می گفت: را خدا آزاد کرد✌️، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره و همه کارها برای خداست. 🔰هادی علاقه ی زیادی به شهید  داشت و همیشه جلوی موتورش🏍 یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت👌.ودر ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 🔰از خصوصیات بارز هادی به نیازمندان چه در ایران🇮🇷 و چه در بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از شهادتش🌷 روشن شد.   🔰انرژی‌اش را وقف و کار فرهنگی و کرده بود و بیشتر وقتش در مسجد محله 🕌و پایگاه  در کنار دوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفر شهدا مصطفوی و انجام کارهای فرهنگی می گذشت. 🔰پس از پرواز ناگهانی سید علیرضا در تابستان🌳 سال 88 هادی آرام و قرار نداشت و بسیار غمگین بود😔. زیرا نزدیکترین خود را در مسجد از دست داده بود. 🔰سال بعد از عروج🕊 آقا سید علیرضا همه ی دوستان را جمع کرد و تلاش نمود تا کتاب📗 خاطرات سیدعلیرضا چاپ شود. او همه ی کارها را انجام می داد اما می گفت: راضی نیستم از من به میان آید🚫. 🔰هادی بعد از ، چندین کار مختلف را تجربه کرد و بعد از آن، راهی علمیه شد.زیرا راهی جز طلبگی در پاسخگوی غوغای درون هادی نبود❌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃:❤️ ✍ به نقل از دوست شهید : هادی عاشق زیارت #شب_جمعه در کربلا بود وقتی هم که شهید شد چهار روز پیک
7⃣1⃣6⃣ 🌷 🔹هادی برای مبارزه با داعش👹 راهی منطقه سامراء شد. او با نیروهای همکاری نزدیکی داشت. 🔸دفعه اول حدود بیست روز طول کشید و کسی خبر نداشت🚫.چند بار به او زنگ زدم☎️ اما حرف خاصی نمی زد.نمی گفت که ، تا اینکه برگشت و تعریف کرد که در مناطق نبرد با مشغول مبارزه بوده. 🔹بار دوم زمان کمتری را در مناطق درگیری بود. وقتی به برگشت به منزل🏡 ما آمد. خیلی خوشحال شدم. به گفتم: چه خبر❓ توی اون مناطق چیکار می کنی؟! 🔸هادی می گفت: خدا ما رو برای آفریده، باید جلوی این آدم های از خدا بی خبر بایستیم👊.بعد یاد ماجرایی افتاد و گفت: این دفعه نزدیک بود بشم، اما خدا نخواست😔! 🔹باتعجب پرسیدم: چطور😨؟! هادی گفت: توی مشغول درگیری بودیم. نیروهای داعش قصد داشتند با فریب نیروهای ما خودشان را به محدوده حرم🕌 برسانند. 🔸در یکی از روزهای درگیری💥، یکی از نیروهای خودش را تا نزدیک حرم رساند اما یکباره لو رفت!چند نفر به دنبال او رفتند و این نیروی انتحاری وارد یک ساختمان🏚 شد. 🔹ما اش کردیم. من سریع به دنبال او وارد ساختمان شدم.آن نیروی داعشی موضع گرفته بود و مرتب شلیک💥 می کرد. اما در واقع محاصره بود اگر از پشت دیوار بیرون می آمد به واصل می شد. 🔸بعد از چند دقیقه⏱ گلوله های من تمام شد⭕️ و آرام از ساختمان آمدم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰سه‌شنبه بود. من به جلسه #قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من #زنگ زدند. پرسیدند خانه‌ای؟ گفت
3⃣8⃣8⃣ 🌷 💠نحوه ی شهادت 🔰هادی برای مبارزه با داعش👹 راهی منطقه شد. او با نیروهای حشدالشعبی چه در کارهای فرهنگی چه کارهای نظامی و دفاعی👊 همکاری نزدیکی داشت. 🔰در حومه ی سامرا،ناگهان صدای انفجار💥 مهیبی آمد،عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی و به آرزویش رسید🕊 خبر رسید که ذوالفقاری مفقود شده و جز لاشه ی دوربین عکاسی اش📸 هیچ چیز دیگری و حتی پیکری⚰ از او به جانمانده است🚫 🔰سه روز از هادی گذشته بود. یقین داشتم حتی شده قسمتی از پیدا می شود👌 چون او برای خودش قبر آماده کرده بود. همان روزخبر دادند در فرودگاه نظامی🛫 ، یک کامیون🚚 آمده که راآورده 🔰بیشتر این شهدا از بودند و در میان آنها یک جنازه وجود دارد که سالم است✅ اما ! وهیچ مشخصه ای ندارد، فقط در دست راست او دو انگشتر💍 است. به یاد هادی افتادم. رفتم و کامیون پیکر شهدا🌷 را دیدم. 🔰خودش بود. اولین شهید🌷 بود که آرام خوابیده بود😭 کمی سوخته بود اما کاملاً واضح بود که هادی است. یاد روزی افتادم که با هم از سامرا به⇜ بغداد بر می گشتیم. 🔰هادی می گفت برای باید از خیلی چیزها گذشت. از برخی گناهان🔞 فاصله گرفت هادی در معرکه و غسل نداشت❌ خودش قبلاً پرچم سیاهی تهیه کرده بود که خیلی ناگهانی پیکرش🌷 را درمیان آن پرچم پیچیدند و در قبر قرار دادند! 🔰ناخواسته کل قبرش سیاه و وصیت📜 شهید عملی شد. به گفته دوستانش یک «یافاطمة الزهرا(سلام الله علیها)» هم بود که آن را روی گذاشتند و به خواست خودش بالای سنگ لحد شهید نوشتند:✍ 🔰اما همه دوستان و آشنایان، بر این باورند که شاید علت این ، ارادت ویژه شهید به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بوده✅ چون وقتی پیکر او با این چند روزه پیدا شد، آغاز بود. شبی که او به خاک سپرده شد، 🌙شب اول فاطمیه بود. 🔰هادی کرده بود پیکرش را در ↵سامرا، ↵کاظمین، ↵کربلا و ↵نجف دهند. این وصیت بعید بود اجرا شود. چرا که عراقی‌ها شهدای خود را به یکی از حرمین می‌برند و بعد دفن می کنند. 🔰اما در مورد هادی باز هم شرایط تغییر کرد، ابتدا پیکر⚰ او را به سامرا و بعد به کاظمین بردند. سپس در کربلا و پیکر او تشییع شد. بعد هم به بردند و مراسم اصلی برگزار شد.و درجوار حضرت علی (علیه السلام) درقبرستان به خاک سپرده شد🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 🔹اهل ذکر بود. گاهی به #شوخی می گفت: من ۲۰۰۰ تا یا حسین حفظ هستم😅 یا می گفت: امروز هزار بار
🔹سال 1367 بود که #محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد. او در #شب_جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به دنیا آمد.                  🔸وقتی تقویم🗓 را که می بینند درست مصادف است با #شهادت_امام_هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند😊 🔹عجیب است که او #عاشق و دلـ❤️ـداده #امام_هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی #سامراء به شهادت🌷 رسید. #شهید_هادی_ذوالفقاری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹مهدی از همان دوران كودكی بسیار #آرام و متین بود هرگز به یاد ندارم كسی را آزرده كرده و یا باعث ناراح
🔹میگفت در #سامراء، هم دفاع از حرم امامین می کنی که از همه چیز بالاتر است و آنجا در خاکریزی🏜 و اینجا پشت میزی و همه می خواهند به شما #احترام بگذارند ولی آنجا فقط خودت هستی و خدای خودت 🔸البته می گفت که #حضرت_آقا و یا نماینده ایشان امر کنند که کار شما اینجا مهمتر است من قبول می کنم👌 بگویند برو #رفتگر محله باش، نظام به جارو کردن خیابان نیاز دارد من می رفتم همان کاری که نیاز نظام است انجام می دادم و به این نتیجه رسید که #دفاع از حرمین و مبارزه با تکفیری ها👹 الان خط مقدم دفاع از اسلام است.  🔹آقا مهدی همواره به دنبال #خدمت بود گاهی دوستانش می گفتند که به خاطر #جانبازی که داشت دنبال حق و حقوقت💰 باش اما او معتقد بود که اگر به دنبال حاشیه باشد از اصل مطلب جا می ماند♨️ به قول آقای ماندگاری که در مراسم #شهید_نوروزی سخنرانی می کرد، می گفت: ایشان حقوق دهه 57 را می گرفت. اما با تمام توان خدمت می کرد💪 #شهید_مهدی‌_نوروزی #سالروز_شهادت🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰این #اواخر کمتر حرف می‌زد. زمانی که از تهران برگشته بود بیشتر مشغول #خودسازی بود. از خودش کمتر می‌گ
🔹سال 1367 بود که یا همان هادی به دنیا آمد. او در و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به دنیا آمد.                  🔸وقتی تقویم🗓 را که می بینند درست مصادف است با (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند😊 🔹عجیب است که او و دلـ❤️ـداده (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی به شهادت🌷 رسید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹سال 1367 بود که یا همان هادی به دنیا آمد. او در و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به دنیا آمد.                  🔸وقتی تقویم🗓 را که می بینند درست مصادف است با (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند😊 🔹عجیب است که او و دلـ❤️ـداده (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی به شهادت🌷 رسید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰سه‌شنبه بود. من به جلسه #قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من #زنگ زدند. پرسیدند خانه‌ای؟ گفت
🌷 💠نحوه ی شهادت 🔰هادی برای مبارزه با داعش👹 راهی منطقه شد. او با نیروهای حشدالشعبی چه در کارهای فرهنگی چه کارهای نظامی و دفاعی👊 همکاری نزدیکی داشت. 🔰در حومه ی سامرا،ناگهان صدای انفجار💥 مهیبی آمد،عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی و به آرزویش رسید🕊 خبر رسید که ذوالفقاری مفقود شده و جز لاشه ی دوربین عکاسی اش📸 هیچ چیز دیگری و حتی پیکری⚰ از او به جانمانده است🚫 🔰سه روز از هادی گذشته بود. یقین داشتم حتی شده قسمتی از پیدا می شود👌 چون او برای خودش قبر آماده کرده بود. همان روزخبر دادند در فرودگاه نظامی🛫 ، یک کامیون🚚 آمده که راآورده 🔰بیشتر این شهدا از بودند و در میان آنها یک جنازه وجود دارد که سالم است✅ اما ! وهیچ مشخصه ای ندارد، فقط در دست راست او دو انگشتر💍 است. به یاد هادی افتادم. رفتم و کامیون پیکر شهدا🌷 را دیدم. 🔰خودش بود. اولین شهید🌷 بود که آرام خوابیده بود😭 کمی سوخته بود اما کاملاً واضح بود که هادی است. یاد روزی افتادم که با هم از سامرا به⇜ بغداد بر می گشتیم. 🔰هادی می گفت برای باید از خیلی چیزها گذشت. از برخی گناهان🔞 فاصله گرفت هادی در معرکه و غسل نداشت❌ خودش قبلاً پرچم سیاهی تهیه کرده بود که خیلی ناگهانی پیکرش🌷 را درمیان آن پرچم پیچیدند و در قبر قرار دادند! 🔰ناخواسته کل قبرش سیاه و وصیت📜 شهید عملی شد. به گفته دوستانش یک «یافاطمة الزهرا(سلام الله علیها)» هم بود که آن را روی گذاشتند و به خواست خودش بالای سنگ لحد شهید نوشتند:✍ 🔰اما همه دوستان و آشنایان، بر این باورند که شاید علت این ، ارادت ویژه شهید به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بوده✅ چون وقتی پیکر او با این چند روزه پیدا شد، آغاز بود. شبی که او به خاک سپرده شد، 🌙شب اول فاطمیه بود. 🔰هادی کرده بود پیکرش را در ↵سامرا، ↵کاظمین، ↵کربلا و ↵نجف دهند. این وصیت بعید بود اجرا شود. چرا که عراقی‌ها شهدای خود را به یکی از حرمین می‌برند و بعد دفن می کنند. 🔰اما در مورد هادی باز هم شرایط تغییر کرد، ابتدا پیکر⚰ او را به سامرا و بعد به کاظمین بردند. سپس در کربلا و پیکر او تشییع شد. بعد هم به بردند و مراسم اصلی برگزار شد.و درجوار حضرت علی (علیه السلام) درقبرستان به خاک سپرده شد🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh