eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
💢مخصوصا ♨️لطفا بخووووووووونید منو دید تو خیابون.. با یه نگاه👀 تند بهم فهموند برو خونه تا بیام.. خیلی ترسیده بودم😰.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه.. نزدیک غروب رسید🌥.. وضو گرفت دو رکعت خوند بعد از نماز گفت بیا اینجا خیلی ترسیده بودم😥 گفت بشین نشستم بی مقدمه شروع کرد👈 یه روضه از خانوم خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت😭 بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از میپوشوند⁉️ از شرم اینکه یدفعه دق نکنه آخه غیرت الله😢 میدونی بی بی حتی پشت در 🚪هم نزاشت چادر از سرش بیفته! میدونی چرا زود پیر شد بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه😢 آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت🌸 باش یدفعه ناخداگاه نره عقب و بیفته بیرون من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم😔😞 سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن.. 😭 اومد سرم رو بوسید و گفت: آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب باشی🌸🍃 از برخوردش خیلی تعجب کردم😦.. احساس شرم میکردم گفتم داداش انشاءالله سایه ات همیشه بالا سرمه.. پیشونیشو بوسیدم☺️... ♨️سه روز بعد خبر آوردن تو والفجر به رسیده🕊🌷 بعدا" لباساشو👕 که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش... یا فاطمه الزهرا.س.. حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر👱♀ رو میبینم... اشکم جاری میشه😢.. پیش خودم میگم حتماَ که....😭😭 🍁 🍁 🔰اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🕊 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن🕊 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ🕊 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🕊 (اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمد) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣0⃣2⃣ 🌷 💠 أنا زائر الحســــــین (ع) 🌷 با یه عده طـــلبه آمدند قم، همه شهــــید شدند الا محــــسن. 🌷 خواب 'ع' رو دیده بود. آقــــــا بهش گفته بود: "کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره " 🌷 یه داده بود به یکےاز رفقاش، گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ام. (((آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم.))) 🌷 با چند تا از رفته بود توی دیدگـــــاه. گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون جنـــــازه اش که اومد، نداشت. سربند رو بستیم به سیـــنه اش.. روی سربند نوشته بود ؛ ✨"أنا الحســــــین ع"✨ 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹 #سربند بستن ... یعنی دیگر دلــ❤️ـــت بندِ این و آن نباشد آن را محکم گره بزن👌 و خود را وقفِ #صاحبِ_نامش کن ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سربنـد يا حسينت . . . نشان از عشقے کهن دارد #عشقے ڪہ تمام مبتلايان را نيازمند #شفا مے ڪند شفايی از جنس #شهـادت . . . #لبیڪ_یا_حسین #شهید_مدافع_حرم #شهید_رضا_حاجی‌زاده 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#دلگیرم !! هرچہ میــدوم! بہ گرد #پایتـان هم نمیرسم!💔 مسئلہ یڪ #سـربـنـد و لـبـاس خاڪے نیست! هواے #دلـم از حد هشــدار گذشتہ!😭 #شہـــــدا یارے ام ڪنید... شهید نشوم می میرم...😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
زندگی را دوست داری، #عاشـقے را بیشتـر ... اینچنین فهمیدم از یـا زینـب #سربنـد تـو ... #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دلم #رفاقتی میخواهد؛ که #سربند یا زهرایم ببندد. که دلم را حسینی کند. که #خاکی باشد. دلم رفاقتی میخواهد؛ که #شهیدم کند... #رفیق_خدایی #رفاقت_شهدایی😍 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#سربند یا صاحب الزمان در روز شیرخوارگان حسینی به سر فرزندت بستی... خودت را #سرباز خواهر حسین کردی😔و فرزندت را #وقف صاحب الزمان😔 به یادت هستیم، به یادمان باش🙏 فرزند مدافع حرم #شهید_علیرضا_نوری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
زندگی را دوست داری #عاشـقی را بیشتـر اینچنین فهمیــدم از " یا زینـب " #سربند تو ...🕊 #پاسـدار_مدافـع_حـرم #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
👌 #تلنگر #سَـربـَنــد بَــسـتَــن یـَعـنـی ... سَــرَتـــــــ دیـــگـَر بـَنـد «ایـْن» و «آن» نـَبـاشــَد❌ #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همه ی روضه همین است وهمین است فقط درد یک سوخته را میفهمند تا قیامت سرِ "تو" بی بی! دعواست معنیِ این سخنم را 🌷 میفهمند. 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 کن حیا از خون و از سر بند من 🔴 گوش دِه یک لحظه بر من پوشش تو،بوده مُزد ؟ میکنی بر پای خود شلوار این،جوابت بوده بر مردان ِ ؟ موی خود کردی برون از ؟ میکنی با ناز و عشوه ؟ گشته ای مانند یک .المثل؟ میکنی از چه دماغت را ؟ در خیالت دختری .میشوی؟ بهر نامحرم، .میشوی؟ داده ام خون، .آسایش.شوی در خیابان .آرایش.شوی؟ داده ام خون،دل شود تا بماند در امان، لحظه ای پس گوش کن بر ِ.من کن حیا از و از .من 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢واسه محمدتقی هیچ فرقی نداشت🚫 و به همه ی #معصومین ارادت داشت. 🔸اما به نقل از #همسرشهید که می گفت: یه سربند 🔅یا زهرا🔅 داشت که می گفت: بیشتر #ماموریتا ازش استفاده کردم😊 🔹و بعضی اوقات که به مشکل برمی خورد میگفت: #سربند رو می گرفتم تو دستم و متوسل می شدم و مشکلم حل می شد✅ #شهید_محمدتقی_سالخورده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
2⃣7⃣9⃣ 🌷 🔻شهیدی که (عج) برایش سربند بست! 👇👇 🔰چند ساعتي مانده به عمليات «والفجر4»، هوا به شدت سرد، ابرهاي سياه، نم نم بارون، هواي دل بچه ها را و کرده و هر کسي در فکر کاري بود. 🔰يکي اسلحه اش را روغن کاري مي کرد، يکي نماز مي خوند. ذکر بود و زمزمه و يک جور ميقات. همه گرد هم مي چرخیدند تا از همديگر بطلبند. هر کسي به توانش و به قدر . 🔰از هر کسی می پرسیدم و رد می شدم. داشتم با یکی از رزمنده ها بر سر این که چگونه آدم ها اراده خودشون را وقت مقتضی از دست می‌دهند بحث می کردم که توجه ام را جلب کرد 🔰 بود بچه گنبد کاووس، از لشکر 25 کربلا داشت در به در دنبال سربند يا زهرا(س) مي‌گشت، اومد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد کردم که همه براي ما هستند. 🔰ميرحسين گفت: درست مي گويي، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش. ما سادات، مادرمان الزهرا(س) هستيم. 🔰من ديشب عجيبي ديدم، آقا (عج) باشال سبز رنگي به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشاني ام و بهم گفت: من را به برسان، بگو قدر خودشان را بدانند. 🔰من حالي غريب پيدا کردم و اشک نم نم مي چکید. بعد از هم جدا شدیم طولي نکشید که وقت رفتن رسید. 🔰توي کانال نشسته بودیم، زمزمه بچه ها بلند بود و باران نم نم مي بارید. سيد ميرحسين، يا فاطمه زهرا(س) به بسته بود و جلوي ستون به سمت منطقه موعود عملياتي پيش مي رفتیم. ساعاتي بعد، رمز عمليات خوانده شد و ديگر همه از هم جدا شدیم. 🔰جنگ سنگين میشود...😔 سید میرحسین شبستانی «متولد 1348» بعدها در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی جنوب جزیره ام الرصاص، بر اثر خمپاره به ، به فیض می رسد. 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷سلام ما به لبخند #شهیدان 🔸به ذکر روی #سربند شهیدان 🌷سلام ما به گمنامان لشکر 🔹به تسبیحات #یازهرای معبر 🌷همان هایی که عمری #نذر کردند 🔸اگر رفتند دیگر برنگردند😔 #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سربنـد يا حسينت🚩 نشان از #عشقی کهن دارد عشقی♥️ که تمام #مبتلايان را نيازمند #شفا می کند شفايی از جنس #شهـادت🌷 شهید مدافع حرم #شهید_رضا_حاجی‌_زاده #لبیک_یا_حســین (ع) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣0⃣2⃣1⃣ 🌷 💠اولین شب آخرین حرف 🔰اولین بار بود که بعد از رفتم منزل پدر آقا مرتضی. اون روز بعد از ظهر سر کار نرفته بود و اتاقش را مرتب کرده بود👌 وقتی منو به دعوت کرد کلی ذوق کردم😍 🔰تمام اتاق را با عکس های تزیین کرده بود. درست از کنار درب اتاق🚪 یکی یکی عکس📸 شهدا را روی دیوار به شکل زیبایی کرده بود. یکی را با های رنگی که با پونس های رنگی زیبا بالای عکس به موازات هم زده بود👌 و عکس یک را با چفیه که وسطش برش خورده بود و مثل پرده با روبان دو طرف عکس سنجاق🖇 کرده بود. 🔰خلاصه عکس هر شهیدی🌷 را خیلی زیبا آراسته بود. درست یادمه دو عکس شهیدی👥 که اول دیوار اتاق نصب کرده بود کاوه✓ و برونسی✓ بود. تنها دیواری که کمد داشت را عکس نزده بود❌ وقتی وارد اتاق شدم یکی یکی شهدا را کامل برای من کرد. 🔰به عکس هر شهید🕊 که میرسید پرده ی زیبایی💖 که برای او درست کرده بود را کنار میزد و کاملی از اون شهید را برای من تعریف میکرد. وقتی حرف های او درباره هر تمام میشد من میگفتم چه مقدار از اطلاعاتی را که آقا مرتضی داده را قبلا نمیدونستم✅ 🔰یک کمد هم کنار اتاق ایشون بود. داخل ویترین کلی نوار کاست📼 قرار داشت که همه و یا کاست های افتخاری بود. داخل کمد هم کتاب های زیادی📚 از شهدا و وسایل شخصی ایشون بود. 🔰دو جفت مرغ عشق🕊🕊 هم که هر کدام گذاشته بودن بر روی دو طرف اتاق به شکل موازی نصب بود. درب هر قفس را باز کرد و تخم های قشنگ شون را نشانم داد😍 رنگ مرغ عشق ها خیلی بود آبی و زرد و سبز. 🔰اون شب آقا مرتضی با خنده از کارهای اون روز ایشون تعریف میکردن: روشویی منزل پدر ترکی⚡️ خورده بوده و اون روز آقامرتضی یک روشویی گلدار🌸 جدید نصب کرده بود که مامان ایشون میگفتن اگر میدونستم مرتضی را کنم روشویی را عوض میکنه زود تر دامادش میکردم😉 🔰بعد از به خودم گفتم حرف آخر را همان شب اول👌 ایشون به من گفت ولی من متوجه نشدم😔 آخه اون روز ها که خبری از جنگ نبود. چند وقت پیش مجلسی دعوت بودیم و من و همسران و برونسی🌷 با هم بودیم. یاد اون شب اول افتادم که مرتضی خودش را این دو شهید بزرگوار میدونست و من الان همنشین همسران این دو شهید بودم♥️ ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸دعوا سر سربند #یا_فاطمه بود ❣با بستن #سربند تو آرام شدند 🔸از داغ غمت🖤 بی بی جان خوش آن #شهیدانی که با #پهلوی تیر خورده گمنام شدند🌷 🔹اتیکت کشف شده همراه شهید در منطقه شلمچه در ایام #فاطمیه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بستن .. یعنے .. دیگر دلـــ♥️ــت .. این و آن نباشد✘ ‌ آن را گره بزن .. و خودت را وقف نامــــش ڪن ✅ ⭐️یافاطمه الزهرا(س)⭐️ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💫💜💫💜💫 🌹نقش سرش 🍃ثارالله است 🌹یعنے ڪہ سرش 🍃نذر است 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌹🕊 راستی چه رازی هست که یافاطمه الزهرا سلام الله علیها برپیشانی شهدا🌷 بسته میشود درد پهلو یا بازوی شکسته⚡️ می دانی بوی می آید دلم هوای مادرکرده😭 امان ازدل زهرا، امان ازدل علی یا فاطِمه اِشفِعی لَنا عِندالله💔 ✨یا زهرا سلام الله علیها✨ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸دعوا سر سربند بود ❣با بستن تو آرام شدند 🔸از داغ غمت🖤 بی بی جان خوش آن که با تیر خورده گمنام شدند🌷 🔹اتیکت کشف شده همراه شهید در منطقه شلمچه در ایام 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یه سربند داده بود؛ گفت: که شدم ببندیدش به سینه ام... پیکرش که اومد سر نداشت... رو بستیم به سینه اش روی سربند نوشته بود: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh