🌷شهید نظرزاده 🌷
"پنج شنبه" است... می شود محضِ رضایِ خدا، #نگاهت را خیراتِ دلم کنی؟ #شهید_عباس_آبیاری🌷 #دلتنگی💔 🍃🌹🍃
0⃣7⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
✍به روایت مادر شهید
🔰عباس، رشته رزمی را از همان دوران #کودکی دوست داشت و حدود 15 سالگی وارد رشته #رزمی شد. در رشته رزمی هم بسیار موفق بود و به #قهرمانیهای متعدد رسید و مدالهای زیادی کسب کرد. هاپکیدو رشتهای است که نمیتوانند به خارج بروند، از کره استاد میآوردند و او در اینجا در مبارزه #امتحان میگرفت و حکم قهرمانی را میداد. عباس قهرمان و #استاد رشته رزمی #هاپکیدو بود...
🔰همسرم عباس را از همان دوران خردسالی با خود به #تفحص_شهدا و پادگان میبرد. از دوران کودکی با تمام #سلاحها آشنا شده بود. بزرگتر هم که شد بهتر و بیشتر آشنا شد و در مسابقات #تیراندازی سپاه شهریار همیشه مقام اول را کسب میکرد. عباس بسیجی بود ولی به سپاه شهریار میرفت.
🔰بالاترین و #بهترین_قهرمانی عباس این بود که شهادتش را آقا حضرت عباس(ع) امضا کرد، چون هر کجا میرفت تا به سوریه برود، این کار نمیشد تا اینکه #اربعین سال 94 به کربلا رفت.
میخواست از کربلا به سوریه اعزام شود چون از کربلا راحتتر اعزام صورت میگرفت که آنجا هم اعزام نشد.
🔰وقتی برای زیارت به حرم صاحب اسمش حضرت عباس رفته و گفته بود: «یا حضرت عباس(ع)، 24 سال به اسم شما زندگی کردم، مامان، بابا و همه فامیل میگویند که یک سر سوزن از غیرت، شهامت، منش و خصوصیات شما را دارم، مامان میگوید که پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشتهای، #نذر میکنم تا موقعی که مدافع حرم نشدم و به زیارت خانم زینب(س) نرفتهام، آب خالص نخورم.» آنجا نذر میکند که تا موقع رفتن به سوریه آب خالص نخورد.
🔰من همیشه در خانه به عباس میگفتم «عباس، پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشتهای» که میپرسید «از کجا میدانی مامان؟» میگفتم «از همانجایی که خودت میدانی.» عباس خودش متوجه شده بود که آقا نذرش را #قبول کرده است و خیلی سریع کارهای اعزامش انجام شد و به آرزویش رسید.
#شهید_عباس_آبیاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh