📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣6⃣#قسمت_شصت_وپنج
💢زمزمه مى کند:
_اى کاش بزرگان #قبیله من که در جنگ☄ بدر کشته شدند، بودند و مى دیدند که چگونه #قبیله خزرج در برابر ضربات نیزه به خوارى و زارى افتاده است، و از شادى فریاد مى زدند که اى یزید! دست مریزاد. بزرگانشان را به تلاقى جنگ بدر کشتیم و مساوى شدیم.مساله بنى هاشم ، بازى با سلطنت بود. نه خبرى از آسمان 🌫آمد و نه وحیی نازل شد! من از #خاندان خندف نباشم اگر کینه اى که از محمد (صلى االله علیه و آله و سلم ) دارم از فرزندان او نگیرم .(35)
🖤با دیدن این صحنه ، #ناله و فغان و #گریه دختران و زنان به #آسمان مى رود... و از گریهناناا?انان#زنان_پشت_پرده_قصر یزید به گریه مى افتند.... و صداى گریه و ضجه و ناله ، #مجلس را فرا مى گیرد.
و تو ناگهان از جا برمى خیزى....
و صداى گریه و ضجه فرو مى نشیند. #همه_سرها به سوى تو برمى گردد و همه نگاهها به تو خیره مى شود....
#سؤ ال و کنجکاوى اینکه تو چه مى خواهى بکنى و چه مى خواهى بگویى بر جان دوست و دشمن🐲 ، چنگ مى اندازد....
💢چوب #خیزران به دست یزید میان زمین و آسمان🌫 مى ماند....
#نفسها در سینه حبس مى شود و سکوتى غریب بر مجلس سایه مى افکند.... و #تو آغاز مى کنى:
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد االله رب العالمین و صلى االله على رسوله و آله اجمعین.راست گفت #خداى سبحان، آنجا که فرمود: '' ثم کان عاقبۀ الذین اساؤ السؤ اى ان کذبوا بایات االله و کانوا بها یستهزئون.''سپس #فرجام آنان که مرتکب #گناه شدند، این بود که #آیات خدا را #دروغ شمردند و به #تمسخر آن پرداختند....
🖤چه گمان کرده اى یزید⁉️
اینکه راههاى #زمین و آفاق آسمان را بر ما بستى و ما را به سان #اسیران به این سو و آن سو راندى، گمان مى کنى که نشانگر #خوارى ما نزد خدا و #عزت و بزرگى تو در نزد اوست؟ کبر ورزیدى، گردن فرازى کردى و به خود بالیدى و شادمان گشتى از اینکه دنیا به تو روى آورده و کارها بر وفق مرادت شده و ملک ما و حکومت ما به #سیطره ات درآمده؟⁉️کجا با این شتاب؟!آهسته تر یزید!
فراموش کرده اى
💢این فرموده خداوند را که: '' و لا یحسبن الذین کفروا انما نملى لهم خیر لانفسهم. انما نملى لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب أليم.(36)آنان که #کفر ورزیدند، گمان نکنند که #مهلت ما به #سود آنهاست. ما به آنان مهلت و فرصت مى دهیم تا#برگناهانشان_بیفزایند و عذابى #دردناك در انتظار آنان است....
اى فرزند آزاد شدگان به منت !(37) آیا این از #عدالت است که زنان و کنیزان تو #درپرده باشند و دختران رسول االله، #اسیر و #آواره؟ #حجاب آنان را بدرى ، روى آنان را #بگشایى و دشمنان، آنان را با شهرى به شهرى برند و بیابانى و شهرى بدانها #چشم بدوزند
🖤 و نزدیک و دور و پست و شریف به #تماشایشان بایستد در حالیکه نه از مردانشان #سرپرستى مانده و نه از #یاورانشان ، مددکارى.و چه توقع و انتظارى است از فرزندان آن#جگرخوارى که جگر پاکان را به دندان کشیده و گوشتش از #خون_شهیدان روئیده؟! و چگونه در #عداوت با ما #شتاب نکند کسى که به ما به چشم #بغض و #کینه و #خشم و دشمنى مى نگرد و بى هیچ حیا و پروایى مى گوید:(اى کاش پدرانم بودند و از شادمانى فریاد مى زدند: اى یزید! دست مریزاد!) و #بى_شرمانه بر لب و دندان اباعبداالله، سید جوانان اهل بهشت، چوب مى زند!...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣6⃣#قسمت_شصت_وهفت
💢... #ملجاء و #پناه من خداست و #شکوه_گاه من خداست... پس هر #مکرى که مى توانى بساز و هر تلاشى که مى توانى بکن.به خدا سوگند که ریشه #یادما را نمى توانى بخشکانى..
و وحى ما را نمى توانى بمیرانى..
و دوره ما را نمى توانى به سر برسانى..
و #ننگ این حادثه را نیز نمى توانى از خود برانى... #عقلت منحرف و محدود است و ایام حکومتت #کوتاه و معدود و جمعیتت #پراکنده و مطرود.
🖤روزى خواهد رسید که منادى ندا خواهد کرد:'' الا لعنۀ االله على الظالمین.(39)''پس حمد و سپاس از آن خداى جهانیان است... که براى اولمان #سعادت و مغفرت رقم زد و براى آخرمان ، #شهادت و رحمت.از خدا مى خواهیم که ثوابشان را کامل کند... و بر پاداششان بیفزاید و ما را جانشینان #شایسته آنان قرار دهد،... که او با محبت و مهربان است.. و او براى ما کافیست و هم او #بهترین پشتیبان ماست.✨
💢نفسى عمیق مى کشى و مى نشینى...
پشت دشمن را به خاك مالیده اى،
کار را به انجام رسانده اى..
و حرفى براى گفتن ، باقى نگذاشته اى...
آنچه باقى گذاشته اى فقط #حیرت است... یزید،اطرافیان یزید، بزرگان مجلس ، زنان پشت پرده ، سربازان و ماءموران و محافظان و حتى اهالى کاروان... همه #مبهوت این سؤالند که...
🖤آیا #تو همان زینبى که #داغ دیده اى؟!تو همان زینبى که #اسارت چشیده اى؟! تو همان زینبى که #مصیبت کشیده اى ؟!یعنى اینهمه درد و داغ و رنج و مصیبت ، ذره اى از #جلال تو نکاسته است؟یعنى اینهمه تخفیف و تحقیر و تکفیر و ارعاب دشمن ، ذره اى تو را به #عقب_نشینى وانداشته است؟
این لحن،... لحن محکومیت و اسارت نیست ، لحن #سیطره و #اقتدار است.
💢تو به کجا متصلى زینب⁉️
تو از کجا مدد مى گیرى؟ تو اهل کدام جلالستانى ؟اکنون یزید باید چیزى بگوید... و این #سکوت_سنگین مجلس را بشکند. اما چه بگوید؟... تو چیزى براى او باقى نگذاشته اى.همه این برنامه ها و مقدمات و تشریفات براى #شکستن_شما بوده است... و تو نه تنها نشکسته اى که #درنهایت استوارى و اقتدار، #دشمن را مچاله کرده اى و دور انداخته اى.تو همه دیدنیها و به رخ کشیدنیها راندیده گرفته اى.
🖤تو یزید را #رسواى خاص و عام کرده اى.اکنون #هراقدامى از سوى یزید او را رسواتر و ضایعتر مى کند.... قتل و غارت و شکنجه و اسارت، امتحان شده است و #نتیجه اش این شده است. باید دستى بالاى دست این تحقیر بیاورد تا به شرایط مساوى دست پیدا کند....
و همین راه را پیش مى گیرد: 👈فرو خوردن خشم و اظهار بىاعتنایى.
این بیت شعر، بهترین چیزى است که در آن لحظه به ذهنش مى رسد:_این فریادى است که شایسته زنان است و مرثیه سرایى بر داغدیدگان آسان است.
اما نه، این شعر، مشکلى از یزید را حل نمى کند....
💢#بهترین گواه ، عکس العمل نزدیکان و اطرافیان اوست.ناگهان #زنى از زنان بارگاه یزید، بى اختیار، باسربرهنه ، خود را به درون مجلس مى افکند،... بر سر بریده امام ، سجده مى برد و فریاد واحسیناه سر مى دهد و از میان ضجهه ها و مویه هایش این کلمات شنیده مى شود:_اى محبوب خاندان رسول الله! اى فرزند محمد! اى غمخوار یتیمان و بیوه زنان! اى کشته حرامزادگان!... اى یزید! خدا دست و پایت را قطع کند و به آتش 🔥دنیا قبل از آخرت #بسوزاند.یزید، دستور مى دهد که او را هر چه سریعتر از مجلس بیرون ببرند... #ابوبرزه_اسلمى رو مى کند به یزید و مى گوید....
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh