eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
6هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
0⃣5⃣4⃣ 🌷 درخصوص شــ‌هادت دو رزمنده مدافع حرم! 🍃یک روز به همراه جمعی از در محضر حضور پیدا کردیم. پس از پایان دیدار و موقع خداحافظی، مسئولین ما را صدا زدند و گفتند حضرت آقا شما را خواسته است؛ لطفاً برگردید. 🍃همه تعجب کردند. دوباره به محضر حضرت آقا رسیدیم و آقا فرمودند به بگویید بیاید. از آقا سؤال کردیم جریان عکاس چیست؟ گفت آقا با کسانی که خیلی دارد عکس می‌گیرد. از حضرت آقا سوال کردم عکس ما را برای چه می‌خواهید؛ فرمودند: «جمع شما می‌دهد.» 🍃دو نفر در این جمع بودند که به اسم صدایشان کرد. حاج قاسم دو از آقا گرفته بود که به «سردار هادی کجباف و نادر حمید» داد و دستانشان را بوسید. کجباف و نادر حمید پس از گرفتن به شدت کردند. عملیات بعدی این دو به شیوه‌ی بسیار به شهادت رسیدند. 🌷 🌷 راوی : 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#رزمنده_فلسطینی_در_ایران ✅عملیات نصر هفت، کردستان عراق، مرداد ۱۳۶۶ 📸 #عکاس : سید مسعود شجاعی طباطبایی 🌸در ميان عکس هايم #دلبسته يک عکس از يک بسيجي با نام احمد هستم، #فلسطيني بود و به عشق #امام ❣خود را به جبهه هاي حق عليه باطل رسانده بود احمد از شيعيان #مخلصي بود که سعادت ديدار با او در عمليات نصر هفت نصيبم شد...😍 ☘فارسي کم مي دانست، کلماتي را هم که مي دانست در #عشق به امام و افتخار #بسيجي بودن در رکاب امام زمان خلاصه مي شد👌👌. ✔️ #جبهہ چه در ايـران يا فـلسطين، حریم #راز با خـداست و #پـاسداران اين حريم شـهدايند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهید_مرتضی_کارور،تهران، میدان جمهوری، پایگاه مقداد۱۳۶۵ #عکاس: سعید صادقی 💐 مادر به همراه دخترانش برای #بدرقه ی مرتضی به محل #اعزام آمدند. شادمانی او با آغوش گرفتن خواهر زاده اش آن چنان پر انرژی بود که #سوژه ی دوربین سعید صادقی شد. بوسه ی مادر و ژست حدیثه در کنار عکس ۳۲ سال پیش، پیر شدن مادر و بزرگ شدن خواهر زاده را نشان می دهد اما عکس هم چنان خاطره ی مرتضی را در ۱۵ سالگی #جاودان نگه داشته است. خانواده ی کارور، ۲ شهید دیگر در انقلاب و جنگ تقدیم کرده اند. خواهرزاده شهید با بیان این که از مراسم #اعزام نیروها از پایگاه مقداد در سال 65 هیچ خاطره ای ندارد، می‌افزاید: «مادرم می‌گوید آن روز مرا بغل کرده و به نزدیکی میدان جمهوری برده است تا همراه با دیگر اعضای خانواده، برادرش را #بدرقه کند. عکسی که آقای سعید صادقی در آن روز پاییزی ثبت کرده است، من را در آغوش #دایی‌ام و در میان دوستان ورامینی‌اش نشان می‌دهد.»😊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
جبهه یک #زندگی قشنگ بود، بسیاری از اوقات متوجه نمیشدی لباسهایت را چه کسی شسته، وقتی متوجه میشدی که روی بند افتاده و یا تا کرده و مرتب روی ساک و وسایل شخصی گذاشته شده بود اگر چه #ظاهرش رختشویی ست ... اما روح و باطنش #تذهیب_نفس بود. 🌹 پ ن : عملیات خیبر، جزیره مجنون، سال ۱۳۶۲ 📸 #عکاس: محمود عبدالحسینی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
حمیدیه، روستای ده خدا، تابستان 1359، و نیروهایش بعد از یک عملیات پارتیزانی خستگی را از تن به در می کنند 📸 : بهرام محمدی فرد 🍃🌺🍃🌺 وقــــتی عــــقل شـــــود و عــــشق عــــاقل آنــــگاه مـــــی شوی... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دیدار با که عکسشان نماد دفاع مقدس بود ... 🎀خانم مادری که تصویر حماسی‌اش در حال بستن "پیشانی بند غیرت" بر پیشانی فرزندش جاودانه شده و به یکی از نمادهای دفاع مقدس تبدیل شده است 🔖پس از جست‌وجوی عکاس📸 یک بار دیگر؛ در مقابل دوربین سعید صادقی قرار می‌گیرد و خاطرات روزهای و ایثار را مرور می‌کند. 📌تهران، پایگاه شمیرانات اعزام نیرو به جبهه جنگ : سعید صادقی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh