1_13752211.mp3
3.52M
👆👆👆
🎙واعظ: حاج آقا #عالی
○جعفرآقا مجتهدی و امام زمان (عج)
👈سی #مأمور امام زمان در هر برهه زمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 5⃣9⃣ 💠صبحانه خطری 🔸با حسین تازه آشنا شده بودم و از خصوصیات او اطلاعی نداشتم. بعد از م
🌷 #طنز_جبهه 6⃣9⃣
💠موشک جواب موشک😂
🔸مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه #عملیاتی می گذاشت.
از آن آدم هایی بود که فکر می کرد #مأمور شده است که انسان های گناهکار، به خصوص عراقی های فریب خورده را به #راه_راست هدایت کرده، کلید #بهشت را دستشان بدهد.
🔹شده بود مسؤول تبلیغات #گردان. دیگر از دستش #ذله شده بودیم. وقت و بی وقت بلندگوهای خط اول را به کار می انداخت و صدای #نوحه و مارش عملیات تو آسمان پخش می شد و عراقی ها #مگسی می شدند و هر چی مهمات داشتند سر مای #بدبخت خالی می کردند.
🔸از رو هم نمی رفت.تا این که انگار طرف مقابل، یعنی عراقی ها هم دست به #مقابله_به_مثل زدند و آنها هم بلندگو آوردند و نمایش #تکمیل شد. مسؤول #تبلیغات برای اینکه روی آنها را کم کند، نوار «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم» را گذاشت.
🔹لحظه ای بعد صدای #نعره_خری از بلندگوی عراقی ها پخش شد که: «آمدی، آمدی، خوش آمدی جانم به قربان شما. قدمت روی چشام. صفا آوردی تو برام!»
تمام بچه ها از #خنده ریسه رفتند و مسؤول تبلیغات رویش کم شد و کاسه کوزه اش را جمع کرد و رفت.😂😂
منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مرتضی_حسین_پور 🌷 فرمانده ای که اگر #تدابیرش در منطقه نبود یک شهید حججی که نه، 170شهید حججی مظ
💠 پارتی بازی به سبک شهدا
🌷بعد از #دانشکده هنگام تقسیم نیرو، مرتضی را به قسمت #اداری، مأمور کرده بودند.
🌷مرتضی خیلی #ناراحت بود.دوست داشت کارهای سخت تر و عملیاتی انجام دهد؛ به #آشنایان سپرده بود برایش سفارش کنند که در جای سخت و #عملیاتی بکارگیری شود!
🌷اسم یک منطقه ای رو میآورد و دنبال این بود که به آنجا #مأمور شود.
🌷من به #شوخی گفتم:«حتما میخوای بری اونجا برعکس از یک طنابی آویزان بشی، یا از جایی بری بالا و یا یک بلایی سر خودت بیاری »
🌷با خنده جواب داد:«پس چی؟!بشینم پشت میز؟» آخر هم با اصرار و #پارتی بازی کارش را درست کرد و رفت برای کارهای #عملیاتی!
#شهید_مرتضی_حسین_پور❣
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh