1_58038527.mp3
5.25M
⏯ #زمینه احساسی
#شهــــدا🕊🌷
❣اون گلهای #یاسی
★که لاله لاله🌷 جون دادن
❣رسم #عاشق💞 شدن
★به ماها نشون دادن
🎤🎤 #مهدی_سلحشور
فوق زیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهـــدا🕊🌷
مانده ام از #کدامتان
★بنویسم..
★بخوانم..
★بشنوم..
↫هر کدامتان را #صفتی ست
که شُهره✨ شده اید به آن
↫هر کدامتان را #اخلاقی ست
که جادوانه💖 شده اید به آن..
💥اما می دانم
همهی شما را اگر #خلاصه کنم
می شود #عبد👌
و تمام پیام تان💌 را اگر خلاصه کنم..
می شود #عبــــد
دعاکنیدماراتاعبدخداشویم🙏
#دعا_کنید...
#شهدا_گاهی_نگاهی😔
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_5049089666855206988.mp3
7.29M
❇️ به خاطر امام زمان باهم مهربون باشید
👌سخنرانی دلنشین
🎤 استاد دانشمند
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💝ازدواج_به_سبک_شهدا 💝
🍃هم رنگی کارها
✨من وحمید به کمترین چیزها راضی بودیم؛ به همین خاطر بود که خریدمان، از یک دست آینه و شمعدان و حلقه ازدواج بالاتر نرفت! برای مراسم، پیشنهاد کردم غذا طبق رسم معمول تهیه شود که به شدت مخالفت کرد!
✨گفت: «کیو گول می زنیم، خودمون یا بقیه رو؟ اگر قراره مجلسمون رو این طوری بگیریم، پس چرا خریدمون رو اونقدر ساده گرفتیم؟! مطمئن باش این جور بریز و بپاش ها اسرافه و خدا راضی نیست. تو هم از من نخواه که برخلاف خواست خدا عمل کنم.»
✨ با این که برای مراسم، استاندار، حاکم شرع وجمعی از متمولین کرمان آمده بودند، نظرش تغییری نکرد وهمان شام ساده ای که تهیه شده بود را بهشان داد!
✨ حمید می گفت: «شجاعت فقط توی جنگیدن و این چیزها نیست؛ شجاعت یعنی همین که بتونی کار درستی رو که خلاف رسم و رسومه، انجام بدی.»
#شهید_حمید_ایرانمش🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔰در محضـر شهیــد ...
🔅باور داشته باشید که
جواب سیلی دشمن
⇇سُرب داغ است
❌نه #لبخند_ذلیلانه
🔅باور کنید دشمن ما #ضعیف است
و این وعدهی خـداست❤️ که اگر
در مقابل کفـر استقامت کنیـد
پیــ✌️ـروزی از آن شـماسـت
🔅شک به خودتـان راه ندهیـد✘ و
پیرو #ولایـت_فقیــه باشید و لاغیر
💥پیرو #امام_خامـنه_ای باشید
نه کسان دیگــر ❌❌
#طلبه_مدافع_حرم
#شهید_سیداصغر_فاطمی_تبار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۲۹ استاد پرهیزگار .MP3
886.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انعام✨
#قرائت_صفحه_صدوبیست_ونهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#چادری بودنت را #مسخره میکنند؟
چه کسانی⁉️
⭕️کسانی که خودشون را #عروسک دیگران کرده اند
♨️این را بدان↯↯
#شهید_رستمی به من و تو اینگونه خطاب کرد
👈به پهلوی شکسته💔 #فاطمه_زهرا(س) قسمتان میدهم که، #حجاب را،حجاب را،حجاب را، رعایت کنید.
⭕️حال تو به من بگو
⇜حرف های آنها که برای خود #ارزشی قائل نیستند🚫 برایت مهم تر است یا حرف #شهیدی که به خاطر حفظ حجاب #تو را به مادرمان زهرا(س) قسم داده است؟؟
#چادر_یعنی_پاکی! 😍
💟و چه چیزی برتر از #پاکی☺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#چادری بودنت را #مسخره میکنند؟ چه کسانی⁉️ ⭕️کسانی که خودشون را #عروسک دیگران کرده اند ♨️این را بد
توصیه های شهـ🌷ـدا به #حجاب
🌺طلبه #شهید «محمد جواد نوبختی» در وصیتنامه خود نوشته است «خواهرم! هم چون زینب باش و در سنگر #حجابت به اسلام خدمت کن.»
🌺 #شهید «سید محمدتقی میرغفوریان» خطاب به خواهران مسلمانش میگوید: «از تمامی خواهرانم میخواهم که #حجاب، این لباس رزم را حافظ باشند.»
🌺 #شهید «صادق مهدیپور» حجاب یک دختر مسلمان را چنین ترسیم کرد: «یک دختر نجیب، باید #باحجاب باشد.👌»
🌺 #شهید «بهرام یادگاری» در وصیتنامه خود نوشته است: «خواهرم! #حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»
🌺 #شهید «ابوالفضل سنگتراشان» خون❣ خود را با حجاب مقایسه کرده و گفته است: «تو ای خواهرم ... #حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است»
🌺 #شهید «حمید رستمی» بانوان را به پهلوی شکسته💔 خانم حضرت زهرا (س) قسم داده و فرموده است: «به پهلوی شکسته حضرت فاطمه زهرا (س) قسمتان میدهم که #حجابتان را رعایت کنید.»
🌺 #شهید «علی اصغر پور فرح پور آبادی» به خواهران و برادران خود، حفظ حریمها و حرمتها را یادآوری میکند و میگوید: «خواهر مسلمان! #حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادر مسلمان! بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهد شد✅»
🌺 #شهید «علی رضائیان» حجاب را سرمنشأ صفا و معنویت دانسته و اظهار داشته است: «شما خواهرانم و مادرانم! #حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا میکشاند.»
🌺 #شهید «علی روحی نجفی» حجاب را خون بهای شهیدان دانسته و بیان کرده است: «از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که #حجاب خون بهای❣ شهیدان است.»
🌺 #شهید «غلامرضا عسگری»، مادرش را عامل سعادت خود برمیشمرد و میگوید: «مادرم! من #باحجاب و عزت نفس و فداکاری شما رشد پیدا کردم.»
🌺 #شهید «محمد حسن جعفرزاده» سیاهی چادر بانوان را عامل ترس استعمار بیان کرده و میگوید:«ای خواهرم! قبل از هر چیز استعمار، از سیاهی #چادر_تو میترسد تا سرخی خون من.»
🌺 #شهید «محمد علی فرزانه» به خواهران توصیه کرده است که «زینب گونه» حجاب خود را حفظ کنند و ادامه داده است: «خواهرم! زینب گونه #حجابت را که کوبنده تر از خون من است، حفظ کن.»
#حجاب🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔻مادر شهید:
🔸چند روز قبل از رفتن به #سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم🚫 و گفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط #یک_پسر دارم، اگر تو بری دیگر کسی را ندارم.
🔹شب که خوابیدم #حضرت_زینب (س) را، دیدم که پسرمو ازم خواست و گفت: با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادت🌷 محمد را شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب(س) #محمد_منو انتخاب کرده بود❤️
#شهید_محمد_هادی_نژاد 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید👆👆
وقتی داری ظرف میشوریو دستات کفیه یه دفعه گوشیت زنگ بخوره... سریع دستاتو نمیشوری بری گوشیتو جواب بدی؟!
پس چرا وقتی خدا زنگ میزنه سریع جواب نمیدی؟!...
خیلی عااالیه👌👌
#نماز_اول_وقت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 141 #عبد_بودن 8 #استاد_پناهیان🔻 🔷 یکی از مسایل مهم در #تربیت_دینی جا انداختن این
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 142
#ولایت 1
#استاد_پناهیان 🔻
فیلتری به نام ولایت
✅ طبق بحث مبارزه با هوای نفس، قرار شد که ما برخی دوست داشتنی های خودمون رو کنار بذاریم
🔸 و "طبق دستورات خدا " عمل کنیم تا کم کم به خدا برسیم.
👌 حالا یه مطلب مهم!
💢 اگه برنامه و دستور رو خدا مشخص کرده باشه و انسان هم کاملاً اون ها رو عمل کنه، بازم یه مشکلی باقی میمونه! ⁉️
⭕️ حتی اگه در سختی ها هم به تقدیر الهی راضی باشیم، باز هم ممکن هست که هوای نفسمون یه فریبی به ما بده!
🔷 در واقع اگه تمام دستورات رو هم به خوبی گوش کنیم ممکنه بازم «مَن» باقی مونده باشه.
😒
- خدایا، تکلیف و تقدیر رو که به خودت سپردیم.
راضی هم هستیم. عبد هم شدیم؛ دیگه چه مشکلی هست؟🙄
* خداوند میفرماید: انگار داری پسر خاله میشی! ما کجا؟ تو کجا؟ انگار هنوز یه مقدار «مَن» داری!
✅ برای اینکه معلوم بشه که نفس ما خودخواهی هاش کاملاً تموم شده، خداوند متعال لطف میکنه و "یه فیلتر" در مسیر بندگیِ انسان قرار میده.
🔶👌 اون فیلتر مهم، «پذیرش ولایت» هست.
نقطه نهایی پاکی انسان
✅🔷 اگه قرار شده حرف خدا رو بشنویم، این پیامبر (ص) هست که حرف خدا رو میرسونه.
💢 اگه کسی بگه: خدایا من میخوام مستقیماً از خودت دستور بگیرم نه از پیامبرت؛ همچین آدمی خیلی متکبر هست! 😒
*خداوند میفرماید: «تو زمانی واقعا پا روی هوای نفست گذاشتی که علاوه بر دستورات من، دستورات هر کسی رو که من بهش ولایت میدم رو گوش بدی...»
حالا معلوم میشه که واقعا ولایت پذیر هستی یا نه!
🌺 پذیرش ولایت، نقطۀ نهایی مشخص شدن پاکی انسان هست.
🚸 ولایت همون چیزیه که ابلیس نتونست بپذیره و بعد از 6000 سال معلوم شد که دروغ میگفته و هنوز هواپرستی داره...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_27508205.mp3
2.67M
⏯پادكست
🎧با موضوع #وظایف_منتظران 9⃣
🎤استاد #جعفری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدیکهشهادتش را از امام رضا علیه السلام گرفت نحوه شهادت فرمانده جاویدالاثر آقامهدی باکری🌷 🔹15
💠 آشپزی
💞به خودم دلداری می دادم غذا پختن که کاری ندارد. یاد می گیرم. هفته اول ناهار و شام میهمان مادرش بودیم. اولین شبی که میخواستم غذا بپزم، برایمان #میهمان رسید. دوستان مهدی آمده بودند دیدنمان.
💞مهدی پرسید: می تونی شام درست کنی، نگهشون دارم؟ گفتم: آره؛ درست کردم. برنج را کشیدم. رویم نمیشد بیاورم سر سفره. برنج خارجی را کته کرده بودم؛ شفته شده بود. ☹️
💞مهدی دیس پلو را برداشت و گفت: بیا تو؛ کارِت نباشه.
دیس را گذاشت وسط سفره گفت: آشپزی خانم ما حرف نداره؛ اگه می بینید پلو خوب درنیومده چون برنجش خوب نبوده.😅
💞میهمان ها که رفتند گفت: اینطور که معلومه یه مدت باید غذا درست کنم تا یاد بگیری😁...
#شهید_مهدی_باکری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣ #قسمت_چهارم 📖گفتم: _ام
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
5⃣ #قسمت_پنجم
📖پرسیدم چی؟؟؟؟
قضیه برای من کاملا روشن است من فکر میکنم #تو همان همسر مورد نظر من هستی❤️ فقط مانده چهره ات. نفس توی سینه ام حبس شد😥 انگار توی بدنم اتش روشن کرده باشند.
📖ادامه داد: تو حتما قیافه من را دیده ای، اما من ... پریدم وسط حرفش، از در که وارد شدید شاید یک لحظه شما را دیده باشم اما نه انطور که شما فکر میکنید❌
باشد به هر حال من حق دارم چهره ات را ببینم.
📖دست و پایم را گم کرده بودم. تنم خیس عرق بود و قلبم تند تر💗 از همیشه میزد. حق که داشت، ولی من نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم.
اگر رویت نمیشود، کاری که میگویم بکن؛ #چشم_هایت را ببیند و رو کن به من.
📖خیره به دیوار مانده بودم. دست هایم را به هم فشردم، انگشت هایم یخ کرده بودند. چشم هایم را بستم😌 و به طرفش چرخیدم. چند ثانیه ای گذشت، گفت: خب #کافی است.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
6⃣ #قسمت_ششم
📖دعای کمیلمان باید زودتر تمام میشد
با شهیده و زهرا برگشتیم خانه🏘خانواده ایوب #تبریز زندگی میکردند و ایوب که زنگ زد تا اجازه بگیرد گفت با خانواده #دوستش اقای مدنی می ایند خانه ما.
📖از سر شب یک بند باران میبارید🌧 مامان بزرگترها را دعوت کرده بود تا جلسه #خواستگاری رسمی باشد. زنگ در را زدند اقا جون در راباز کرد #ایوب فرمان موتور را گرفته بود و زیر شر شر باران جلوی در ایستاده بود سلام کرد و امد تو.
📖سر تا پایش خیس شده بود از اورکتش اب میچکید. اقای مدنی و خانواده اش هم جدا با خانواده اش با ماشین🚗 امده بودند. مامان سر و وضع ایوب را که دید گفت: بفرمایید این اتاق لباسهایتان را عوض کنید ایوب دنبال مامان رفت اتاق اقاجون.
📖مامان لباسهای خیسش را گرفت و اورد جلوی بخاری♨️ پهن کرد. چند دقیقه بعد ایوب پیژامه و پیراهن اقاجون به تن امد بیرون و کنار مهمانها نشست و شروع به احوال پرسی کرد.
فهمیده بودم این ادم هیچ #تعارف و تکلفی ندارد و با این لباسها در جلسه خواستگاری همانقدر راحت و ارام است که با کت و شلوار😅
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_199560102015927186.mp3
7.46M
💢همه سهمیهها مال شما
🍂 #بابای قشنگمو بهم بدین
💢تا منم سر روی #شونش بزارم
🍂دیگه چیزی نمیخوام
فقط #همین😭
👈تقدیم به #فرزندان_شهدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh