eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29هزار عکس
7.2هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #ایـــ۲۰ــران 🇮🇷 2⃣ #پیشرفت_های ایران بعد از انقلاب ، در عرض 4 دهه 👌 با وجود 40 سال تحریم ببینید کشور ایران جزء #ابرقدرت هاست😍✌️ #کلیپ رو تا می تونید انتشار بدین تا مردم متوجه بشند بعد از #انقلاب ، ایران چه پیشرفت هایی که #نکرده و از مردم پنهان میشه👌 #پیشنهاد_دانلود #نشر_حداکثری 🎥سری مستند های #ایران۲۰ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ماهِ🌝 شب های منی بر #شبِ این خانه بتاب برقِ چشمان #تو روشنگرِ این کاشانه است پیچکِ حسرت و ظلمت همه
#روح‌الله خیلی #دل_رحم بود و نمی‌تونست نسبت به دنیای اطرافش #بی_تفاوت باشه. در دوران دبیرستان یک بار یادم میاد داشتیم تو حیاط مدرسه قدم می‌زدیم که سر و صدایی نظرمون رو جلب کرد. روح‌الله به سمت صدا رفت و دید سرایدار مدرسه به شدت داره #بچه اش رو #کتک میزنه. خونه سرایدار رو با تور آهنی از مدرسه جدا کرده بودند. روح‌الله از پشت تورها چند بار صدا زد: ولش کن، چرا میزنیش؟ نزن... اما #فایده ای نداشت. با سختی فراوان خودش رو از روی توری آهنی #پرت کرد اون طرف. محکم سرایدار رو گرفت تا دیگه پسرش رو کتک نزند. دلش رو نداشت ببینه کسی مقابل چشماش کتک بخوره و اون #بایستد و نگاه کنه... ✍راوی: یکی از همکلاسی‌های شهید روح‌الله قربانی #شهید_مدافع_حرم #شهید_روح_الله_قربانی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#رهـــبر_انقلاب: ✍باب شهادت بستہ میشد اگر همسران شهدا زبان بہ شِڪوه باز میڪردند. #وداع_همسران_شهدا #زنان_زینبی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رهـــبر_انقلاب: ✍باب شهادت بستہ میشد اگر همسران شهدا زبان بہ شِڪوه باز میڪردند. #وداع_همسران_شهدا
❣🍃🌸♦️₪↶♥️↷₪♦️🌸🍃❣ 💞تقدیم به قلب صبور 💢جنس فرق می کند! تو یک زنی. جهاد بر زنان واجب نیست❌ ⚡️اما هم شهید می‌شوی🕊 💢تو می‌دانستی به کسی بله می‌گویی که دنیــ🌍ـایی نیست🚫 وقتی بله گفتی 💢لحظه لحظه را زندگی کردی می‌دانستی عمر عاشقانه‌ات💞 کوتاه است و با این و آگاهی‌ات، شهید شدی🌷 💢گفت دلبسته‌اش نشوی💕 و هر بار پس از شنیدن غزل‌های خداحافظی‌اش👋 شهید شدی 💢ثانیه‌های⏱ نبودنش را همچون گذران سالیانی دور و دراز تحمل کردی؛ و در تیک تاک⏰ ثانیه‌های شهید شدی 💢ترس وجودت از مجروح شدنش💔 اسیر شدنش، را به مبدل کردی و هربار با این افکار💭 شهید شدی🕊 💢از گفت و تو شهید شدی 💢از گفت و تو شهید شدی 💢از تنهایی‌های بدون او👤 گفت و تو شهید شدی 💢از بعد از شهادتش گفت و تو شهید شدی 💢از به ثمر رساندن بچه‌ها گفت و تو شهید شدی 🌾حال او شهید شد🌷 و شهید شدی 🌾آری تو شهید شدی شهادتی از جنس پر احساس ⇜از جنس تمام لحظه‌های سختِ ⇜از جنس دلتنگی‌های💔 مداوم ⇜از جنس ⇜از جنس صبوری 🌾تو هم شهید شدی فقط تو فرق میکنه! 🔸او یک بار شهید شد 🔹و 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_25281502.mp3
8.54M
🍃خودِ مَن بدرقہ اَت ڪردم عزیزم 🍂خودَم بنداےپوتینت و بَستم ... 🍃همونجا فَهمیدم میشے 🍂ڪه ظرف آب افتاد از تو دستم 🎤🎤 👈تقدیم به همسران صبور شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وقتی به فرودگاه #دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا می‌تونی این یکی دو روز بگیر #بخواب!» گفتم:
🍃🌺🍃🌺🍃 💢تازه کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام بود. خیلی‌ها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویش‌ها دیدن کنند. تعطیلات نوروز برای خیلی‌ها مهم است. اما عباس باید این را زیر پا می‌گذاشت. 💢آتش درونش هر لحظه می‌شد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت: «همه‌چی هماهنگه» 💢یک‌بار با آن و حالش زنگ ‌زد و گفت:«حسین! گذرنامه‌ها رو کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم، شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از !» 💢ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق می‌افتاد. خیلی از را به ایران آورده بودند و از بچه‌های ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ بود. و عباس از دنیا دل کنده بود. ✍نقل از: حسین جوینده-همرزم شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید همچو شمعی است که می سوزد و روشنایی می بخشد تا راه را برای دیگران #روشن سازد 📸پیکر مطهر #س
3⃣6⃣9⃣ 🌷 💠معرفی سرداران گمنام 2⃣ 🔻 قسمت دوم 💢سالم بودن شهید، پس از نه ماه 🔰من آن زمان نوجوان بودم. شبی را خواب دیدم که به من فرمود: به پدر بگو منزل من آب💧 می آید؛ جلوی آب را بگیرد. من خواب را برای تعریف کردم. پدر ومادر به خواب من توجه زیادی نکردند❌ 🔰بعد از مدتی یکی از بستگان👤 نزدیک همان خواب را دید. پدر گفتند: برای سنگ قبر تهیه کنیم. سنگی برای مزار شهید🌷 تهیه شد. بنا وکارگر اماده شدند⛏ و خاک روی قبر را برداشتند. 🔰یکی از اعتقاد زیادی به معاد و روز قیامت نداشت🚫 وقتی که خاک را برداشتند به سنگ سر جنازه رسیدند؛ یکی از برادرانم گفت: حالا بیاید صبحانه🍳 میل فرمایید، بعد از صبحانه آن را بتن میریزیم و را سر جایش می گذاریم. 🔰همه رفتند برای صبحانه. آن کارگر به خودش گفت: علما می فرمایند که هستند و نزد پروردگارشان روزی می خورند، آیا درست هست یا نه⁉️ به همین خاطر سنگ سر جنازه را "که بوی عطر و گلاب همه جارا پر کرد😌 🔰سر کفن را باز کرد؛ را دید. در جا شوکه شد😨 دید که شهید انگار در حال خواب هستند و به لب دارد شروع کرد به بوسیدن شهید🌷 بعد از چند دقیقه فریاد زد🗣 ای مردم بیایید ببینید سالم هست همه جمع شدند و یکی یکی به دیدن وزیارت شهید می پرداختند 🔰پدرم به برادرم گفت: برو دنبال بیاور که برای شهید را ببیند. خبر به همه شهر آمل پخش شد امام جمعه📿 شهر مرحوم یوسفیان بود او سریع خودش را به گلزار شهدای🌷 شهر آمل (امامزاده ابراهیم) رسانید وجلوی این کار را گرفت📛 وگفتند:که نبش قبر هست 🔰نیت درست کردن قبر بود که اون این کار رو کرد؛ آب💧 در داخل قبر نفوذ کرده بود و خیس بود ولکه روی کفن بود. ولی، آب انقدر نبود🚫 که تخلیه شود. سریع بُتن ریختند وسنگ قبر را گذاشتند. 🔰بعد از چند روز از این ماجرا خواهر شهید🌷 ، خواب می بیند برادر شهیدش را، از شهید می پرسد که قبر را باز کردند او سالم بود. شهید اسماعیلی در جواب خواهرش می گوید: که من وفتح الله با هم👥 اون جا ایستاده بودیم وبه اونها می خندیدیم😄 که اونها دارند چکار میکنند. ✍نقل مستقیم از برادر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 25 دی ماه 1366 🌷 آغاز عملیات #بیت_المقدس 2 در منطقه #سلیمانیه و ماووت عراق ♻ رزمندگان در عملیات بیت المقدس 2 با همت والا و رشادت های بی نظیر خود در #سرمای بیش از حد هوا، غرور کاذب «صدام ؛ حامیان عراق و رژیم حزب بعث» را در ارتفاعات ماووت در استان سلیمانیه عراق شکستند. #سالروز_عملیات_بیت_المقدس2_گرامی_باد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
همسران شهدا حق زندگی دارند. امام خمینی: هم اکنون یک نصیحت مخلصانه و پدرانه به بانوانی که جوانند و همسران شان به لقاء الله پیوسته‌اند، می‌نمایم که از #ازدواج، این سنت ارزنده الهی سر باز نزنند و با ازدواج خود یادگارهایی چون خود، #مقاوم و ارزنده به جای گذارند و به وسوسه بعضی اشخاص بی توجه به صلاح‌ها و فسادها گوش فرا ندهند.  و نیز به پاسداران و سربازان و جوانان عزیز تذکر می‌دهم که ازدواج با این بانوان را غنیمت شمرده و با انتخاب همسرانی چنین ارزنده به زندگی شرافتمندانه خویش ادامه دهند. –روح الله الموسوی الخمینی 🔺ازدواج همسر #شهید_محسن_حججی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای جان جهان، #عیان تو را باید دید؛ با دیده خون‌فشان تو را باید دید.. در مسجد سهله از #فرج باید گفت؛ در مسجد #جمکران تو را باید دید.. #سه_شنبه_های_جمکرانی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_43439775.mp3
1.36M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃ای امید فاطمه 🍃 روح و ریحان همه 💔 ‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_40654872.mp3
4.13M
🍃🌺گفتن از دیدارها، گفتن از رمزے اسٺ ڪہ همانا خواستن حقیقےِ امام اسٺ از براے امام؛ نہ از براے خویشتن! #به_امید_دیدار... 🔺 #داستان_تشرف مرحوم مقدس اردبیلی به محضر مبارک امام زمان (سلام الله علیه) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷| محسن خیلی به نماز #اول_وقت اهمیت می داد. دو سه سال پیش که رفتیم #دکور مغازه ای داخل خیابان هشت به
🔹"رفیق شهید" ❣محسن با یک ارتباط #معنوی مستحکم و قوی با #شهید_کاظمی نشست و شهید کاظمی او را رهبری کرد و به این مقام رساند. ❣محسن خیلی #مقید بود و هر هفته، چند شب یکبار بر سر مزار حاج احمد میرفت و در هر مسئله ای از او #مشورت میگرفت. ❣میگویند: رفیق شهید، شهیدت میکند محسن با عمق وجودش شهید را #درک کرده بود و من فکر میکنم شهید کاظمی باعث شد که محسن به #آرزویش برسد. 🖌نقل از مدیر موسسه شهید احمد کاظمی #شهید_محسن_حججی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(38) اقتدار حکومت سلیمان علیه السّلام و عجایب دوره او بدینجا ختم نمی شود
❣﷽❣ 💠💠 و (39) ملک سلیمان علیه السّلام با ویژگی های منحصر به فرد، در پایان دوره اقتدار بنی اسرائیل قرار داشت، پس از وی، این قوم راه افول و سقوط را در پی اختلاف و تفرقه به سرعت پیمودند. به دیگر بیان خداوند خواست به آنان و بلکه بشریت و به ویژه اقوامی که پس از آنان در معرض زمینه سازی ملک عظیم اسلام قرار می گیرند، در قالب نمونه ای کوچک و ناقص نشان دهد که اگر بر این راه استوار بمانند، شاهد چه شگفتی هایی خواهند بود که در همین زمین مادی قابلیت تحقق دارد. از سویی دیگر این دوره حجتی شد در تاریخ تا مؤمنان بتوانند با استناد به آن، امکان وقوع چنین شرایطی را در زمین بر مخالفان اثبات نموده و در شوق رسیدن به آن روز موعود سر از پا نشناسند. آنچه در قالب آیات و روایات از این گونه امور در وصف حکومت امام عصر عجل فرجه الله تعالی الشریف بیان شده، بسیار فراتر از چیزی است که در این دوره از تاریخ بشر به وقوع پیوسته است. با این تحلیل می توان ملک سلیمان علیه السّلام را مقدمه، نشانه و بلکه یکی از مقاطع مهم پیش از ظهور دانست که با دعای وی و اراده خداوندی در زمین تحقق یافته است. همچنین با این فرض می توان در مورد تمامی اتفاقات مهم دوران انبیای عظام و به ویژه معجزات ایشان چنین اندیشید که همگی در اصول مربوط به دوران ظهور و ملک آخرالزمان بوده که بنا بر اقتضاء و ظرفیت در زمان هر کدام از این انسانهای بزرگ، بخشی از آن به عنوان کمک و تأیید پیامبر آن دوره محقق شده است. به هر حال از آنجا که شیطان همواره در صدد است تا با ایجاد راههای موازی و البته منحرف به مقابله با تلاش های انبیاء بپردازد، این گسترش فوق العاده در زمان سلیمان نبی سبب شد تا شیطان دست به کار شده و در مقابل به گسترش سحر و جادو در میان بنی اسرائیل اقدام نماید. مشابه این اتفاق را در جهان معاصر و در پی گسترش موج انقلاب اسلامی و معنویت گرایی و شدت گرفتن شوق مؤمنان برای ظهور، در قالب های گوناگون رواج سحر و جادو و خرافه و همچنین ظهور و بروز مکتب های به ظاهر عرفانی و به ویژه گسترش شیطان پرستی شاهد هستیم. این امر در عین نامبارکی، نشانه ای است مبارک از اتفاقاتی باورنکردنی که جهان معاصر در کلیت خود به استقبال آن می رود. 🔻🔻🔻 . . . 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_6041612198998966786.mp3
8.96M
#سفر_پرماجرا ۱۸ ✴️ سختی هایی که در دنیا تحمل میکنیم؛ سختی های زمان وفات مونُ کم میکنن! از حوادث سخت و مشکلات زندگیت نترس؛ حتماً به نفعت تموم میشه👆👆 🎤🎤 #استاد_شجاعی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #کلیـــپ_ویــژه شـــهید حماســه خانــطـــومان #شهید_علی_جمشیدی🌷 #شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم حت
💢 آرام و قرار نداشت. هرجای شهر بود، ردی هم از حضور علی به چشم می خورد. به شهر خودش نمی کرد. 💢اهالی بعضی روستاهای سیستان و بلچوستان هم اسم علی جمشیدی را در به خاطر سپرده و مهرش را به دل داشتند. 💢اتاق خوابش را با سربند و پلاک و تصاویر و... تزیین کرده بود. 💢روی دیوار هم جمله ای نوشت که خط و مشی سلوک جهادش را تبیین می کرد: . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
«شصت وسومین سالگرد شهادت بزرگ روحانی مجاهد ومبارز نستوه،شهید سید مجتبی نواب صفوی، ویاران وفادارش» پنجشنبه مورخ 27دی ماه ساعت18:30 (ویژه برادران) مکان:تهران،بزرگراه آیت الله سعیدی،خ سی متری جی، خ 13متری حاجیان، کوچه قادری، انتهای کوچه امام زاده عبدالله «مجموعه علمی فرهنگی فدائیان امام خامنه ای» 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍ هراس از الگو شدن نواب. 🔸ناهمخوانی نگاه و رویکرد بخش اعظم نخبگان و مسئولان با درباره شهید نواب صفوی امری غیر قابل انکار است. 🔸 شاید عده ای دارند که با ترویج شخصیت موقعیت کنونی خود را از دست دهند ، بدون تردید آشنا شدن نسل جوان به خصوص طلاب حوزه های علمیه با تفکر و شخصیت شهید نواب صفوی نقش به سزایی در بر چیدن و باند های قدرت طلب موجود خواهد داشت ، 🔸شهری که شهید نواب صفوی است ، علیه نظام اسلامی نخواهد بود . 🔶 بدین وسیله از هسته های مقاومت فرهنگی و سیاسی نخبگان و خواص می خواهیم در سالروز شهادت این روحانی مبارز موجب تحکیم پایه های اعتقادی و زدودن روحیه از این پایگاه مستحکم بشوند. ✍تحریریه کانال مقاومت در قم✊ https://eitaa.com/Moghavemat_Qom
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🐚🍂🐚🍂🐚 کتاب شهدا را بسیار دوست داشت با آنها بخصوص #شهید_همت ارتباط زیادی برقرار می کرد. یک روز قبل
🍃🌺🍃🌺🍃 گفتم کلید قفل شهادت #شکسته است یا انـدر این زمانه، در بـاغ بسته است خندید وگفت... ساده نباش ای #قفس_پرست در بسته نیست بال و پر ما #شکسته است #شهید_عباس_آسمیه 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 گفتم کلید قفل شهادت #شکسته است یا انـدر این زمانه، در بـاغ بسته است خندید وگفت... ساده نباش
4⃣6⃣9⃣ 💠نحوه شهادت: 🍃🌹عباسم با گذراندن دوره‌های و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد و پس از حضور در مناطق تحت کنترل گروه تروریستی ، در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۴ در نبرد با تروریست های در استان حلب در شمال سوریه به دست عوامل این گروه تکفیری-صهیونیستی به مقام والای رسید. 🍃🌹یکی از دوستانش برای ما تعریف می کرد که در سوریه کشیدیم و چند روزی بود که به جز چند چیزی برای خوردن نبود اما عباس همیشه می زد و می گفت زیاد فکرش را نکنید درست می شود 🍃🌹دوستانش می گفتند عباس و ۳ نفر دیگر بالای تپه ای رفته بودند و می جنگیدند تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند. او از قلب و پهلو تیر خورد و در نهایت به آرزوی دیرینه اش رسید و جام شهادت را از دست مولای بی کفن نوشید و پیکرش نیز و برای همیشه جاویدالاثر شد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حضور #فعال و #موثر شهید مدافع حرم سعید خواجه صالحانی👇 در احداث #نمایشگاه هفته دفاع مقدس (کوله های
✨باید بگویم سعید یک به نام  "شهید ابولفضل راه چمنی" داشت و از با هم بودند و همه جا تا حتی هم با هم بودند. ✨وقتی که دوستش شد، می گفت تا سال او نشده باید من هم شهید شوم. من به او می گفتم: پسرم هر کس یک دارد چرا این حرف را می زنی، اما دقیقا خواسته سعید محقق شد به سالگرد "شهید چمنی" نرسیده خودش هم در فروردین 96 به کاروان پیوست. 🔺به نقل از مادر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸 ✍ به نقل از مادر شهید : 🌷|مسئول طرح #اکرام می گفت: روز اول آقای #امرایی گفت: می خوام یک علی اصغر
🍃❣🍃❣🍃 بچه ها روخیلی دوست داشت. همیشه براشون #خوراکی میخرید😊 و توی ماشینش هم همیشه خوراکی برای بچه ها داشت!همیشه! یک بار با دخترم توی محل دیدیمش، قبل از اینکه منو ببینه #زود اول دویید سمت دخترم و #بغلش کرد😅 بعد بامن سلام و احوال پرسی کرد! بعدشم خیلی زود #صندوق ماشینش رو باز کرد و یک #چیپس داد به دخترم. همیشه دخترم سر همین کارای علی، میگفت بریم پیش عمو علی! یا تا میدیدش زود #میدویید سمتش❤️ #شهید_علی_امرایی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠اینک شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_منوچهر_مدق به روایت همسر(فرشته ملکی) 5⃣3⃣ #قسمت_سی_وپنجم 💞 «اﻣﺎ ﺳﺮﻃﺎ
﴾﷽﴿ 📚 ✫⇠ به روایت همسر(فرشته ملکی) 6⃣3⃣ 💞 ﮔﺎﻫﯽ ﯾﺎدﻣﺎن ﻣﯽ رﻓﺖ ﭼﻪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ دارﯾﻢ. ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ روزﻫﺎ را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﻮش ﺑﻮدﯾﻢ. از ﺧﻨﺪه و ﺷﻮﺧﯽ اﺗﺎق را ﻣﯽ ﮔﺬاﺷﺘﯿﻢ رو ي ﺳﺮﻣﺎن. 💞{ ﯾﮏ ﺟﻮك ﮔﻔﺖ. از ﻫﻤﺎن ﺳﻔﺎرﺷﯽ ﻫﺎ ﮐﻪ روزي ﺳﻪ ﺑﺎر ﺑﺮاﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻣﺜﻼً اﺧﻢ ﻫﺎﯾﺶ را ﮐﺮد ﺗﻮي ﻫﻢ و ﺟﻠﻮي ﺧﻨﺪه اش را ﮔﺮﻓﺖ. ﻓﺮﺷﺘﻪ ﮔﻔﺖ: "اﯾﻦ ﺟﻮر وﻗﺘﻬﺎ ﭼﻘﺪر ﻗﯿﺎﻓﻪ ات ﮐﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد." و ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﭘﻘﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪ. "ﺧﺎﻧﻮم ﻣﻦ، ﭼﺮا ﮔﯿﺮ ﻣﯽ دﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺮدم؟ ﺧﻮب ﻧﯿﺴﺖ اﯾﻦ ﺣﺮف ﻫﺎ." ﺑﺎرﻫﺎ ﺷﻨﯿﺪه ﺑﻮد. ﺑﺮاي اﯾﻨﮑﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ درس ﻫﺎي اﺧﻼﻗﺶ را ﺧﻮب ﯾﺎد ﮔﺮﻓﺘﻪ،ﮔﻔﺖ: "ﯾﮏ آدم ﺧﻮب... "، اﻣﺎ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺖ اداﻣﻪ دﻫﺪ. 💞 ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ دﻗﯿﻖ ﺑﻮد، ﺣﺘﯽ ﺗﻮ ي ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮدن. ﺑﻪ ﭼ ﯿﺰ ﻫﺎﯾﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﮐﺮد و ﺣﺴﺎس ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﯽ ﮐﺮدم. ﮔﺮدش ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯿﻢ ﺑﺮوﯾﻢ اوﻟﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﮐﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ داﺷﺖ ﮐﯿﺴﻪ ي زﺑﺎﻟﻪ ﺑﻮد. ﻣﺒﺎدا ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ روﯾﻢ ﺳﻄﻞ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﭼﯿﺰ ي ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮرﯾﻢ آﺷﻐﺎﻟﺶ آب داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰش ﻗﺪر و اﻧﺪازه داﺷﺖ. ﺣﺘﯽ ﺣﺮف زدﻧﺶ. اﻣﺎ ﻣﻦ ﭘﺮ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﺮدم. ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪم در ﺳﮑﻮت ﺑﻪ ﭼﯿﺰي ﻓﮑﺮ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ وﺣﺸﺖ داﺷﺘﻢ.ﻧﻤ ﯽ ﮔﺬاﺷﺘﻢ وﺻﯿﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ.ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ: "تو با زندگی و رفتارت وصیت هات رو کردی ای. از مال دنیا هم که چیزی نداری." به همه چیز متوسل می شدم که فکر رفتن را از سرش دور کنم. 💞ﻫﻤﺎن روز ﻫﺎ ﺑﻮد ﮐﻪ از ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن آﻣﺪﻧﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎن. از ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﺧﺎﻃﺮاﺗﺶ را ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﺴﺎزﻧﺪ. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ. دو ﺳﻪ ﻣﺎه ﺧﺒﺮي از ﭘﺨﺶ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﺸﺪ. ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ: "ﮐﺎرﻣﺎن ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪه." ﯾﮏ ﺷﺐ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺻﺪام زد.ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اي از ﺷﻬﯿﺪ ﻣﺪﻧﯽ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ داد. از ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺗﺎ ﺷﻬﺎدت و ﺑﻌﺪ ﺗﺸﯿﯿﻌﺶ را ﻧﺸﺎن .گفت: " ﺣﺎﻻ ﻓﻬﻤﯿﺪم.اﯾﻨﻬﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﻧﺪ ﮐﺎر ﻣﻦ ﺗﻤﺎم ﺷﻮد" چشمهاش پر اشک شد. دستش را آورد بالا، با تاکید رو به من گفت: "اگر این بار زنگ زدند، بگو بدترین چیز این است که آدم منتظر مرگ کسی باشد تا ازش سوژه درست کند. هیچ وقت بخشیدنی نیست." ...🖊 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠اینک شوڪران ✫⇠ به روایت همسر(فرشته ملکی) 7⃣3⃣ 💞{ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺑﺒﺨﺸﺪ. ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ي را ﮐﻪ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ را ﻣﯽ آزرد، او را ﺑﯿﺸﺘﺮ آزار ﻣﯽ داد. اﻧﮕﺎر ﻫﻤﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. ﭼﻪ ﻗﺪر ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد ﮔﻠﻪ ﮐﻨﺪ و ﺣﺮف ﻫﺎﯾﺶ را ﺟﻠﻮي دورﺑﯿﻦ ﺑﮕﻮﯾﺪ. ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻔﺖ. اﻣﺎ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺗﻮﻗﻊ داﺷﺖ روز ﺟﺎﻧﺒﺎز از ﺑﻨﯿﺎد ﯾﮑﯽ زﻧﮓ ﺑﺰﻧﺪ و ﺑﮕﻮﯾﺪ ﯾﺎدﺷﺎن ﻫﺴﺖ. ﭼﻪ ﻗﺪر ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮد. ﻫﻤﻪ ﺟﺎ را ﺟﺎرو ﮐﺸﯿﺪه ﺑﻮد. ﭘﻠﻪ ﻫﺎ را ﺷﺴﺘﻪ ﺑﻮد. دﺳﺘﻤﺎل ﮐﺸﯿﺪه ﺑﻮد. ﻣﯿﻮه ﻫﺎ را آﻣﺎده ﭼﯿﺪه ﺑﻮد و ﭼﺸﻢ ﺑﻪ راه ﺗﺎ ﺷﺐ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮد، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﺪ ﻓﺮاﻣﻮش ﺷﺪه. ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮد «کاش ما هم رفته بودیم.» ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻏﻢ اﯾﻦ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺎري از دﺳﺘﺶ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ آﯾﺪ، ﮐﻪ زﯾﺎدي اﺳﺖ.ﻧﻤ ﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮد «ما را بیندازند ﺗﻮي درﯾﺎﭼﻪي ﻧﻤﮏ،ﻧﻤﮏ ﺷﻮﯾﻢ. اﻗﻼ ﺑﻪ ﯾﮏ درد ي ﺑﺨﻮرﯾﻢ» } 💞 ﻫﻤﻪي ﻧﺎرا ﺣﺘﯿﺶ ﻣﯽ ﺷﺪ ﯾﮏ ﺣﻠﻘﻪ اﺷﮏ ﺗﻮي ﭼﺸﻤﺶ و ﺳﮑﻮت ﻣﯽ ﮐﺮد. ﻣﻦ اﻣﺎ وﻇﯿﻔﻪ ي ﺧﻮدم ﻣﯽ داﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺣﺮف بزنم ، اعتراض کنم، داد ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮي ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺳﺎﺳﺎن ﮐﻪ ﭼﺮا ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻣﯽ زﻧﯿﺪ «اولویت با جانبازان است.» اما نوبت ما را می دهید به ﮐﺲ دﯾﮕﺮ و ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﺪ ﻓﺮدا ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ. ﭼﺮا ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ آن ﻗﺪر وﺳﻂ راﻫﺮو ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن بقیة اﷲ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮا ي ﻧﻮﺑﺖ اﺳﮑﻦ ﮐﻪ رﯾﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﮐﻨﺪ و ﭼﻬﺎر ﻣﺎه ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮش ﺑﺴﺘﺮي ﺷﻮد. 💞ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺳﺎل ﻫﻔﺘﺎد و ﺳﻪ رادﯾﻮ ﺗﺮاﭘﯽ ﺷﺪ، ﺗﺎ ﺳﺎل ﻫﻔﺘﺎد و ﻧﻪ ﻧﻔﺲ ﻋﻤﯿﻖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﺸ ﯿﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «بوی گوشت سوخته را از دلم حس می کنم» اﯾﻦ دردﻫﺎ را ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ اﻣﺎ ﺗﻮﻗﻊ ﻧﺪاﺷﺖ از ﯾﮏ دوﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮد «اگر جای تو بودم، حاضر می شدم بمیرم از درد، اما معتاد نشوم.» ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ دوﺳﺖ ﻧﺪاﺷﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪ،راﺿﯽ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﻓﯿﻦ زدن. و ﻣﻦ دﻟﻢ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ اﯾﻦ ﺣﺮف ﻫﺎ را ﮐﺴﯽ ﻣﯽ زد ﮐﻪ ﻧﻤﯽ داﻧﺴﺖ ﺟﺒﻬﻪ ﮐﺠﺎﺳﺖ و ﺟﻨﮓ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ. دﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻢ ﭘﺎش را ﺧﺮد ﮐﻨﻢ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺴﮑﻦ ﻧﺨﻮرد و دردش را را تحمل کند؟ 💞منوچهر با خدا معامله کرد. حاضر نشد مفت ببازد، حتی ناله هاش را. می گفت: "این دردها عشق بازی است با خدا." و من همه ی زندگیم را در او می دیدم، در صداش، در نگاهش که غم ها را می شست از دلم. گاهی که می رفتم توی فکر، سر به سرم می گذاشت. یک «عزیز من » گفتنش همه چیز را از یادم می برد. باز خانه پر از شادی می شد. ...🖊 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_1112354748222144762.mp3
4.28M
🎵 شب است و سکوت است و ماه است و من... 🔺درد دل با نوای زیبای: «حاج صادق آهنگران» 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نوبت آمد وصف"سردار" دلیر آن چریک پیر، بی تاب و نظیر همچو #شکری کس ندیده روزگار شیر جنگل، مردجنگ و ک
🌾 #فـردا اگر بدونِ تـو💕 باید بہ سر شود... 🌾فرقی نمی کند🚫 #شبِ_من کِی سحـر شود😔 #سردارشهید_فتح_الله_شکری🌷 #شبـتــون_شهــدایــی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا