eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 اے دوّمین محمد و اے امام از خلق و از خداے تعالے تورا سلام♥️ چشم وچراغ خورشید هفت نور روح و روان احمد وفرزند چار امام🌼🍃 حلول 🌙 (ع) مبارک🎊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🖇 #کلام_شهید: 💎قدر اين #انقلاب اسلامي را بدانيد و مدام در جهت تحكيم مباني جمهوري اسلامي كوشا باشيد
زمانی فرا می رسد که تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند: 1⃣ دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود می شوند 2⃣ دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش💬 می کنند. 3⃣ دسته سوم به گذشته خود می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها، دق خواهند کرد 😔 👈پس از خدا بخواهید که با وصال از عواقب زندگی بعد از در امان بمانید 🎋 نوشته ای از شهید 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۹/۱ 📅تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۶ 🗺محل شهادت : جزیره مجنون عراق 🗺محل دفن: مفقود الاثر .. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃❤️🌼♥️🍃 بعضی وقتا دنیـ🌍ـا خیلیییی میشه توی چشمام ... مثلا..... وقتی می خندی😍 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Quran_Page (189).mp3
3.66M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه توبه✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2_5377584425104049559.mp3
4.99M
📖مناجات هر روز ماه رجب 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐آسودگی از محن ، ندارد #مادر 🌼آسایش جان❣ و تن، ندارد مادر 💐دارد غم و اندوه #جگرگوشه خویش 🌼ورنه غم
🔸بار اول که پاییز ۹۴🍂 رفته بود . یک روز در ميون به ما زنگ میزد و همیشه می گفت: اینجا جاش خوبه👌 ما همه چیز داریم. کامله، هیچ سختی نداریم و ... 🔹گر چه ما باور نمی کردیم و می دونستیم داره می گه ما نشیم. می دونستیم میدون جنگ از رفاه و آسایش دوره 💥اما چیزی نمی گفتيم که ناراحت بشه و مثلا باور می کردیم. باهاش میکردیم و می خندیدیم☺️ "خداحافظ خنده های از ته دل ...😔" 🔸بعد از اومدنش دیدیم یه دسته تسبیح📿 خریده، خیلی زیاد بود. بهش گفت: عزيزدلم چقدر زیاد خریدی⁉️ 🔹بعداز یه کم مکث رو به مامان گفت: از یه درمانده خريدمش. دلم نیومد کم بخرم، همه رو یه جا ازش گرفتم. پیر مرد هم خوشحال شد😍 مامانم صورت قشنگشو و تحسينش کرد. الان همون تسبيح ها شده برامون فدای دل لطیف و مهربونش بشم که همیشه به فکر همه بود..🌷 راوی: خواهر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سبک_زندگی_مؤثرتر_از_آگاهی_و_ایمان 7⃣ #استاد_پناهیان 🔻 🔹دو راه عمده برای تقویت ایمان و محبت: ۱. راه
8⃣ 🔻 🔹اندکی ایمان و علاقه‌های خوب، برای انجام رفتار خوب کافی است؛ که غالباً این‌مقدار را داریم 🔹اولین کار مدرسه، کمک به خانواده است تا رفتار بچه درست شود، نه اینکه مدام اطلاعات به مغز بچه منتقل کند 🔹کسی که دین هم ندارد، برای داشتن زندگیِ خوب و بانشاط اول باید سبک‌زندگی و رفتار را درست کند 🔹کدام عمل را انجام دهیم که بالاترین تأثیر را بر ما داشته باشد؟ استغفار، توبه و تغییر رفتار! 🔹بسیاری از عادت‌های ما که باید تغییرشان دهیم از جنس «رفتار دفاعی‌» هستند ________ 🔰 ⭕️ برخی این سؤال را مطرح می‌کنند که «چرا گفتید: قبل از عمل، به آگاهی و ایمان و حتی به محبت، نیاز نداریم؟» ما نمی‌گوییم که قبل از انجام اعمال و رفتارهای خوب، به آگاهی و ایمان و علاقه نیاز نداریم، بلکه می‌گوییم: نیاز به «کسبِ» ایمان و علاقه‌های خوب نداریم؛ چون ذاتاً آنها را داریم، آنها در دلِ ما هست! ⭕️ ایمان قبل از عمل، لازم است و در آیات قرآن هم اکثراً ایمان بر عمل صالح مقدم شده است (آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات...) ولی سؤال ما این است که «به چه‌مقدار ایمان نیاز هست؟» مقدار اندکی از ایمان برای عمل صالح کافی است-بعداً همین ایمان با عمل افزایش پیدا می‌کند- و این اندکی از ایمان هم در اکثر افراد، وجود دارد که به آن «ایمان فطری» می‌گویند. اگر هم نباشد، زیاد نیاز به آموزش ندارد بلکه با یک تلنگر ایجاد می‌شود. ⭕️ یک‌مقدار ایمان و آگاهی و محبت‌های خوب، برای شروع کافی است؛ حالا نوبت به عمل و اصلاح رفتار است! ولی متاسفانه در فرهنگ ما برعکسِ این تلقی وجود دارد و در حوزه و دانشگاه، به‌گونۀ دیگری کار می‌شود. بنده نمی‌گویم که علم را کنار بگذاریم! بنده بی‌سوادی را ترویج نمی‌کنم! خودِ علم، دارد این را می‌گوید که «عمل و سبک رفتارِ درست، ظرفیتِ فهم و درک آگاهی ایجاد می‌کند.» ⭕️ حضرت امام(ره) در کتاب «شرح چهل حدیث» می‌فرماید: «بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی‌شود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت [یعنی همان دستورات دینی، حلال و حرام، واجبات و...] و تا انسان متأدّب به آداب شریعت حقه نشود هیچ‌یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند، و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود» (شرح چهل‌حدیث/8) یعنی تا شما رفتار نکنی نمی‌توانی بفهمی که چرا خدا این دستور را داد! اول رفتار کن بعداً متقاعد می‌شوی؛ چرا اول می‌خواهی خودت را متقاعد کنی و بعداً رفتار کنی؟! ⭕️ بعضی‌ها می‌گویند: «من می‌خواهم اول متقاعد بشوم بعداً رفتار کنم!» در این‌صورت شما باید برای متقاعدشدن وقت بگذاری، مثلاً چند سال باید وقت بگذاری و درس بخوانی تا به انجام واجبات-مثل خواندن نماز- متقاعد بشوی. آیا برای کارهای دیگر هم اول صبر می‌کنی که متقاعد بشوی و بعداً انجام بدهی؟ مثلاً وقتی مریض شدی و پزشک به تو نسخه داد، می‌گویی «من اول باید بفهمم چرا این دارو برای این بیماری تجویز شده؟» یعنی باید سال‌ها درس پزشکی بخوانی تا بفهمی اثر این دارو بر بدنت چیست، آن‌وقت ممکن است در این سال‌ها در اثر همان بیماری‌ات، بمیری! ⭕️ آیا دربارۀ سلامتی و تغذیۀ فرزندت نیز همین‌طوری رفتار می‌کنی؟ مثلاً تا وقتی بچه‌ات نفهمیده که این خوردنی‌ها برایش ضرر دارد، اجازه می‌دهی بخورد، تا بعداً خودش بفهمد و متقاعد بشود که این خوردنی‌ها ضرر دارد؟! چرا بدون اجازۀ بچه، به او غذای خوب می‌دهی؟ به همان دلیل باید بازیِ خوب هم به بچه‌ات پیشنهاد بدهی و باید رفتار مؤدبانه هم به بچه‌ات یاد بدهی. نه اینکه اول به او فلسفۀ ادب را یاد بدهی تا بعداً خودش متقاعد شود که باید ادب را رعایت کند! ⭕️ خیلی از رفتارها(مثل طرز غذاخوردن و لباس‌پوشیدن و رعایت بهداشت و...) را به بچه تحمیل می‌کنیم بدون اینکه بچه اول متقاعد شود، اما وقتی به رفتارهای دینی مثل نماز می‌رسیم، می‌گوییم «بچه اول باید متقاعد بشود و بفهمد، بعداً نماز بخواند!» ⭕️ البته در اینجا بحث ما سرِ دین نیست، بلکه می‌گوییم عمل و رفتار-از خیلی جهات- مقدم بر آگاهی است. مثلاً اگر بخواهید ورزشکار حرفه‌ای برای تیم‌ملی تربیت کنید، لازم نیست سه سال برایش کلاس آناتومی بگذارید و آگاهی بدهید! بلکه با یک آگاهی مختصر، تمرین‌های عملی را شروع می‌کنید. ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
روی پای خدا_6.mp3
8.13M
6 👣 💢 ، مرتبه داره برای کسبِ هر مرتبه، باید تمرینات همون مرتبه رو طی کنی، تا در اون به تثبیت برسی. وقتی یه مرحله رو فتح کردی، نوبت به قله‌ی بلندتر میرسه. 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻همسر شهید مدافع حرم 🔸شهید قاسمی می‌گفت اینکه پیکر⚰ انسان کجای خاک را اشغال کند، مهم نیست بلکه اصل و مهم است👌 که ایشان در راه دفاع از اسلام، اهل‌بیت (ع) و شیعه به نحو احسن عاقبت به خیر شد. 🔹 بسیار قشنگ است و خیلی منتظرش نیستیم؛ ایشان را به خدا سپردیم♥️ همان جا که شده و میهمان اهل‌بیت (ع) است، جایش بسیار خوب بوده و جایگاهی بالاتر از این مهم وجود ندارد❌ 🔸شهید قاسمی در ایام و از پهلوی چپ تیر به ایشان اصابت کرده🔥 بود که به شهادت می‌رسد و به همرزمان شهیدش می‌پیوندد🕊 گرچه باید گفت از آرزوهای آقا مهدی بود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊آخرین مأموریت شهید اصغر پاشاپور با شهادت تکمیل شد از زبان خواهر (همسر شهید پورهنگ) 🌺همسر از صفات اخلاقی جالب برادر شهیدش🌷 چنین می‌گوید: همه خاطراتم از حاج اصغر آمیخته به خنده و بود. همیشه دنبال خوب کردن حال دیگران بود. یک ویژگی که خیلی در او پررنگ بود "مسئولیت پذیریش" بود. محال بود مسئولیت قبول کند و آن را به سرانجام نرساند. 🔹در روزهای آخر هم منطقه که دستور به آزاد شدنش را داده بودند، را به یاری رزمندگان دیگر به طور کامل آزاد کرد✌️ و بعد به رسید و این یعنی آخرین ماموریت خود را هم تکمیل کرد و بعد رفت. 🔸الان هم که ایشان بازگشته است احساس می‌‌کنم بخشی از این وظیفه و مسئولیت باعث بازگشت پیکرش بود🌷 زیرا او مقبولیتی در بین مردم دارد که با این بازگشت به سرانجام خواهد رسید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_25135210.mp3
6.82M
💠پای علم یه افتاده 🎤 🌷بیاد شهید اصغر پاشاپور🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
‌ ‌‌#رمان #نخل_سوخته 📚 📖قسمت 8⃣3⃣ 📚📖حسین از ناحیه ی پا مجروح شده بود و در بیمارستان«کرمان-درمان»بست
‌‌‌ 📚 📖قسمت 9⃣3⃣ 📚📖شب عملیات والفجر سه بود.همه بچه‌ها جلو رفته بودن.حسین هم می خواست با ماشین جلو بره،پیش من اومد و گفت:عباس بچه‌ها رفتن خط.تو،کنار ساکها وایسا و مواظبشون باش. ‼️با ناراحتی گفتم:چرا من بمونم.الان چند ماهه که توی منطقه دارم کار می کنم.حالا که شب عملیاته،باید بمونم و مواظب ساکها باشم. حسین گفت:آخه کسی نیست. ⁉️گفتم:به من ربطی نداره.اینهمه نیروی تازه وارد داریم،خب یکی از اونا رو بذار اینجا. چطور نیرویی که هنوز دوماه نشده اومده،میره جلو اون وقت من بمونم؟من دوست دارم تو عملیات باشم. ✳️اینو گفتم و رفتم توی سنگر.لحظه ای نگذشته بود که دیدم لندکروزی جلوی سنگر ایستاد. حسین و حمید نصری و راننده تو ماشین بودن.یه نفر هم پیاده شده بود و میومد داخل سنگر.تا منو دید گفت:عباس ساکت رو کجا گذاشتی؟-گفتم:توی سنگره. ✳️گفت:بذار همونجا باشه.حالا برو سوار ماشین شو.منم کلی خوشحال شدم و رفتم سوار ماشین شدم.-حسین به راننده گفت:زود حرکت کن.نزدیکی های خط،شیرازی-یکی از بچه‌های اطلاعات-رو دیدیم که داشت نون و حلوا می خورد. ✳️-حسین با دیدن او به راننده گفت:یه کم یواشتر برو.راننده سرعت ماشین رو کم کرد.حسین رو به من کرد و گفت:عباس این قیافه رو خوب نگاه کن. گفتم:کدوم قیافه رو. ✳️گفت:منظورم شیرازیه.-گفت:دارم می بینمش.-گفت:خوب نگاش کن،شاید دیگه هیچوقت اون رو نبینی.من اون لحظه متوجه منظور حسین نشدم.شیرازی رو نگاه کردم خیلی عادی داشت نون و حلوا می خورد. 💠اما اینکه چرا دیگه نمی تونستم ببینمش برام روشن نبود.بعد عملیات که خبر مفقود شدن شیرازی رو شنیدم یاد حرف حسین افتادم و تازه اون وقت بود که منظورش روفهمیدم.اما یه چیز رو هیچوقت نفهمیدم،اینکه حسین واقعا از کجا می دونست؟ ✔️به روایت از عباس طرماحی ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
‌‌ 📚 📖قسمت 0⃣4⃣ 📚📖یه روز با حسین به سمت آبادان می رفتیم.عملیات بزرگی در پیش داشتیم.چندتا از کارای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده و از طرفی آخرین عملیاتمون هم لغو شده بود و من خیلی ناراحت بودم. ⁉️به حسین گفتم:چندتا عملیات داشتیم،اما هیچ کدوم اون طور که باید موفقیت آمیز نبود. این یکی هم مثه بقیه نتیجه نمیده.-گفت:برای چی؟-گفتم:چون این،عملیات خیلی سختیه. بعید می دونم موفق بشیم. ✨-گفت:اتفاقا ما تو این عملیات موفق و پیروزیم.-گفتم:حسین دیوونه شدی،توی اون عملیات های به اون آسونی که هیچ مشکلی نداشتیم،نتونستیم کاری از پیش ببریم.حالا توی این عملیات که اصلا وضع فرق میکنه و از همه سخت تره،موفق می شیم؟ 🌟خنده ای کرد و با همون تکه کلام همیشگی اش گفت:حسین پسر غلامحسین به تو میگه که ما توی این عملیات پیروزیم.می دونستم که اون بی حساب حرفی نمی زنه. حتما از طریقی به حرفی که میزنه ایمان و اطمینان داره. 💠-گفتم:یعنی چی؟ از کجا می دونی؟-گفت:بلاخره خبر دارم.-گفتم:خب از کجا می دونی؟-گفت:به من گفتن که ما پیروزیم.-پرسیدم:کی به تو گفته؟-جواب داد:حضرت زینب(س).دوباره پرسیدم:تو خواب یا بیداری؟ 💠با خنده جواب داد :تو چیکار داری؟فقط بدون،بی بی به من گفت که شما تو این عملیات پیروز میشین و من به همین دلیل میگم که قطعا موفق میشیم.هرچی ازش خواستم بیشتر توضیح بده،چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. ✅نیازی هم نبود توضیح بده، اطمینان او برایم کافی بود.حسین همیشه به حرفی که میزد ایمان داشت و من هم به حسین اطمینان داشتم. ✳️وقتی که عملیات با موفقیت تموم به انجام رسید،یاد حرف اون روز حسین افتادم و ایمان و قطعیتی که تو کلامش بود و هرگز از این اطمینان به او پشیمون نشدم. ✔️به روایت از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_17231484.mp3
2.83M
🎼 🔸 آی شهدا دلای ما تنگہ براتون 🎤🎤مجتبی رمضانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کبوترانه🕊 می گردم گِــ💫ــرد ... ردّی از ها مانـده روی قلبـم که دلتنگمـ💔 میکند بسیــــ😔ــــار ... 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا