eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
50 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر چادری هستی انجا عضو نیستی؟!!؟! واییسوببینم یه کانال عالی میخوای اما پیدا نمیکنی ؟ یدونه کانال بهت معرفی میکنمکه همچی داری _واقعا چی داره ؟ _اینارو داره 👇 😂 😇 ღـوگرافی🙃 😓 🤫 😍 😚 🙁 🤑 🤭 🔮 💔 🎀 📎❤️ 📿 👌 💥 👩‍❤️‍👩 😁 😍 😝 🙁 😬 🤩 😍 😢 😷 😶 😍 😷 😴 🤗 😮 🤥 😧 😐 😮 🤕 😊 😰 😌 😘 🤓 🤩 ♥️بدو بیا وگرنه پشبمون میشیا ❤️ @vkhfobo
صلوات رسم بر این بود که مربی و معلم سر کلاس آموزش اول خودش را معرفی می‌کرد. یک روحانی تازه وارد به نام «محمدی» همین کار را می‌کرد. اما تا فامیلش رو می گفت، همه یکصدا صلوات می‌فرستادند. دوباره می‌خواست توضیح بدهد که نام خانوادگی‌ام ... که صلوات بلندتری می‌فرستادند. بچه ها حسابی سرکارش گذاشته بودند و او گمان می‌کرد که برادران منظور او را متوجه نمی‌شوند و این بهانه‌ای برای شوخ طبعی و کسب ثواب الهی می‌شد.😄🔸️🔸️🔸️🔸️ 🟨شهیدابراهیم هادی🟨
# محاسن بغل دستی ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم. حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت "یا ذوالجلال و الاکرام "رسیدید، که در ادامه آن جمله "حرّم شیبتی علی النار " می آید، با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید. هنوز حرف حاجی تمام نشده ، یک بچه های تخس بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟ برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد .چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعد!😂
خدایا مرسی منو آفریدی قبل از غروب آفتاب رسیدیم مهران.خسته و کوفته با همان سر و وضع آشفته خودمان را به بهداری رساندیم. آنجا صحنه ای را دیدم که هرگز یادم نمی رود. جلو در اورژانس، یکی از اون بچه های شوخ که بهش بمب روحیه هم می گفتند، نشسته بود و دست ها رو بالا برده بود و می گفت: «خدایا ! از اینکه منو آفریدی، مرسی! دستت درد نکند، شرمنده ام کردی!»
# گال تو منطقه بیماری « گال » راه افتاده بود. آنهایی که این بیماری را گرفته بودند، قرنطینه کرده بودند. شب بود. خسته بودم. هوا هم خیلی سرد بود. بچه ها همه توی سنگر خوابیده بودند. جا هم نبود. با خودم فکر کردم چطوری برای خودم جایی دست و پا کنم. رفتم وسط بچه ها دراز کشیدم و شروع کردم به خاراندن. بچه ها به خیال اینکه منم «گال» دارم همه از ترس رفتند بیرون. من هم راحت تا صبح خوابیدم.🥱😃 *به نقل از غلامرضا دعایی
ترکش ریزی، آمبولانس تیزی... وقتی عملیات نمی‌شد و جابجایی صورت نمی‌گرفت نیروها از بیکاری حوصله‌شان کم می‌شد،‌ نه تیر و ترکشی نه شهید و مجروحی و نه سرو صدایی، منطقه یکنواخت و آرام بود آن موقع بود که صدای همه درمی‌آمد و بعضی‌ها برای روحیه دادن به رزمنده ها، دست به سوی آسمان بلند کرده و می‌گفتند: «اللهم ارزقنا ترکش ریزی، آمبولانس تیزی، بیمارستان تمیزی، و غذاها و کمپوتهای لذیذی...» ... و همینطور قافیه سر هم می کرد و بقیه آمین می‌گفتند.😁😄
دختر چادری هستی انجا عضو نیستی؟!!؟! واییسوببینم یه کانال عالی میخوای اما پیدا نمیکنی ؟ یدونه کانال بهت معرفی میکنمکه همچی داری _واقعا چی داره ؟ _اینارو داره 👇 😂 😇 ღـوگرافی🙃 😓 🤫 😍 😚 🙁 🤑 🤭 🔮 💔 🎀 📎❤️ 📿 👌 💥 👩‍❤️‍👩 😁 😍 😝 🙁 😬 🤩 😍 😢 😷 😶 😍 😷 😴 🤗 😮 🤥 😧 😐 😮 🤕 😊 😰 😌 😘 🤓 🤩 ♥️بدو بیا وگرنه پشبمون میشیا ❤️ @vkhfobo
⚘﷽⚘ 😊چی شده؟! دنبال یه کانال مذهبی میگردی که همه جور سرگرمی بذاره؟ پروفایل و کلیپ ها مذهبی هم بذار؟! این که ناراحتی نداره یه کانال سراغ دارم که همه ی اینا رو میذاره 🙈🙊 😂 😇 ღـوگرافی🙃 🤗 😓 🤫 😴 😍 😚 😘 😟 🙁 😔 🤣 😆 🤤 🤩 😮 🤑 🤭 فقط کافیه انگشت مبارکتون رو بذارین روی لینک زیر 😊👇 عطـــــࢪ نـــــࢪگس🌸 @Atre_nargrs
⚘﷽⚘ 😊چی شده؟! دنبال یه کانال مذهبی میگردی که همه جور سرگرمی بذاره؟ پروفایل و کلیپ ها مذهبی هم بذار؟! این که ناراحتی نداره یه کانال سراغ دارم که همه ی اینا رو میذاره 🙈🙊 😂 😇 ღـوگرافی🙃 🤗 😓 🤫 😴 😍 😚 😘 😟 🙁 😔 🤣 😆 🤤 🤩 😮 🤑 🤭 فقط کافیه انگشت مبارکتون رو بذارین روی لینک زیر 😊👇 عطـــــࢪ نـــــࢪگس🌸 @Atre_nargrs
⚘﷽⚘ 😊چی شده؟! دنبال یه کانال مذهبی میگردی که همه جور سرگرمی بذاره؟ پروفایل و کلیپ ها مذهبی هم بذار؟! این که ناراحتی نداره یه کانال سراغ دارم که همه ی اینا رو میذاره 🙈🙊 😂 😇 ღـوگرافی🙃 🤗 😓 🤫 😴 😍 😚 😘 😟 🙁 😔 🤣 😆 🤤 🤩 😮 🤑 🤭 فقط کافیه انگشت مبارکتون رو بذارین روی لینک زیر 😊👇 عطـــــࢪ نـــــࢪگس🌸 @Atre_nargrs
⇦نماز جماعت🌱 همیشه ﻣﻮﻗـﻊ ﻧﻤـﺎز ﺟﻤﺎﻋـﺖ ، ﻣـﺸﻜﻞ داﺷـﺘﻴﻢ.🙃 رﻛﻌﺖ اول ﺑﻌﻀﻲ ﻫﺎ ﺑـﻪ ﻣﻮﻗـﻊ ﻧﻤـﻲ رﺳـﻴﺪﻧﺪ و ﺑـﺎ ﮔﻔﺘﻦ "ﻳـﺎ اﷲ "اﻣـﺎم ﺟﻤﺎﻋـﺖ را ﺗـﻮي رﻛـﻮع ﻧﮕـﻪ ﻣﻲداﺷﺘﻨﺪ...😇 ﻣﻨﺼﻮر، ﻧﻮﺟﻮان ﺳﻴﺰده ﺳﺎﻟﻪاي ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻗـﻊ ﺳﺮِ ﺻﻒ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲ ﺷﺪ. ﻳﻚ روز دﻳﺮ آﻣﺪ. 🧐 اﻣﺎم ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺗﻮي رﻛﻮع اول ﺑﻮد ﻛـﻪ ﻣﻨـﺼﻮر ﺳﺮ رﺳﻴﺪ ،ﺗﺎ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﮕﻮﻳﺪ"ﻳﺎ ﷲ " اﻣﺎم ﺟﻤﺎﻋـﺖ از رﻛﻮع ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ و او رﻛﻌﺖ اول را از دﺳـﺖ داد.😁 ﺗﻮي رﻛﻌﺖ دوم ﺑﻮدﻳﻢ ﻛﻪ ﺻﺪاش را ﻣـﻲ ﺷـﻨﻴﺪﻳﻢ "عجب آدﻣﻴﻪ ! ﺣﺎﻻ اﮔﻪ ﻳﻪ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺻﺒﺮ ﻣـﻲ ﻛـﺮدي ﺗـﺎ ﺑﺮﺳﻢ، زﻣﻴﻦ ﺑﻪ اﺳـﻤﻮن ﻣـﻲ رﺳـﻴﺪ ﻳـﺎ آﺳـﻤﻮن ﺑـﻪ زﻣﻴﻦ؟ آره ﺟﻮن ﺧﻮدﺗﻮن، ﺑـﺎ اﻳـﻦ ﻧﻤـﺎزﺗﻮن ﺑـﺮﻳﻦ ﺑﻬﺸﺖ! ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺧﻴﺎل ﺑﺎﺷﻴﻦ ! "😂🤣 ﺗﺎ اﻣﺎم ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺳﻼم ﻧﻤـﺎز را داد، ﻫﻤـﻪ ﺷـﺮوع ﻛﺮدن ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻳﺪن😂😂 ... @shahid_ebrahim_hadi3