⊰•🖤🕊️•⊱
.
آنـآنهمھازتبـآریـآرآنبـودنـد..!
رفتنـدولیادآمھدآرنـدهنـوز🕊🐾
.
⊰•🖤•⊱¦⇢#شهدا
⊰•🖤•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💫🔗•⊱
.
حَـقالنـٰاسمیتونه
هَمـوناشڪایۍبـٰاشهکه
امـٰامزمـٰان؏ـج"
بـهخـٰاطرگنـٰاهامـونمیریزه🚶🏻♀
#حـواسمونبهاعمـٰالمونهسـت؟!
.
⊰•💫•⊱¦⇢#تلنگرانه
⊰•💫•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌈•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت چهل و هشتم...シ︎
خون از دستم شرشر می ریخت . اون موقع ،ما خانواده فقیری بودیم. پول نداشتم کمربند بخرم؛ شلوارم رو با طناب رو کمرم نگه می داشتم . اونجا دکتر گفت:(پیراهنت رو دربیار.) من خجالت می کشیدم .همه ش تو این فکر بودم که پیراهنم رو در بیارم ،طناب دیده می شه. دکتر،دوباره که گفت ، پیراهنم رو با خجالت در آوردم . دکتر که طناب دور کمرم رو دید ، گفت:( پسر جان ، به جای این که شلوغ کنی برو دنبال درس و کار ،و خودت رو بکش بالا . کاری کن برای جامعه مفید باشی .) این حرفش خیلی من رو به فکر فرو برد .
رسیدیم خونه ، و دیدم بابام داره موتورش رو از خونه در می آره . گفتم :(کجا؟) گفت :(مهمون اومده؛میخوام برم مرغ بخرم.) رمضان گفت:(دایی،نرو!بیرون خیلی شلوغه .)بابام گفت :(نه،بابا!کسی کاری با من نداره الان می آم .) رمضان گفت :(دایی، محمد حالش بده.) باز بابام داشت موتورش رو می کشید بیرون . یه چرخ موتور بیرون بود ، یه چرخ هم تو بود ، هی داشت زور می زد که بندازدش بیرون؛ که از پشت افتاد و موتور هم روش . بعد از این ماجرا خدا بیامرز سعی می کرد حواسش به من باشه ؛ ولی خوب ، من کار خودم رو می کردم . تو اکثر فعالیت های گروه ی اون زمان شرکت داشتم سال ۱۳۵۹ ، عضو بسیج مسجد صادقیه شدم ؛ همون جا که بابک هم بعد ها عضو شد......
نویسنده:فاطمه رهبر
.
⊰•🌈•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🌈•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌱•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت چهل و نهم...シ︎
مادر به استقبالم می آید .وقتی میبیند مشغول تماشایم ، می نشیند روی پله ، و میگوید :هرروز ، هم باشگاه می رفت هم اینجا ورزش می کرد . همیشه هم نوار مداحی می ذاشت ؛اونی که سلیم به زبون آذری میخونه ، زینب، زینب، زینب..... صداش رو بلند می کرد و دوتا لاستیک زانتیا رو می بست به مچ پاهاش ، و از لین سر حیاط میکشید تا اون سر حیاط . بعد دراز میکشید رو این تخت ، وزنه ها رو بالا می برد . گاهی وقت ها می گفتم(بابک ،آخی سن جاوان سان بالا ! انقد نوحه قولاقاسی سان ؟بیدامجی شاد نوار گوی .)"۱" میخندید که (یوخ مامان !مونان چوخ خوشم گلیر.)"۲"
بابک را تصور می کنم که دراز کشیده روی تخته، وزنه ها رو بالا می برد و به اعتراض مادر می خندد . لابد مادر هم همین تصویر امده توی ذهنش که قطره اشکی از صورتش قل میخورد پایین . به مادر گفته ام آذری بلندم و هر وقت دوست دارد ،آذری حرف بزند .
حالا ساعت ها کنار هم می نشینیم ،و مادر ، آذری ،حرف میزند. اولین بار که الهام شنید ، باتعجب به مادرش گفت (نیه تورکی دانیشی سان ؟ حالی اولمور کی؟) ؛"۳" که مادر با رضایتی به دخترش نگاه کرد و گفت (یوخ،بابا!باشارر)؛ "۴" که تصمیم گرفتم به خاطرش ،آذری حرف زدن را هم یاد بگیرم .
دست میگیرم به نرده ، و ازچهار تا پله بالا می روم کمتر از یکسال پیش ،بابک ،روی همین نرده ها نشته بود و از این ور شیشه خیره شده بود به پدرش . خواهر و عمو ها و بردرها دوره اش کرده بودند تا در لحظه ی آخر ، اورا از رفتن منصرف کنند . بابک گوشش به حرف های ان ها بود ،و نگاهش به پدری که ظاهرا چشم به اخبار تلویزیون داشت ؛ اما در دلش جنگی بر پا بود . آن شب ،پاهای بابک برای خداحافظی به طرف پدر نرفته بود ، وعوضش دویده بود به سمت سوریه .
نشسته ام توی سالن . تکیه داده ام به کاناپه ای زمانی ،جای ثابت بابک بوده . ده روز قبل رفتنش ، دندان درد شدیدی داشته روی همین کاناپه دراز کشیده بود که برادر و پدرش کیک به دست وارد می شوند . روی همین کاناپه ، او را می بوسند و ۲۴ ساله شدنش را تبریک می گویند .
بابک برای شام نمیرود به آشپز خانه . امید می گوید :شام که نخوردی !دست کم بیا با کیک عکس بگیریم .
بابک ،همان جور که دستش را گرفته بوده روی صورتش بلند می شود و می رود پیش خانواده اش . نزدیک شان که می شود، دس از صورتش بر می دارد و لبخند می زند .
دور تا دور این سالن پر شده از عکس ها و دیپلم های افتخار بابک. مدال های قهرمانی اش در رشته کیک بوکسینگ ، گوشه و کنار قاب ها آویزان است . تا حالا هیچ عکسی از بابک ندیده ام که د ان نخندیده باشد ؛ جز یکی ! بابک در تمام فضای این خانه حضور دارد و از تمام زوایا ، مشغول تماشا کردنمان است .
پ . ن : ۱-آخه تو جوون ای ، بچه !چقدر نوحه گوش می کنی ؟ کمی نوار شاد گوش کن .
۲-نه مامان !از این نوحه خیلی خوشم می آد .
۳-چرا ترکی حرف میزنی ؟متوجه نمیشه که !
۴-نه بابا! بلده .
نویسنده:فاطمه رهبر
.
⊰•🌱•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🌱•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸🔗•⊱
.
نعمتِآسمانفقطباراننیست
گاهےخٌدا؛کسیرانازلمیکند📿
بهزلالےباران...
مثلِ شما♥(:
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#شهیدانه
⊰•🌸•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💔🔗•⊱
.
گفتم:اۍعشق
مرادستنیازاستدراز..
طلبخویش؛
بہنزدکہبرم؟گفت:
-حسین...!'(:💔
.
⊰•💔•⊱¦⇢#امامحسینم
⊰•💔•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💖🔗•⊱
.
'پشتهرشهیدی
یکشهیدهایستاده(:!🖐🏿
.
⊰•💖•⊱¦⇢#دلبرانه
⊰•💖•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🦋👀🔗•⊱
.
دوستایصمیميهیچوقتاَزهَمجُدانِمیشَن! شایدازهَمدورباشَنوَلیهمیشه
توقلبِهَمدیگَه اَند❤🍃
.
⊰•🦋🔗•⊱¦⇢#رفیقانه
⊰•🦋🔗•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌪•⊱
.
شهیدان چشم بہ راهند تا
ما سر بہ راه شویم ؛ و از راهۍ کہ رفتہاند بِرویم و
رو به راه شویم 💚!
.
⊰•🌪•⊱¦⇢#داداشبابڪ
⊰•🌪•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•❄️•⊱
.
انسانیتزیباست . . .🌹
.
⊰•❄️•⊱¦⇢#ویژھدانلود
⊰•❄️•⊱¦⇢#خادماݪࢪضــا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•☘️🔗•⊱
.
پِلاڪ را از گردنش در آورد.
گفتم:از ڪجـٰا تو را بشنـٰاسند؟!
گفت:آنڪہ بـٰاید بشنـٰاسد!
میشنـٰاسد .
.
⊰•☘️•⊱¦⇢#شهیدانه
⊰•☘️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌷🔗•⊱
.
همه گفتند محال است ولی،
دلخوشم من به محالات رضا...💛📿
.
⊰•🌷•⊱¦⇢#حضرتیارم
⊰•🌷•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•❤️🔗•⊱
.
قبولـمنمـٰا
اگـرچہآلودهام . .
منازڪودڪےعاشقٺبودھام . .✋🏻
.
⊰•❤️•⊱¦⇢#امامرضایقلبم
⊰•❤️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💙🔗•⊱
.
گُفتَـم:
اگـہڪَسۍشُـمآرواینـطورببینـہخـوبنیسـت
تـووَرزِشڪآرۍو . . .
خِـیلۍهـٰآمیشنـاسَنِـت؛
اِبـرآهیمخَنـدیدوگفـت:
اۍبـآبـآ،هَمـیشہڪآرۍکُنڪہ
اگہخُـدآتـورودیـدخوشِـشبیـآد،نـہمَـردِم!
-شَھیدابـرآهیمهـٰآدۍ
.
⊰•💙•⊱¦⇢#تلنگرانه
⊰•💙•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•❄️•⊱
•
حجاب يعنی
خدایا:
میدانم که غیرتت به من تمام ناشدنی است
پس به احترام غیرتت حجاب برسر میکنم؛
قریه الی الله:)
⊰•❄️•⊱¦⇢#حجاب
⊰•❄️•⊱¦⇢#خادماݪࢪضــا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
|ـبـسمࢪببابڪ••♥️ |ـصبـحـتونبخیـࢪ••🎗
ـآنچھگذشتـ...📻🌿
|ـشبتـونشھدایے
|ـعاقبتتونامامـزمانےシ🖐🏼
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•❄️•⊱ • حجاب يعنی خدایا: میدانم که غیرتت به من تمام ناشدنی است پس به احترام غیرتت حجاب برسر میکنم
⊰•🌴•⊱
.
تـازه میفهمم چرا مشکـیست رنگِ چـادرت؟...
مــاه را تاریکیِ شب، این قَدَر جـذّاب کرد🌝
.
⊰•🌴•⊱¦⇢#چادرانھ
⊰•🌴•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🍭•⊱
.
شهداهمیشه آنلاین هستند
کافیہ دلت رو بروزرسانی
کنےاون موقع میبینے کہ در تک تک
لحظات در کنارت بودند و هستندو
خواهند بود هرروز
زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🌹🌿
.
⊰•🍭•⊱¦⇢#داداشبابڪ
⊰•🍭•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🗞👀•⊱
.
یه چیزی این بین یادمون نرھ⇩
اوندنیاچونکہپروفایلتعکسشھیدبود
یابراےِروزتولدیاشھادتکلاستوریاتشد
راجبشھید!
شفاعتنمیشےها ...
یھکارےکنکہ با اعمالت خوشحالشکنے...💔"••)
.
⊰•🗞•⊱¦⇢#تلنگࢪانھ
⊰•🗞•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💫🔗•⊱
.
هرچیز خوبی زمان میبرد
بذرهایی که کاشته میشود در روز بعد جوانه نمیزند .
ولی به این معنا نیست که هیچگاه سبز نمیشوند .
صبور باش... 🧡
.
⊰•💫•⊱¦⇢#انگیزش
⊰•💫•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💚🌱•⊱
.
شرطشھیدشدن❛
شھیدبودناســٺ(:
.
⊰•💚•⊱¦⇢#سرداردلها
⊰•💚•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💌🔗•⊱
.
دِلِم یه پیادِهرَوی اَربَعین با رُفَقا میخواد آقا مَگه ما دِل نَداریم؟•
.
⊰•💌•⊱¦⇢#رفیقانه
⊰•💌•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸🔗•⊱
.
مگر مےشود شب بر من تاریک بگذرد،
وقتے تو ماه منے؟♥️(:🌙
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#داداشبابکم
⊰•🌸•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•❤️🦋🔗•⊱
.
هـر قـدرڪہنـمازهـایـت
منـظمواولوقـتبـاشـد؛
امـورزنـدگۍهـمتنـظیمخـواهدشـد...
مـگرنمۍدانۍکہرسـتگارۍوسـعادت،
بـانـمازقـریـنشـدهاسـت(:'🌸
.
⊰•🦋•⊱¦⇢#آیتاللهبهجت
⊰•🦋•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•☘️🔗💎•⊱
.
روزهـٰامیگذردوھمچنـٰانمـرداِین
میـدانتوهستۍبراۍمـٰا
اورفتهزچشـمُمآندهدردل...シ
.
⊰•☘️•⊱¦⇢#حاجیمونه
⊰•☘️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌸🔗👀•⊱
.
خـوشبہحآلهـرکسیکہ
شهیدشـده🕊
بـراےظهورٺ..!🙂♥
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#درحالانتظار
⊰•🌸•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌷🔗✨•⊱
.
خدایا...🌿
درشهـادتچهلذتےهسـتکه
مخلصـانتوبهدنبـالآناشکشـوق
مےریزندواینـگونهشتـابـاناند؟
.
⊰•🌷•⊱¦⇢#شهادت
⊰•🌷•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii