🔸طرح بزرگ ختم قرآن به صورت مجازی🔸
📝ثبت نام #ختم_قرآن در هر ماه #قمری
📌سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر(عج) و نثار شهدای مدافع حرم و وطن
جزء ۱😊👈شهید مجید کیامنش
جزء ۲😊👈شهیدان محمود و مهدی بام افکن
جزء ۳😊👈
جزء ۴😊👈
جزء ۵😊👈شهید محمدحسین یوسف اللهی
جزء ۶😊👈
جزء ۷😊👈شهید حیدری
جزء ۸😊👈شهید مرتضی زمانی
جزء ۹😊👈
جزء ۱۰😊👈
جزء ۱۱😊👈
جزء ۱۲😊👈
جزء ۱۳😊👈
جزء ۱۴😊👈
جزء ۱۵😊👈
جزء ۱۶😊👈
جزء ۱۷😊👈شهید احمد علی نیری
جزء ۱۸😊👈شهید ابوالفضل خراسانی
جزء ۱۹😊👈
جزء ۲۰😊👈
جزء ۲۱😊👈
جزء ۲۲😊👈
جزء ۲۳😊👈
جزء ۲۴😊👈
جزء ۲۵😊👈
جزء ۲۶😊👈شهید حسن آیت
جزء ۲۷😊👈شهید رضا عامری
جزء ۲۸😊👈شهید سید رحمت الله موسوی
جزء ۲۹😊👈شهید عبدالحمید دیالمه
جزء ۳۰😊👈شهید مسعود بخت آزاد
🌸لطفا جزء های مورد نظر را به همراه نام #شهید مد نظر به آی دی زیر اعلام کنید🌸
🌹مهلت قرائت تا پایان ماه جمادی الثانی به تاریخ ۷اسفند ماه می باشد🌹
@shahidgomnam313
سلام علیکم خدمت همه بزرگواران
برای امورات کانال نیازمند ادمین هستیم و فقط خانم قبول می کنیم چون همه ی ادمین ها و مدیر خانم هستن لطفا اگر کسی تمایل به همکاری داشت پی وی خادم کانال پیام دهد با تشکر🌹
@shahidgomnam313
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود ...
لبیک یا شاه بانوی دمشق...
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #تصویری
🌸 آیتالله مجتهدی (ره)
👈 #خوش_اخلاقی در #خانه 👉
#پیشنهاد_دانلود 👌
🌹کانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨✨
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🌷 بانـو ...
چادرے که شدے مرامت هم چادرے باشد👌
#چادر که گذاشتے وظایفت هم بیشتر مےشود 😉
گرچه می گوییم #عشق و خبرے از وظیفه هم نیست
#چشم هایت بانو...حواست باشد👌
#صدایت بانو... حواست باشد😉
#قدم هایت ...
مبادا رفتارت چادرے نباشد❗️
آخر همیشه مےگویم ...
چادر که سر کردی یک چادر ظاهرے بر سرت هست و یک چادر باطنے بر دلـ❤️ـت
حواست باشد بانـــو ...
چادرے که در دستـان توست #امانت
زهــــ🌸ــــرا (س) است
مبادا چادر را از ما بگیرند و بگویند :
لیاقتش را نداشتے
بانو حواست باشد🖐
💐چادر #حرمت دارد💐
#ما_با_چادرمون_خوشتیپ_تریم😉
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#خادم_نوشت✍🏻
سلام علیکم اعضای گرامی😍💞
خوبین الحمدلله✨
یه سورپرایز دارم براتون 🙂
........
از امشب شبی یک قسمت از کتاب سلام بر ابراهیم🤗 گذاشته میشه توی کانال ان شا الله🍃
پس منتظر باشین🌞
التماس دعا 🤲🏻
#خادمتون
••🦋••
✍🏻#قسمت_اول
•● چرا #ابراهیم_هادی ؟ ●•
تابستان سال ۱۳۸۶ بود. در مسجد امین الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجیبی بود! تمام نمازگزاران ، از علما و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ایستاده بودم.
بعد از نماز مغرب، وقتی به اطراف خود نگاه کردم، با کمال تعجب دیدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته؛ درست مثل اینکه مسجد، جزیره ای در میان دریاست!
امام جماعت پیرمردی نورانی با عمامهای سفید بود. از جا برخاست و رو به جمعیت شروع به صحبت کرد. از پیرمردی که در کنارم بود پرسیدم: امام جماعت رو میشناسی؟
جواب داد: حاج شیخ محمدحسین زاهد هستن. استاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدی.
من که از عظمت روحی و بزرگواری شیخ حسین زاهد شنیده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش میکردم.
سکوت عجیبی بود. همه به ایشان نگاه میکردند. ایشان ضمن بیان مطالبی در مورد عرفان و اخلاق فرمودند:
دوستان، رفقا، مردم مارا بزرگان عرفان و اخلاق میدانند و... اما رفقای عزیز! بزرگان اخلاق و عرفان عملی اینها هستند.
آن گاه تصویر بزرگی را در دست گرفت. از جای خود نیم خیز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم. تصویر، چهره مردی با محاسن بلند را نشان میداد که بلوز قهوهای بر تنش بود.
خوب به عکس خیره شدم. گاملا اورا شناختم. من چهره او را بارها دیده بودم. شک نداشتم که خودش است. ابراهیم بود، ابراهیم هادی!!
سخنان آن عالم بزرگوار برای من بسیار عجیب بود. شیخ حسین زاهد، استاد عرفان و اخلاق که علمای بسیاری در محضرش شاگردی کردهاند، چنین سخنی میگوید؟! او ابراهیم را استاد اخلاق عملی معرفی کرد؟!
در همین حال با خودم گفتم: شیخ حسین زاهد که... اون که سال ها پیش از دنیا رفته!!
هیجان زده از خواب پریدم. ساعت سه بامداد روز بیستم مرداد ۱۳۸۶ مطابق با بیست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اکرم (ص) بود.
این خواب رویای صادقانهای بود که لرزه بر اندامم انداخت. کاغذی برداشتم و به سرعت آنچه را دیده و شنیده بودم نوشتم.
دیگر خواب به چشمانم نمیآمد. در ذهن، خاطراتی را که از ابراهیم هادی شنیده بودم، مرور کردم.
#ادامه_دارد .....
📚برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم_۱
|•کپی به شرط دعای خیر😉
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
••🦋•• ✍🏻#قسمت_اول •● چرا #ابراهیم_هادی ؟ ●• تابستان سال ۱۳۸۶ بود. در مسجد امین الدوله تهران مشغول
••🦋••
✍🏻 #قسمتدوم
°•چرا #ابراهیمهادی؟
فراموش نمیڪنم. آخرین شب ماه رمضان سال ۱۳۷۳ در مسجد الشھداء بودم. به همراه بچههای قدیمے #جنگ به منزل شھید ابراهیم هادی رفتیم.🌙
مراسم براے فوت مادر این شھید بود. منزلشان پشت مسجد، داخل ڪوچه #شھید موافق قرار داشت.🌺
حاج حسین الله ڪرم در مورد شھید هادی شروع به صحبت ڪرد.خاطرات ایشان عجیب بود. من تا آن زمان از هیچڪس شبیه آن را نشنیده بودم!💡
آن شب لطف #خدا شامل حال من شد. من ڪه جنگ را ندیده بودم، من ڪه در زمان #شھادت ایشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا یڪے از بندگان خالصش را بشناسم.📿
این صحبت ها سالها ذهن مرا به خود مشغول ڪرد. باورم نمیشد، یڪ #رزمنده این قدر حماسه آفریده باشد و تا این اندازه #گمنام باشد! عجیب تر آنڪه خودش از خدا خواسته بود ڪه گمنام بماند و با گذشت سالها، هنوز پیڪرش پیدا نشده و مطلبے هم از او نقل نگردیده!
و من در همه ڪلاس هاے درس و براے تمام بچه ها از او میگفتم.🎈
هنوز تا #اذان صبح فرصت باقے است. خواب از چشمانم پریده. خیلے دوست دارم بدانم چرا شیخ زاهد، ابراهیم را الگوی اخلاق عملے معرفے ڪرد؟
فرداے آن روز بر سر #مزار شیخ حسین زاهد در قبرستان ابن بابویه رفتم.🍃
با دیدن چھره او ڪاملا بر صدق رویایی که دیده بودم اطمینان پیدا ڪردم.دیگر شڪ نداشتم ڪه #عارفان را در ڪوهها و در پستوخانههاے خانقاه نباید جست، بلڪه آنان در ڪنار ما و از ما هستند.🌷
همان روز به سراغ یڪے از رفقاے شھید هادے رفتم. آدرس و تلفن دوستان نزدیڪ شھید را از او گرفتم. تصمیم خودم را گرفتم. باید بھتر و ڪاملتر از قبل ابراهیم را بشناسم. از خدا هم توفیق خواستم.شاید این رسالتے است ڪه حضرت حق براے شناخته شدن #بندگان مخلصش بر عھده ما نھاده است.☘
•┈••✾❄♥❄✾••┈•
•.⏳ #ادامه_دارد..
•.📚برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم_1
|•کپی به شرط دعای خیر😌