شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_صد_و_یازده فقط من هستم و او، روبرویم ایستاده و با لبخند نگاهم میکند، میخو
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_صد_و_دوازده
داغ میشوم و سرم را پایین می اندازم: ولی من بهش فکر نکردم، فعلا درگیر خودمم.
- میدونم؛ میخوای خودتو پیدا کنی، ولی مطمئن باش به این نتیجه میرسی که آدم نصفه ای الان و یه همراه میخوای برای ادامه دادن؛ همه یه موقعی به این حالت میرسن که زندگیشون بی هدف و پوچ شده؛ چرا؟ چون همراه میخوان، نیمه دیگه شونو میخوان، وقتی باهم میرسن به یگانگی، تازه معنی زندگی رو میفهمن،دیر یا زود به این نتیجه میرسی.
- یعنی خودت رسیدی؟
میخندد و به روبرو خیره میشود: از ما گذشته این حرفا!
- جنابعالی که انقدر خوب مشاوره میدین یکم از این روضه ها واسه خودتون بخونین!
-من با تو فرق دارم حوراء! زنده و مرده بودنم معلوم نیست!
اخم میکنم: نمیخواد خودتو لوس کنی!
- بحث رو عوض نکن! نظرت درباره علی چیه؟
به مِن مِن می افتم: چه نظری اخه؟ من که نمی شناسمش!
- گفته بودی هرچی من بگم، نه؟
سر تکان میدهم. ادامه میدهد: من میگم بچه خوبیه؛ خیلی وقته باهم دوستیم،ولی بازم راه افتادم تو محلشون تحقیق؛ از نظر اخلاق و ایمان موجهه، بهتر از علی پیدا نمیکنی، ولی بخاطر دستش، باید فکر کنی.
- تجربه ناموفق مامان رو یادت نیست؟ مامان نتونست سختی زندگی با جانباز روتحمل کنه.
- اولا شدت جانبازی بابا با علی خیلی فرق داره، دوما بابا بعد ازدواج با مامان جانباز شد؛ مامان خودش انتخاب نکرده بود؛ تو الان میتونی شرایط رو بسنجی و برنامه ریزی کنی؛ آدما هم باهم فرق دارن، بستگی به خودت داره، مهم اینه که عاقلانه فکر کنی نه احساسی؛ من نمیگم به علی بله بگی یا ردش کنی، میگم از ترس عقب نکش؛
علی شاید تنها نقصش همین دستش باشه، حیفه بخاطر نقص ظاهر از باطن پاکش غافل بشی؛ اول ببین با خودت چندچندی؟ علی رو بسنج، انقدر زود ردش نکن؛ میخوام قبل از رفتن خیالم از بابت تو راحت بشه، شاید باورت نشه ولی مهمترین دغدغه ام تویی... خیلی کم گذاشتم برات..
دستم را میگیرد و می نشاند روی نیمکت، روبروی مزار پدر؛ اصلا نمیتوانم سرم را بالا بیاورم. با انگشت هایش بازی میکند: بشین فکر کن از زندگیت چی میخوای؟ میخوای چی بشی؟ به کجا باید برسی؟ خدا ازت چی میخواد؟
اون حد اعلای خودتو در نظر بگیر و بیا عقب؛ اونوقت میبینی برای رسیدن به درجات بالاتر به یه همراه نیاز داری؛ کی بهتر از علی؟ من با شناختی که از هردوی شما دارم فکر میکنم بتونید باهم خوشبخت بشید.
کلماتش یکی یکی در ذهنم تحلیل میشود تا میرسم به کلمه "باهم". مزمزه اش میکنم و لب می گزم؛ صدایم در نمی آید که جواب بدهم.
- هر سوالی درباره اخلاق و عقیده و کار و شغل و وضعیت خونوادگی علی داری از من و عمه بپرس؛ خیلی وقته باهم رفت و آمد داریم، اگه هرکی دیگه بجز علی بود یه هفته می موندم اصفهان برای تحقیق، فکر نکن ما تو این قضیه خیلی سهل انگاریم، شاید ندونی ولی خواستگارات رو دقیق میسنجیدیم و اگه نامناسب بود مطرح هم نمیکردیم باهات.
تازه می فهمم در این مدت چقدر گیج و غافل بودهام که چیزی از نگاه ها و صحبتهای رمزآلود عمه و حامد نفهمیده ام!
باید بیشتر فکر کنم؛ در این مدت خیلی معطلشان کرده ام ولی هنوز گیجم. شاید اگر حامد بود و کمکم میکرد زودتر به نتیجه میرسیدیم؛ اما نبود حامد مرا می ترسانَد؛ آنقدر به او و راهنمایی هایش وابسته شده ام که حس میکنم بدون او نمیتوانم تصمیم بگیرم؛ آرام میگویم: باید بیشتر فکر کنم!
- ببین! تو الان یه ماهه داری فکر میکنی! عمه میگه خیلی منزوی شدی؛ برای به نتیجه رسیدن باید با علی باهم فکر کنید، حرف بزنید،سوالاتونو از هم بپرسید،اینطور بخوای فکر کنی تا قیامت به جایی نمیرسی؛ از روی ترس فرار نکن، بذار یه شب بیان خونمون، حرفامونو بزنیم؛ آخه فکر علی بیچاره باش که چند وقت دیگه سر به بیابون میذاره!
دستم را روی صورت داغم میگذارم: ن... نمیدونم... هنوز گیجم... میترسم... آینده خیلی مبهمه! تو خیلی با من فرق داری؛ من از بچگی خیلی با آدما مواجه نبودم، از همون اول بلاتکلیف بودم.
دستش را روی زانویم میگذارد و فشار میدهد: پس توکلت کجا رفته خانوم طلبه؟ این چیزا رو شما باید به من یاد بدی؛ انقدر مشکلات رو واسه خودت غول نکن؛ این یه مسئله سادست که با یکم فکر حل میشه! ترس که نداره خانوم کوچولو!
آرنجم را میگیرد و آرام پایین می آورد: من به عمو رحیمم سفارش میکنم تو همه جلسات باشه، اصلا بره تحقیق... قبول؟
درگیرم با خودم؛ حامد راست میگوید، احساس پوچی میکنم؛ شاید به قول او به یک همراه نیاز دارم؛ به یک نیروی محرک به نام عشق.
دست میاندازد سر شانه ام و تا مزار پدر همراهی ام میکند؛ برایم مهم نیست که چادرم را تازه شسته ام، آوار میشوم کنار پدر و سنگ مزار را بوسه باران میکنم
#ادامہ_دارد...
به قلم فاطمہ شکیبا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 . چرا نخواهمت ای عشق :-)
.
از اوناست که سالی یه بار میشه تجربش کنم •🙈•
باور میکنید میتونید معشوق
امام زمان باشید؟!🙄♥️
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#قرار_عاشقی
نقاره خانهات ز کجا آب میخورد
کز بانگِ آن چو سیل سرازیر میشوم
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#امام_خامنه_ای:
شهدای راه بصیرت، افضل از شهدای انقلابند🕊
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_رضایی
#شهید_فتنه_۸۸
سالروزولادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#jihad
#martyr
شهید شو 🌷
💔 اخلاقش طوری بود که نمی شد آدم ازش فاصله بگیرد. غیر از خوش اخلاقی و بگو بخندش، #تواضعش هم زیاد بو
💔
با آنکه جرئتش بالا بود، دلش کوچک بود.
مےگفت اگر ناحق به یکی کشیده زدی، آن دنیا باید جواب بدهی.☝️
ناحق کسی را نزن!
باید حساب بعدش را هم بکنی.
تو آمده ای دق و دلت را خالی کنی یا آمده ای کاری انجام دهی....
#شهید_جواد_محمدی
📚بی برادر ، ص۵۲
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞
من برات کافی نیستم ؟!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 صُـبحِ مَن با یک سَلام اِمْروز زیبٰا میشَود اَلسلام اِی حَضْرتاَربابْ، مولانٰا حَـسَنْ"ع" #د
💔
حرم ﻛﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﺟﻠﻮﻩ ی ﺑﻴﺖ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﺳﺖ...
ﺣَﺴَﻨﻴﻪ ﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﻛﻪ ﺣُﺴﻴﻨﻴﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺖ...
ﻃﺎﻟﻊ ﻫﺮﻛﻪ حسینی ﺳﺖ ﻳﻘﻴﻨﺎً حسنی ﺳﺖ...
ﻛﻪ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺑﻦ علی ﻫﻢ ﺣﺴﻦ ﺩﻭﻡ ﻣﺎﺳﺖ...
حسنی ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺸﺮ ﭼﻪ ﺑﺎکی ﺩﺍﺭﻡ...
ﻛﻪ ﺳﺮ ﻭ ﻛﺎﺭ ﻏﻼﻣﺎﻥ ﺣﺴﻦ ﺑﺎ ﺯﻫﺮﺍﺳﺖ...
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
من نميدانم كه حافظ با كمال حوصله
در خيالاتش
چگونه چهره ات ترسيم كرد...
#این_صاحبنا؟
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
باتو بودن و تورا داشتن
آرامشیست عمیق
که هرکه مبتلایش شود
تمام آنچه را که باید، بدست آورده است....
و همه چیز خوب خواهد بود؛...
أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ...
#یک_حبه_نور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞