شهید شو 🌷
💔 🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین #دختر_شینا #قسمت۶۵ گفت: «قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!» گفتم:
💔
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین
#دختر_شینا
#قسمت۶۶
خندید و گفت: «پس چه کار کرده ای؟! چرا در باز نمی شود.»
چشمش که به میز افتاد، گفت: «ای ترسو!»
دستش را دراز کرد طرفم و گفت: «سلام. خوبی؟!»
صورتش را آورد نزدیک که یک دفعه مهدی و خدیجه و معصومه که از سر و صدای سمیه از خواب بیدار شده بودند، دویدند جلوی در. هر دو چند قدم عقب رفتیم. بچه ها با شادی از سر و کول صمد بالا می رفتند. صمد همان طور که بچه ها را می بوسید به من نگاه می کرد، می گفت: «تو خوبی؟! بهتری؟! حالت خوب شده؟!»
خندیدم و گفتم: «خوبِ خوبم. تو چطوری؟!»
مهدی بغلش بود و معصومه هم از یونیفرمش بالا می کشید.
گفت: «زود باشید. باید برویم. ماشین آورده ام.»
با تعجب پرسیدم: «کجا؟!»
مهدی را گذاشت زمین و معصومه را بغل کرد: «می خواهم ببرمتان منطقه. دیشب اعلام کردند فرمانده ها می توانند خانواده هایشان را مدتی بیاورند پادگان. شبانه حرکت کردم، آمدم دنبالتان.»
بچه ها با خوشحالی دویدند. صورتشان را شستند. لباس پوشیدند. صمد هم تلویزیون را از گوشه اتاق برداشت و گفت: «همین کافی است. همه چیز آنجا هست. فقط تا می توانی برای بچه ها لباس بردار.»
گفتم: «اقلاً بگذار رختخواب ها را جمع کنم. صبحانه بچه ها را بدهم.»
گفت: «صبحانه توی راه می خوریم. فقط عجله کن باید تا عصر سر پل ذهاب باشیم.»
سمیه را تمیز کردم. تا توانستم برای بچه ها و خودم لباس برداشتم. مهدی را آماده کردم و دستش را دادم به دست خدیجه و معصومه و گفتم: «شما بروید سوار شوید.» پتویی دور سمیه پیچیدم.
دی ماه بود و هوا سرد و گزنده. سمیه را دادم بغل صمد. در را قفل کردم و رفتم در خانه گُل گز خانم و با همسایه دیوار به دیوارمان خداحافظی کردم و سپردم مواظب خانه ما باشد. توی ماشین که نشستم، دیدم گل گز خانم گوشه پرده را کنار زده و نگاهمان می کند و با خوشحالی برایمان دست تکان می دهد.
ماشین که حرکت کرد، بچه ها شروع کردند به داد و هوار و بازی کردن. طفلی ها خوشحال بودند. خیلی وقت بود از خانه بیرون نیامده بودند. صمد همان طور که رانندگی می کرد، گاهی مهدی را روی پایش می نشاند و فرمان را می داد دستش، گاهی معصومه را بین من و خودش می نشاند و می گفت: «برای بابا شعر بخوان.»
گاهی هم خم می شد و سربه سر خدیجه می گذاشت و موهایش را توی صورتش پخش می کرد و صدایش را درمی آورد.
به صحنه که رسیدیم، ماشین را نگه داشت. رفتیم توی قهوه خانه لب جاده که بر خلاف ظاهرش صبحانه تمیز و خوبی برایمان آورد. هنوز صبحانه ام را نخورده بودم که سمیه از خواب بیدار شد. آمدم توی ماشین نشستم و شیرش دادم و جایش را عوض کردم. همان وقت ماشین های بزرگ نظامی را دیدم که از جاده عبور می کردند؛ کامیون های کمک های مردمی با پرچم ایران. پرچم ها توی باد به شدت تکان می خوردند.
صمد که برگشت، یک لقمه بزرگ نان و کره و مربا داد دستم و گفت: «تو صبحانه نخوردی. بخور.»
بچه ها دوباره بابا بابا می کردند و صمد برایشان شعر می خواند، قصه تعریف می کرد و با آن ها حرف می زد. سمیه بغلم بود و هنوز شیر می خورد. به جاده نگاه می کردم. کوه های پربرف، ماشین های نظامی، قهوه خانه ها، درخت های لخت و جاده ای که هر چه جلو می رفتیم، تمام نمی شد.
ماشین توی دست انداز افتاده بود که از خواب بیدار شدم. ماشین های نظامی علاوه بر اینکه در جاده حرکت می کردند، توی شانه های خاکی هم بودند. چندتایی هم تانک خارج از جاده در حرکت بودند، برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. معصومه با دهان باز خوابش برده بود. مهدی سرش را گذاشته بود روی پای معصومه و خوابیده بود.
ادامه دارد...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
اشکی قَلیل دارم و اُمّیدِ مرحمت
یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجب را شنیده ام ...
✍روزهای پایانی ماه رجب داره می رسه
خدایا! نذار من همین جور بمونم
بدون هیچ خوب شدنی
خدایا!
دمِ عید هر کسی خونه تکونی می کنه
حتی اون ضایعاتیا هم دیگه جنسای بُنجل و داغونشونو رد میکنن بره
خدایا... نمی خوای منو از شر این جنس بنجل گناه راحت کنی؟
خدایا! من می خوام تو هم بخواه و منو پاکم کن....
#ادمینِآھ...
#ماه_رجب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 سیدحسننصرالله می گوید: هنگامی که حاج قاسم در آخرین دیدار خود به نزد من آمد ، او خواستار اجازه
💔
پاپ ؛ ما سالها برای آرامش عراق دعا کردیم !!
پ.ن:
دوستان شما سالهاست که عراق و سوریه وافغانستان و یمن و کل منطقه غرب آسیا رو به آتش کشیده اند ممنون که دعا میکنید 🙏 🙏
ولی دست هایی که کمک می کنند از لب هایی که فقط دعا می کنند مقدس ترند
#دست_سردار_ما
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
جهان مُردهست بی تو سال ها؛
برگرد، خوب من!
که من خود شاهد برگشتن جانِ جهان باشم...
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۱۲۱) الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَت
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(۱۲۲) يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ
(۱۲۳)وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ
اى بنى اسرائيل! نعمت مرا كه به شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى بخشيدم ياد كنيد.
و بترسيد از روزى كه هيچكس چيزى (از عذاب خدا) را از ديگرى دفع نمى كند و هيچگونه عوضى از او قبول نمى گردد و هيچ شفاعتى، او را سود ندهد و (از جانب هيچ كسى) يارى نمى شود.
✅نکته ها:
اين آيه، از فرزندان و نسل حضرت يعقوب مى خواهد كه براى معرفت بيشتر خداوند و زنده شدن روح شكرگزارى و دلگرم شدن به نعمت هاى الهى، از آن موهبت ها و نعمت ها ياد كنند. البتّه برترى و فضيلت بنى اسرائيل، نسبت به مردم زمان خودشان بود. زيرا قرآن درباره مسلمانان مى فرمايد: «كنتم خير امّة» [۱]شما بهترين امّت ها هستيد. همچنين ممكن است مراد از برترى، پيروزى حضرت موسى و قوم بنى اسرائيل بر فرعونيان باشد، نه برترى اخلاقى و اعتقادى. [۲]زيرا قرآن بارها از بهانه جويى هاى بى مورد و بى اعتقادى آنها انتقاد مى كند.
-----
۱) آل عمران۱۱۰٫
۲) جاثيه۱۶٫
🔊پیام ها:
- نعمت و فضيلت بدست خداوند است. «نعمتى، انعمت، فضّلت»
- نجات از سلطه ى طاغوت، از بزرگ ترين نعمت هاى الهى است. «نعمتى، فضّلتكم على العالمين»
📚 تفسیر نور
.#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
💔
ما محــرمان خلـوت انسیم
غم مخــور
با یـار آشنـا
سخن آشنـا بگو...💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#قرار_عاشقی
محبوبم ؛
امام رضای دلم
امان از عشقِ بزرگ شما
و دلِ کوچک من ...!
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#این_الرجبیون؟
#ماه_رجب 💫
نماز شب بیست و سوم ماه رجب المرجب...(امشب)
🌟حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
🌴هر کس در شب 23 ماه رجب
2 رکعت نماز در هر رکعت سوره حمد 1 بار
و سوره ی (والضحی) را 5 بار بخواند
خداوند در برابر هر #حرف و به تعداد هر مرد و زن #کافر یک درجه در #بهشت به او عطا می کند
و نیز ثواب 70 حج و ثواب کسی که در تشییع 1000 جنازه شرکت جسته
و نیز ثواب کسی که به عیادت 1000 بیمار رفته
و پاداش کسی که حاجت 1000 مسلمان را برآورده نموده است ، به او عطا می کند.
📗 اقبال الاعمال سید ابن طاووس جلد دوم ص 824 ترجمه محمد روحی
✍بهانه میطلبد که بی حساب عطا کند...
آی رفیق! شتاب کن که #ابدیت در پیش داریم
رفقای جان! به رسم رفاقت برای ادمین های کانال هم دعا کنید...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #امام_خامنه_ای: آن روزها #دروازه شهادت داشتیم، ولی حالا #معبری تنگ... هنوز هم برای شهید شدن فرصت
💔
#شهید_سیدمرتضی_آوینی:
دست ما با قلم سازگارتر است تا با تفنگ؛
اما آنجا که شیطان و اولیای او با تفنگ بر جهان و جهانیان حاکمیت یافته اند، ما را چاره ای دیگر نیست مگر آنکه تفنگ برداریم، و از حق و عدالت و مظلومین دفاع کنیم.
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕