eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن هدیً للنّاس و بیّنات من الهدی و الفرقان.. که خودشان بهارند. بهارِ آیه‌های بهاری... فرمود: لکلّ شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان. هر چیز بهاری دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است اصلاً این ماه، بهاری بودنش را از همین آیه‌ها دارد. از مقارن شدنش با نزول این آیه‌های بهاری. بهترین وصف این ماه به روایت خودِ آیه‌ها، «الّذی انزل فیه القرآن» است. شرافت این ماه، به نزول قرآن است. همان کتابی که مایه هدایت است؛ هدیَ، مایه تشخیص است فرقان، مایه دلایل روشن است؛ بیّنات. شرافت این ماه، به قرآن است رفقا. به همان یک شب که قرآن نازل می‌شود. حیف است بهار آیه‌ها بیاید و ما هم‌چنان مهجور باشیم. حیف است عطر این بهار در شامه جهان بپیچد و دل‌های‌مان رنگ و بوی بهار نگیرد. دل‌هایی که در خزانِ دنیازدگی و غفلت و نافرمانی زرد شده و پوسیده. حیف است قبل و بعد از بهار، حالِ دلمان یکی باشد. دوایش را که می‌دانیم. بهار آن کتاب است، این ماه. بهارِ دل‌هاست آن کتاب. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 به نام زيبای نورانی ات که   مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ  ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَايُبْصِرُونَ.  (سوره مباركه بقره. آيه ١٧) ترجمه: مَثَل ایشان مانند کسی است که آتشی بیفروزد،  و همین که روشن کند پیرامون او را، خدا روشنی آنان را ببرد و رها کند ایشان را درتاریکی‌یی  که هیچ نبینند. از اول آيه دلم ماند پيشِ عبارتِ "اَضاءَت حَوْلَهُ"! يك جور خفت و خواري ريخت توي وجودم! از تمام آن باورهايي كه فقط تا يك متري ام را بيشتر  روشن نكردند!  از خودم كه نور را از "نور" نخواستم از "نار"  خواستم.  و چه جهانِ  كوچك ِ كم سويي دارم!  پ.ن: اولين روز، روشناي وجودتان، مبارك تان، نوش تان ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله به نام زيبای نورانی ات که   مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَ
💔 میان کلمه‌های مصحفش، آخر آن جمله‌هایی که که روزه را حکم کرده‌، نوشته؛ «لعلّکم تتّقون» و این «لعلّ» پیچیده در امید و آینده‌ای مبهم است که آدم دلش می‌خواهد زود تحقق پیدا کند. گفته‌ روزه را واجب کردم بر شما بلکه باتقوا بشوید! و انگار همه‌ی فلسفه‌ی این یک‌ماه روزه‌داری هم‌این باشد: «یک دوره‌ی جدی برای تمرین تقوا»؛همراه بایک ظرفیت زمانی عجیب و غریب برای عبودیت و تقرب. «لَعلّکُم تَتّقون» از آن جمله‌هایی است که نمی‌شود راحت از کنارش گذشت. رنگ تقوا گرفتن، مثل آن «صد»ی است که وقتی بیاید همه‌ی «نود»ها را هم با خودش می‌آورد. «فرقان» یکی از آن «نود»هاست! قدرت تشخیص راست و ناراست وقت‌هایی که به هم آمیخته‌اند؛ وقت‌هایی مثل زمانه‌ی ما! داشتنش را به تقوا مشروط کرده‌اند. «گشایش» از تنگناها هم وعده‌ی دیگری برای اهالی تقواست. انگار کسی که تقوا داشته باشد، بن‌بست ندارد. «رزق بی‌گمان و بی‌حساب» هم، رسیدنِ رزق از جایی که فکرش را نمی‌کنیم! با این همه وعده آدم دلش می‌خواهد به قدر یک‌ماه روزه‌گرفتن هم شده، به خودش رنگ تقوا بزند؛ آن احتیاط و پروا و پرهیز دائمی را یک‌ماه تمرین کند. او امید دارد ما از کنار روزها و شب‌های این ماه بی‌تفاوت نگذریم. امیدش در همان کلمه‌ی«لعلّ» پیداست.👌 ما آدم‌های فرصت‌سوزی هستیم، با این حال هر سال که به این دو کلمه می‌رسیم دلمان هوایی می‌شود که این امّا و اگرِ پیچیده شده در «لعلّکم تتّقون» محقق می‌شود؟! مریم روستا ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 میان کلمه‌های مصحفش، آخر آن جمله‌هایی که که روزه را حکم کرده‌، نوشته؛ «لعلّکم تتّقون» و این «لعل
💔 سور ِ خدا چه شرطی هم گذاشته ای! چه با ناز و چه دلبرانه! دوست داشتنت و دوست داشتن ِتو! " كه اگر مرا دوست داريد، از او پيروی كنيد كه من هم دوستتان بدارم."چه رنگين كمانی ساخته ای بين اين دو دوست داشتن. چه عاشقانه و لطيف! از سر شب تا حالا پريشان اين آيه ام. بی قرار اين دوست داشتن. كه چرا حرف ِ تو حرف دوست داشتن است اينجا. كه بين اين همه حرف كه به فهم من مهمند، چرا دوست داشتن براي تو اين همه مهم شده در اين آيه. كه تو چرا اين همه عاشقی اينجا! عاشق من! وقتی نمی دانم بايد چه كنم كه بيشتر دوستم بداری. عاشق ِ من! وقتي سرگردان و حيرانم. عاشق و نگران! نگرانِ نادانی ِ من، كه راه دوست داشتنت را هم خوب بلد نيستم. كه خواسته ای نشانت دهم كه می خواهمت. اين عشق به ابرازش قشنگ است. كه اگر پای عملم می لنگد، لابد مهرم به تو كمرنگ شده. لابد به قدر كافی دوستت نداشته ام. نخواستمت خيلی! دورت نگشته ام به قدر مهربانی ات... دوست داشتنی ِمن! ۳۱ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا (86- نساء) هنگامی که کسی به شما تحیت گفت، پاسخ آن را به طرز بهتر بدهید و یا لا اقل به طور مساوی به او برگردانید. از شماچه پنهان از وقتي اين آيه را خوانده ام هي دوست دارم سلامش بدهم... به ذوق همان يه تكه از خودش كه مي گذارد روي سلامم و پَسَم مي دهد! ... 💞 @aah3noghte💞
💔 "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ" سوره مائده، آيه ٣٥ "ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید." روز و رازقی و روشنايی؟ شب و شب بوها و شادی؟ چشم های خيس قبل از اذان تو؟ دوستت دارم های ناشتا؟ سيب؟ مزمل و تربت و آيينه؟ همه را برداشتم؟ پ.ن: كلمه" وسيله" به معنای هر چيزي است كه ما با علاقه و رغبت براي نزديكتر شدن به چيزي انتخابش مي كنيم. در برخی از تفاسير آمده منظور از وسيله خود ما هستيم. خود ما و تمام آن چه از ما كه ما را به او نزديك می كند. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 بلد نیستم وقتی به در بسته ای می خورم یادم بیاید این قفل حتما کلید دارد و کلیدش حتما دست یکی هست. یاد گرفته ام تا پشت یک در گیر میکنم هزارتا کلید بی ربط را امتحان کنم و در باز نشود و خسته بشوم و درمانده بنشینم پشت در و قفل را نگاه کنم...😔 یکی هست که همه کلیدها دست اوست. کلیدهای عالم غیب عالمی که فقط با دودوتا چهارتای ما نمی شود درهاش را باز کرد.کلیدهایی که جایشان را به جز او کسی نمی داند " وَ عندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ لایَعلَمُها إلاّ هُوَ "۱ گاهی در آن میانه بعد از آن که همه ی کلیدها را امتحان کردی و در باز نشد ، وقتی که خسته شدی از پشت در نشستن ، درمانده شدی از درهای بسته ، از گره های کور ، از قفل های باز نشدنی ، وسط مغرب و عشا ، دو دستت را به آسمان بلند کن و بگو تا درهاش را برایت باز کند . بگو تا راه هاش را برایت باز کند . بگو تا راه هاش را نشانت بدهد. بخوان " او "را به اسمش که " فاتح" است و " مفاتیح " و " مقالید " عالم در دست اوست؛ " اللهمَّ إنّی اسئلکَ بِفاتِحِ الغیبِ الّتی لا یَعلَمُها إلّا انت..." ۲ ۱.سوره‌انعام/۵۹ ۲.ذکرقنوت نمازغفیله ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ.. سوره مبارکه اعراف/۵۸ وقتی زمین پاک نباشد باران را دیده اید چه طور باغ، درختها، سبزه ها و روییدنی ها را جان میدهد و و تروتازه شان می کند؟ دیده اید دانه هایی را که ماه هاست در عمق لایه های خاک پنهان شده اند، چه طور برمی آورد می رویاند؟ در بهار، یک دشت را دو، سه روز بعد باران خوردنش دیده اید؟باورتان می شود همین بارانی که این گل های زیبای صحرایی،این سبزه ها، نهال ها و درختها را جان می دهد، جایی خار و خس برویاند ؟ جایی حتی روییدنی هم از زمین برنیاورد؟ کویری، شوره زاری، بیابانی... هزاری هم که باران موعظه و تلنگر، تبشیر و تنذیر بر سرمان ببارد تا زمینمان زمین نباشد، بی فایده است. تا زیر و رو نکرده باشیم، شخم نزده باشیم و ریشه ی علفهای هرز را نخشکانده باشیم، این باران ها راه به جایی نمی برند. اگر «او» فرآیندهای زندگی مان را هم طوری بچیند که هر روز هزارتا آیه و نشانه و تذکر سر راهمان قرار بگیرد، باز هم بی تفاوت می گذریم؛ شاید حتی از روی جهالت با نیش خندی به طعنه و تمسخر، شاید با رخوت و سستی و بی حوصلگی... وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وقتی نعمت فراوان می شود: تعجب نکن آنها که اهل ایمان و تقوا نیستند، نعمتهاشان فراوان است. اصلا خودت هم وقتی دیدی نعمتها توی زندگی ات زیاد شدند فراوان شدند، قدری به خودت بیا و یک نگاهی دور و برت بینداز. این از سنتهای عجیب الهی ست که هم ایمان و تقوا مایه ی فراوانی - نعمت است، هم غفلت و نسیان؛ با این تفاوت که نعمت اهل تقوا از جنس برکت است، مبارک است؛ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ... اما نعمت اهل غفلت، مایه ی استدراج است و نشانه ی عذاب. گفته بود؛ لابد با همان چهره ای که همیشه از خوف و خشیت برافروخته بود، گفته بود: «آی انسان! وقتی دیدی خدایت پی درپی دارد بر تو نعمت می فرستد و تو همچنان داری نافرمانی اش را می کنی۔ همچنان غرق گناهی، بترس!»۲ ۱. سوره ی اعراف (۷)، آیه ی ۹۶ ۲.نهج البلاغه، کلمه ی قصار ۲۵ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 تكليف دوست داشتن هات را معلوم کن! آب پاکی را ریخته روی دستمان؛ اگر می خواهی بیایی، باید مردانه بیایی وسط؛ تمام قد. حتی تکلیف دوست داشتن هات هم باید معلوم باشد. رُک وراست و جدی گفته، توی این میدان دیگر قرار نیست پدر و مادرهاتان یا همسرها و بچه هاتان، یا خواهر برادر هاتان؛ فامیلتان، یا سرمایه و تجارت و خانه هاتان برای شما از خدا و پیامبرش دوست داشتنی تر باشند؛ وگرنه کار به جاهای باریک می رسد. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ۳۴ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 معامله بلدی؟! بعضی ها فوت وفن معامله را خوب بلدند. اصلا بلدند با کی باید معامله کنند و چه طور معامله کنند. همه ی دار و ندارشان را هم می گذارند وسط؛ چون طرف معامله قابل اعتماد است. می ارزد آدم همه ی هستی اش را بدهد دستش؛ چون به هرحال سود می کند. بعضی ها با خدا معامله می کنند. خدا هم خوب میخرد جان ها و دارایی هاشان را؛ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ  این جماعت، جان و مالشان را اینجا میدهند و توی بهشت تحویل می گیرند. سوره‌مبارکه‌توبه/111 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مادرانه ها همه ی زیبایی و جوانی اش را به پای نبی خدا ریخته بود؛ همه ثروتش را هم؛ اما توی همه ی این سال های دراز، درخت وجودش میوه نداده بود. حالا هربار که اسماعیل و هاجر را میدید، آه میکشید پیچکهای آرزو از سر و رویش بالا می رفتند. صورتش را به آسمان بلند کرد. صداش میلرزید. گونه هاش خیس شدند. فرشته ها آمدند. بشارت «اسحاق» را دادند. با همه ی وجودش خندید. به معجزه می مانست. نود سالش بود؛ اما خدا راست گفته بود. اسمش «ساره» بود؛ همسر ابراهیم(ع)، مادر اسحاق (ع). وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ سوره‌مبارکه‌هود/۷۱ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ (١٦)_سوره نحل و نشانه هایی ( در زمین مانند کوه ها و دریاها و رودها و جنگلها مقرر داشت ) و آنان به ستارگان ( در شبها ) هدایت یابند.! مثلا... مثلِ چشمانت!!! ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا روي زمين با تكبر راه مرو، تو نمي‏توانی زمين را بشكافی و طول قامتت هرگز به كوهها نمي‏رسد؟ (_سوره الاسرا_۳۷) من!! نه قدّم به كوه ها مي رسد نه می توانم زمين را برايت بشكافم و نه حتی بلدم خوب راه بروم اما دلی دارم كه گاهی پرنده مي شود و دورت می گردد!! ... 💞 @aah3noghte💞
💔   و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادیَ الصّالحون و همانا ما در زبور بعد از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. این مرزهای سیاسی و جغرافیایی، این جنگ‌هایی که بشر بر سر جابجایی یک وجب از این مرزها کرده را بی‌خیال. این زمین، این پهنه عجیب جغرافیایی، مالِ هیج‌کدام از این دولت‌ها و ملت‌ها نیست. مالِ خداست؛ اَنّ الارضَ لله. خدا هم مالِ خودش را به هر که بخواهد ارث می‌دهد. به اهالیِ خودش. این‌ها که مُلک و حکومت شرق و غرب عالَم دست‌شان است، زمینِ خدا را غصب کرده‌اند. خدا خودش از اول گفته بود زمینش را چه کسانی باید به ارث ببرند. آن آقایی که تورات و انجیل و زبور و قرآن وعده آمدنش را داده‌اند، قرار است ارث غصب شده خدا را؛ زمین را؛ از دست غاصبان پس بگیرد و به دستِ اهلش بدهد. و زمین، سال‌هاست این رویای شیرینِ موعود را انتظار می‌کشد.  و العاقبه للمتّقین.   ... 💞 @aah3noghte💞
💔 و اوست که دل‌ را محکم نگاه می‌دارد وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا ۖ إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ۱۰ «ربط» بر هر چیزی یعنی بستن آن، محکم بستنِ آن. و «ربط» بر قلب، کنایه از اطمینان دادن به قلب است، محکم‌کردنِ قلب. این را علامه گفته، توی المیزان‌ش.* قلبِ مادرِ موسی را او نگه داشته بود، وقتی پاره‌ی تنش را توی صندوق گذاشت و به نیل سپرد. محکم نگه داشته بود که از اضطراب پاره نشود، که رازش را افشا نکند. خودش گفته؛ لولا اَن رَبطنا عَلی قلبِها لتکون مِن المؤمِنین.  راه، که درست باشد، قدم‌ها که راست باشد، کسی همیشه هست که به قلب آدم «ربط» بزند. دلِ آدم را محکم نگه دارد. خودش گفته که هست. *. علامه طباطبایی رحمت و رضوانِ خدا بر او ... 💞 @aah3noghte💞
💔 بسم الله الرّحمن الرّحیم... ...من المؤمنین رجالٌ صدقوا ما عاهدو الله علیه... برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند... ۳۳ دوستانت را اینطوری بین خلایق رها کرده ای که قاصدانِ تو باشند؟ پیام آورانِ تو؟ رسولانِ ساده تو؟...همین ها که در آسمان ها، میانِ فرشته ها معروفند و رویِ زمین مجهول...همین ها که من هر روز ساده از کنارشان می گذرم. دوست دارم همین دور و برها دنبالشان بگردم، ‌باهاشان حرف بزنم و پیامشان را گوش کنم: هر کدامشان به یک رسولِ ساده می مانند که تازه از حراء درآمده اند... خدا دوستانش را تویِ همین کوچه و بازار ، بینِ همین مردمی که هر روز ساده از کنارشان عبور می کنیم، قایم کرده! باید بگردیم و کشفشان کنیم! نمی دانی کشفشان چه لذتی دارد. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 روز نزدیک این غفلت های تودرتو، این مستی های بی خبری، این بی خیالیهای عجیب و غریب، جلوی گذر زمان را نمی گیرند. روزها تند و تند می گذرند، از پی هم می آیند و می روند. انگار همه ی اجزای زمان توی مسابقه باشند برای رسیدن به آن روز؛ به آن روز که وقت کمی مانده تا رسیدنش؛ که رسیدنش نزدیک است. به آن روز قریب الوقوع که " يَوْمَ الْآزِفَةِ" اش گفته اند؛ وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ ۚ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ / 40 ‌همه این باطل‌هایی که گاه در لباس حق نمایانده‌ایم، همه این نفاق‌های نهان‌شده، این لباس‌های اخلاصِ بر تنِ ریا پوشانیده شده، این هزاررنگ‌های در پسِ یک‌رنگی پنهان‌شده، این مسلمانی‌های آمیخته با شرک و کفر و نفاق، این نفاق‌های آمیخته با ایمان و شرک، این اختلاط‌ها، همه این صفوف در هم آمیخته حق و باطل، راست و ناراست، پاک و ناپاک، یک روز از هم جدا خواهد شد. غربال آن روز آن‌قدر هست که ذره‌ای حق و ناحقی، پاکی و ناپاکی، خالصی و ناخالصی را به‌هم‌آمیخته برنتابد. آن روز، روز جدایی‌ست. روز فاصله، روزِ فصل. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها. / 24 کتاب می‌گفت: چرا به نوشته‌های من فکر نمی‌کنید؟ مگر رویِ درِ دلهای‌تان قفل خورده است؟؟؟... ومن قفل درِ دلم را نگاه می کردم و وحشت می‌کردم! کتاب می‌گفت و ما گوش نمی‌کردیم...می‌دانی رفیق! بعضی کتابها مظلوم‌اند انگار، مهجورند، حرفشان حق است، ولی کسی باورشان نمی کند. داشتم فکر می‌کردم بعضی حرفها زمان ندارند، جاودانه اند، حرفِ حساب اند، یک عمر باید گوش کنی و تکرارشان کنی... مثل حرفِ همین کتاب: حرفی برایِ تمام فصول. ... 💞 @aah3noghte💞
💔 .  وَ مَن یُؤمن بِالله یَهد قلبه  (تغابن/11). راستش توی زندگی‌ام بارها و بارها رسیده‌ام به این‌که قلب مؤمن میانِ سرانگشت‌های خدا می‌چرخد. شاید حتّی خیلی وقت‌ها خدا را با همین چرخش‌های قلبم شناخته باشم. همین دیگرگونی‌هایِ دلم. اصلاً خدا حائل است میان آدم و قلبش؛  اما حسابِ هر کس که بیاید و وارد زمره‌ی ایمان بشود فرق دارد. خدا قلبش را هدایت می‌کند. کشش‌های قلبی‌اش را راه می‌برَد. مبدأ میل آدم را دست می‌گیرد و عوض می‌کند؛  آن وقت، قلب، دیگر خودسر و هرزه گرد نیست. کارِ ما این وسط شاید فقط این باشد که کثیفی‌ها را از قلب‌مان بیرون بریزیم، بعد هم بهره‌مان را از ایمان زیاد کنیم، زیاد کنیم، بلکه قلب‌مان را بیشتر راه ببرد. میان سرانگشت‌های خودش به خوبی‌ها بچرخاند؛ به محبت‌ها و الفت‌‌های نورانی. . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا  (انسان/21) . بر قامت آن‌ها لباس‌هایی از حریر سبز و دیباست و با دست‌بندهای نقره آراسته شده‌اند و پروردگارشان به آن‌ها شرابی پاکیزه می‌نوشاند. جایی گفته‌ای که بهشتی‌ها را از جام‌هایی که طعمش از زنجبیل است می‌نوشانند از چشمه‌ای که به اسم سلسبیل می‌شناسندش، وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلا. عیناً فیها تسمّی سلسبیلاً من که نمی‌دانم چه لذّتی نهفته توی نوشیدن از این باده‌های رویایی، اما یک‌جایی این اوصاف، دلم را بیشتر می‌برد. هوایی‌تَر‌م می‌کند. قدّ فهم من به این‌که «تو ساقی باشی» نمی‌رسد. امّا برای من هم و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً عجیب دلبری می‌کند. خوب‌جوری باید باشد حالِ آن‌ها که ساقی‌شان تو باشی. خوب‌ جایی باید باشد آن‌جا که تو سقّایی کنی.   ... 💞 @aah3noghte💞