دیگه اینکه خوندنِ
#نمازاول_وقت
#دعای_عهد بعد از نماز صبح
و
#زیارت_عاشورا برنامه همگی مونه ان شالله
اما....
چند تا مورد دیگه هم میگم هر کسی دوست داشت اضافه کنه:
#دعاےتوسل
#فرستادن_حداقل_5تا100صلوات
#دائم_الوضو بودن
#صدقه_به_نیت سلامتی امام زمان عج
#پرهیزازدروغ
#پرهیزازغیبت
#استغفارروزانه
#کنترل_خشم_وعصبانیت
#خواندن_نمازشب
البته پیشنهادای خودتونه😊
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 قسمت دهم #بےتوهرگز❤️ 🚫این داستان واقعـےاست🚫 چند لحظه#مکث کرد زل زد توی چشم هام و گفت : واسه
💔
قسمت یازدهم
#بےتوهرگز ❤️
🚫این داستان واقعی است🚫
#فرزند_کوچک_من
هر روز که می گذشت #علاقه ام بهش بیشتر می شد😍
لقبم اسب سرکش بود و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود و من چشمم به دهنش بود🙃
تمام تلاشم رو می کردم تا کانون #محبت و رضایتش باشم
من که به لحاظ مادی، همیشه توی #ناز و نعمت بودم، می ترسیدم ازش چیزی بخوام
#علی یه #طلبه ساده بود
می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته😕
چیزی بخوام که شرمنده من بشه هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت😌
مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره با اینکه تمام توانش همین قدربود...😊
علی الخصوص زمانی که فهمید #باردارم اونقدر خوشحال شده بود که #اشک توی چشم هاش جمع شد😃
دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم این رفتارهاش #حرص پدرم رو در می آورد،😆
مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی و نباید به #زن رو داد ،اگر رو بدی سوارت میشه 😡...
اما علی گوشش بدهکار نبود منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده با اون خستگی، نخواد کارهای #خونه رو بکنه😉
فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم ☝️
و #دائم_الوضو باشم😇
منم که مطیع محضش شده بودم🤗 وباورش داشتم ...
9 ماه گذشت 9 ماهی که برای من، تمامش #شادی بود ،اما با شادی تموم نشد
وقتی علی خونه نبود، #بچه به #دنیا اومد😣
مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت :
لابد به خاطر #دختر دخترزات #مژدگانی هم می خوای؟😡
و تلفن رو قطع کرد!
مادرم پای تلفن خشکش زده بود و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد...😞
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
💔
#دائم_الوضو
[ روستای سابقیه را تازه فتح کرده بودیم.
درگیری سنگینی داشتیم .
در آن درگیری ها تانک را پشت دیواری از دید پنهان کردیم.
همان موقع گوشی همراه محسن شروع کرد به اذان گفتن. سریع پیاده شد و
ایستاد به نماز.
دائم الوضو بود.
بین آن همه سروصدا و شلوغی، با یک آرامش مثال زدنی نماز می خواند.
ما هم با تاسی به او قامت بستیم برای نماز اول وقت.]
#سرمشق
#میم_حاء_سين_نون
#شهید_محسن_حججی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞