💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم یادش بخیر... شب عملیات گفت: "یه چیزی بخون برام" تو یه خونه بودیم؛ محرّم بود... شروع کردم با همین صدای نخراشیدم براش خوندم. قشنگ یادمه صدا می پیچید توی اتاق، روضه دوطفلان براش خوندم: کودکانی عاشق و دلداده پروردم حسین تا جوان گشتن قربان تو آوردم حسین شیرشان دادم که شیر کربلای تو شوند هر دو را نذر علیِ اکبرت کردم حسین... بلند بلند گریه می کرد😭 حال عجیبی داشت...اونجا فهمیدم چقدر عقبم تو این وادی.... #شهید_جابر_زهیری به روایتِ ✍ #شهید_حسن_عبدالله_زاده #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 #کپےپیگردالهےدارد؛ تا پایان اتمام قسمت ها کپی نکنید!