💔
یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود،
مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به سوریه می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم تا با محسن خداحافظی کنم،
ما خیلی گریه و زاری میکردیم؛
اما محسن واقعاً صبور بود و عاشقانه بهسوی #شهادت رفت.
به نقل از : (خواهر شهید)
#شھیدمحسن_حججی
#عاشق_شھادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕