eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 تا شُٖدم صيد تو آسوده ز هر صيادم وای بر من گر ازين قيد کنی آزادم ... #شهدا_عاشقان_واقعی... #شهادت #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 روایتی متفاوت از #شهیدسعید_چشم_براه #قسمت_پنجم مادر از چہره نورانی پسر اینگونه مےگوید: سعید ب
💔 روایتی متفاوت از دیدار آخرش متفاوت بود "مامان! برای همیشه خداحافظ!👋 ان شاءالله وعده ما »☺️ هنوز صدای سعید در گوشم است.... هربار که راهی جبهه بود، پدرش پشت سرش آیت‌الکرسی و چهارقل می‌خواند و می‌گفت: "به خدا سپردمت عزیزم". اما بار آخر، رفتنش جور دیگری بود.🤗 آن روز اصرار داشت پدرش جلوتر از او از خانه بیرون برود و بعد خودش. خداحافظی‌اش با من هم مثل همیشه نبود. دست و روبوسی گرمی کرد و گفت: "مادر خداروشکر که قسمت شد یک‌بار دیگر ببینمت.😍 ان‌شاءالله دیدار بعدی‌مان در " انگار به همه‌مان الهام شده بود این دیدار آخر است.😔 سعید، ۱۰ روزی زودتر از آمدن پیکرش به خانواده رسیده بود. اواخر بهمن‌ ۶۴ ولی پیکرش نهم اسفند تشییع شد. شب آخری که فردای آن قرار بود پیکرش برسد، خوابش را دیدم. در عالم خواب به من گفت: "مامان، بابت جراحاتی که فردا روی بدن من می بینی، ناراحت نباش و بی‌تابی نکن!☝️ هیچ کدام‌شان را نه حس کردم و نه فهمیدم. خوشحال باش چون من از قفس دنیا آزاد شدم.😉 آن لحظه آخر هم (ع) و (س) بالای سرم آمدند و یک شاخه گل به من دادند و از من خواستند آن را بو کنم." 😊 سعید حتی در خواب از من خواست دنبالش بروم تا جایش را در بهشت نشانم بدهم. با هم وارد باغی شدیم که تمام درختان آن به سعید تعظیم می‌کردند. قصرش هم کنار قصر آقا امام حسین(ع) بود.😍 چند روز قبل از آوردن پیکر سعید هم خواب دیدم دو خانم سیاهپوش وارد خانه‌مان شدند، جلویم نشستند و گفتند: " اگر بدانی فرزندت چقدر به اسلام خدمت کرده است تا شهید شود، یک قطره اشک هم برای او نخواهی ریخت."😌 حتی جایی که قرار بود سعید را در گلستان شهدا دفن کنند، در خواب به من نشان دادند. «خواب دیدم همین‌جایی که الان سعید دفن شده است، سکویی بود که وقتی به آن نزدیک شدم، دیدم (ره) روی آن نشسته است. امام(ره) وقتی من را دیدند، یک شاخه گل میخک سوخته به من دادند و رفتند.» 💕 @Aah3noghte💕 📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 خط مقدم... کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی ها مجروح شده بودند حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتندباور می کردند اینجا آخرشه ! یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد ... حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی‌زاده را پیدا کن تورجی را پیدا کردند حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط #روضه‌حضرت‌زهرا برام بخون تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاج حسین خرازی از هوش رفت ... ! صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند. خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود : در بین آن دیوار و در زهــرا صدا می زد پدر دنبال حیـدر می دوید ازپهلویش خون مےچکید زهراے من، زهراے من ... ! #آھ_مادرم #شهیدحاج_حسین_خرازی #شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #حاج_حسین_یکتا : مسابقه‌ی ما برای نزدیکی به امام زمان علیه‌السلام است! چون قرار است که خداوند؛
💔 #حاج_حسین_یکتا: قدری تامل کن!.. برای انقلاب چه کاری کردی؟... آیت الله احمدی میانجی میگفت ”این انقلاب تعزیه خونی قبل از عاشورای حسینی امام زمان هست“... برو ببین نقش تو چیه؟ دشمن از هرطرف داره هجمه میاره به انقلاب.. سایت ها و کانال ها و شب و روز برنامه های ماهواره و عناصر داخلی دارن تلاش میکنن تا ضربه بزنن به تفکر امام خمینی.. مسئول بسیجی که بعد از مسئولیتش بره توی شرکت و کار فرهنگی رو رها کنه ! خاک به سرشه😡.. ما کار و زندگیمون رو آقا مشخص میکنه... #کار_تشکیلاتی #حاج_حسین_یکتا #بسیجی #کار_فرهنگی #آھ... (۳نقطه) 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
#رمان_واقعی_سرزمین_زیبای_من #قسمت_دوم ✨ سال 1990 سال 1967 ... پس از برگزاری یک رفراندوم بزرگ .
✨ آرزوی بزرگ پدرم همیشه آرزو داشت درس بخونه ... دلش می خواست رشد کنه و روزی بتونه از اون زندگی بردگی نجات پیدا کنه😇 ... با تصویب قانون جدید، انگار روح تازه ای توی پدرم دمیده شده بود ... نه مادرم و نه هیچ کدام از همسایه ها ... امیدی به تغییر شرایط نداشتن ... اما پدرم تصمیمش رو گرفته بود ... می خواست به هر قیمتی شده ... حداقل یکی از بچه هاش درس بخونه ...و اولین قدم رو برداشت💪 ... . اون شب وقتی به خونه برگشت غرق خون بود😳 ... صورت سیاهش ورم کرده بود و پاره شده بود ... بدنش هم اوضاع خوبی نداشت😣 ... اومد داخل و کنار خونه افتاد ... مادرم به ترس دوید بالای سرش😰 ... در حالی که زیر بغل پدرم رو گرفته بود ... اشک بی امان از چشم هاش پایین می اومد ... - مگه نگفتی این بار دیگه درست میشه؟پس چرا به جای بیمارستان اومدی خونه؟ ... چرا با این وضع نرفتی پیش دکتر؟😢😭... بهت گفتم دست بردار ... بهت گفتم نرو ... بهت گفتم هیچی عوض نمیشه ... گریه می کرد و این جملات رو تکرار می کرد😭😭 ... . من و سیندی هم گریه مون گرفته بود و بقیه به مادرکمک می کردن ... صبح، علی رغم اصرارهای زیاد مادرم ... پدرم با اون حالش راهی مزرعه شد ... نمی خواست صاحب مزرعه بیشتر از این، عصبانی بشه ... اما دست از آرزوش نکشید ... تا اینکه بعد از یکسال و نیم تلاش بی وقفه و کتک خوردن های زیاد ... اجازه درس خوندن یکی از بچه ها رو گرفت 😔... . خواهرها و برادرهای بزرگ ترم حاضر به درس خوندن نشدن ... گفتن سن شون برای شروع درس زیاده و بهتر کمک حال خانواده باشن تا سربارش ... و عرصه رو برای من و سیندی خالی کردن ... پدرم اون شب، با شوق تمام ... دست ما دو تا رو توی دست هاش گرفت... چند دقیقه فقط بهمون نگاه کرد🙂 ... . - کوین ... بهتره تو بری مدرسه ... تو پسری ... اولین بچه بومی توی این منطقه هستی که قراره بره مدرسه ... پس شرایط سختی رو پیش رو داری ... مطمئنم تحملش برای خواهرت سخت تره .... ولی پدرم اشتباه می کرد☝️ ... شرایط سختی نبود ... من رو داشت مستقیم می فرستاد وسط جهنم🔥😰 ... . ... 💕 @aah3noghte💕
🍃🌸 خدا از این رفیقا نصیبمون کن ... که دستمونو بگیرن ... جا نمونیم ... #شبتون_لبریز_از_یاد_خدا #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 •┄❁#قرار‌هرشب‌ما❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیدعلی_بلورخانی 💕 @aah3noghte💕
💔 جایِ بهشت بهر منِ مبتلا کنید یک خانه در حوالیِ "کربـ و بلا" درست... #آھ_ڪربلا #صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله 💕 @aah3noghte💕
💔 بخند! یک باردیگر جانِ من... تنها فقط یک بار که از حالِ خوشت #شیرین شود تلخیِ این اشعار #تو رفتی... خوش به حالت آرزویت شد برآورده ولی... #دلخسته من #ناکام من #جامانده از پیکار من #شهیدجوادمحمدی #آھ... (۳نقطه) 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شهیدادواردو(مهدی) آنیلی تازه مسلمان ایتالیایی شهید راه اسلام پسر کارخانه دار بزرگ ایتالیایی..
💔 مولتی میلیاردر ایتالیایی، آقازاده‌ بی ادعا ما بودن را از شهدا یاد گرفته‌ایم از شهدای وطنی که جانشان را کف دستشان گذاشتند و بی‌ادعا به جبهه رفتند... شخصیتی مانند ادواردو آنیلی که همه زندگی‌اش مشهورترین برند‌هایی بود که پدرش تولید می‌کرد نه تبلیغ برندها اما همه آن‌ها را به بودن به فروخت. ادواردو حتی یک‌بار هم با ماشین فراری کارخانه پدرش عکس ندارد و خودنمایی نکرد.😍 او ۱۰ سال مدیر مستقیم باشگاه مشهور بود، اما جنتلمن‌مأبانه از او تصویری که در کنار برند‌های مشهور فوتبال خودش را حقیر کند نمی‌بینیم.👌 سالن‌های مد مشهور ایتالیا متعلق به این جوان مولتی میلیاردر بود، اما آنچنان لباس می‌پوشید که دل فقرا را نشکند.☝️ او در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی می‌گوید: «ما در زمانی زندگی می‌کنیم که دوران انحطاط ارزش‌هاست و تنها هدف و اسطوره پول جمع کردن است. پول پرستی بسیار بدتر از مواد مخدر است. همه ما از رواج مواد مخدر میان جوانان نگرانیم، اما متوجه نیستیم به سمت دنیایی می‌رویم که برپایه حساب بانکی اشخاص پایه‌ریزی شده است. همه این‌ها رو به پایان است... ... ... 💕 @aah3noghte💕