#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#سیدحسین_علم_الهدی
#ساده_زیستی
#مدیریت_انقلابی
#کمک_به_محرومین
🌷 فرماندهی کوخ نشین
🌿 رفت سفارش چندین سیخ کباب داد. من تعجّب کردم، که چطور ایشان خرج اضافی میکند؟ کبابها را گرفت و حرکت کردیم. به یکی از مناطق مستضعف نشین رفتیم و سیّدحسین درِ چهار یا پنج خانه را زد. هر کدام در را نیمه باز میکردند، ایشان کباب و نان را به آنها میداد و بدون اینکه کسی را ببیند در را میبست. بالاخره فقط دو تا از کبابها باقی ماند. ظهر به منزل ایشان رفتیم و مادرش با شادی به استقبال سیّدحسین آمد. سیدحسین سفره را باز کرد و به من گفت: «باید کبابها را بخوری.» هر قدر اصرار کردم، ایشان از کبابها نخورد و غذای آن روزش تنها مقداری نان و سبزی بود.
🌸✨ معلم قرآن و نهج البلاغه، شهید سیدحسین علم الهدی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#سیدحسین_علم_الهدی
#ساده_زیستی
#کمک_به_محرومین
🌷 یاور مستضعفین
🌿 هر هفته حداقل یک شب برای کمک به مردم مناطق محروم شهر، به آن جا میرفت و غذا و وسایلی را که از طریق دانشجویان یا مردم جمع کرده بود، بین مستمندان توزیع میکرد. شبی ساعت یک و دو نیمه شب با لباس خاکی به خانه آمد، در حالی که اشک در چشمش حلقه میزد از وضعیت خانوادههای مستضعف تعریف میکرد.
🌸✨ معلم قرآن و نهج البلاغه، شهید سیدحسین علم الهدی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#سیدحسین_علم_الهدی
#مدیریت_انقلابی
#کمک_به_محرومین
🌷 معتقد به هدف
🌿 روزی سیدحسین پشت وانت نشسته بود که ناگهان با شدت به شیشه اتومبیل زد و به راننده گفت: «بایست.» وقتی ماشین ایستاد، گفت: «عقب بیا.» بعد از مسافتی که آمدیم، گفت: «همین جا بایست.»
سیّدحسین از ماشین پیاده شد و رفت به سراغ زن روستایی که با بچّه و مقداری اثاثیهی منزل در کنار جاده ایستاده بود. پرسید: «کجا میروید؟» گفت: «می خواهیم به شهر برویم.» حسین به ما گفت: «کمک کنید اثاثیهاش را سوار ماشین کنیم.» آن زن و بچّه را سوار کردیم و به شهر رساندیم. ما به حسین اعتراض کردیم که در این جادهی خطرناک نزدیک بود ما را به کشتن بدهی. حسین گفت: «ما برای نجات همینها میجنگیم.»
🌸✨ معلم قرآن و نهج البلاغه، شهید سیدحسین علم الهدی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_شهدا
#سیدحسین_علم_الهدی
#ساده_زیستی
#مدیریت_انقلابی
#کمک_به_محرومین
🌷 غمخوار محرومین
🌿 هوای اهواز بسیار گرم بود. کولر گازی خریده بودیم، اما حسین هر شب در پشت بام میخوابید.میگفت: «مگر همهی مردم کولر دارند که من زیر کولر بخوابم.»
🌸✨ معلم قرآن و نهج البلاغه، شهید سیدحسین علم الهدی را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸
🆔 @ShamimeOfoq