هوایی و به شور و شینم - @Maddahionlin.mp3
4.37M
از اینکه بی وفایم - @Maddahionlin.mp3
7.94M
⏯ #مناجات با خدا
🍃از اینکه بی وفایم خیلی دلم گرفته
🍃باید به خود بیایم خیلی دلم گرفته
🎤 #میثم_مطیعی
👌بسیار دلنشین
🌷 #التماس_دعا
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛
#شاه_بانو_یارقیه
گیرم که رقیّه نبوَد دخت پیمبر
یک دختر غربت زده، سیلی زدنی نیست
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴خاک پای پدر و مادر باشید
🌹 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.
پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،
نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
💚السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه ِالْحُسَیْنِ💚
اشڪ💧ـــ...
نگـ👁ـاهُ...
حسـ💔رتُ...
تصـویرڪربــــــــــلا...
😔این است روزگارِ زیارت نرفته ها...
🌷الّلهُمَّ ارزُقنا توفیق زیارت #اربعین
🙏 #الهی_آمین 🙏
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اینستاگرام
این حسین تنها یک عاشق دارد،آن هم زینب است
#صلی_الله_علیک_یا_زینب
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛
داغ روضه هام الشام الشام - @Maddahionlin.mp3
13.66M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴داغ روضه هام الشام الشام
🌴داغ عمه هام الشام الشام
🎤 #محمودکریمی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
✍عصا زنان و آرام نزدیک شد و در حالی که سعی میکرد نفسی تازه کند گفت: «پسرم خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من میکنی؟» راهش رو کج کرد و زیر لب گفت: من دانشجویم پولم کجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صدای خواهشش به گوش رسید که: «از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی بکن دیگه، منم جای مادرت...»
عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست بگوید که پولی برای کمک ندارد اما پیرزن اسکناس 5 هزار تومانی را سمتش گرفت و گفت: «خیر ببینی، من پا ندارم برم اونور، از سوپر اونطرف یه چیزی بخر برام، ثواب داره.ننه !» هیچگاه برای عصبانی شدن زود تصمیم نگیریم!
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔 @arefeen
┗━✨🕊✨🕊✨┛