eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
76 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
همراه خود نسیم صبا می‌برد مرا یا رب چو بوی گل به کجا می‌برد مرا سوی دیار صبح رود کاروان شب باد فنا به مُلک بقا می‌برد مرا با بال شوق ذره به خورشید می‌رسد پرواز دل به سوی خدا می‌برد مرا گفتم که "بوی عشق"، که را می‌برد ز خویش؟ مستانه گفت دل، که مرا می‌برد، مرا برگ خزان رسیده بی‌طاقتم رهی یک بوسه نسیم ز جا می‌برد مرا صبح شنبه تون پر انرژی @shearvdastan
خورشيد دوباره با نويد آمده است از پنجره ى ابر سپيد آمده است برخيز ببين دوباره از مشرق عشق يك صبح پر از نور اميد آمده است ‎‌‎‌@shearvdastan
كسى كه شعله ى مهرش به قلبم حكم مى رانَد چرا بايد مرا در آتش خشمش بسوزاند؟ چرا وقتى مرا از خاك، عزت داد و بالا برد به آسانى بخواهد از كنار خود بتاراند؟ درون من رسول عشق ورزى را برانگيزد كه بى اعجاز، او را روى خاكِ درد بنشاند؟ هراس از آتش دوزخ اگرمبناى دين باشد چگونه نور، ايمان را به دلهامان بتاباند؟ بهشتى نيست؛ جز دلهاى گرم از حس آرامش بشر، زيباترين آيات را در خود نمى خواند جهنم ، سوختن در حسرت ديدار روى اوست عذاب سخت، تنهايى ست. وقتى رو بگرداند نماز صبح ، دركِ بوسه هاى گرمِ خورشيد است عبادت عشق باشد، هيچ كس كافر نمى ماند هنرمندى كه از گِل، شعرهاى سرخ مى سازد زبانِ واژه هاى سركشش را خوب مى داند ميان برگهاى كهنه ى ديوان اين دنيا به شكلِ نوترين ابيات، قدرت مى نماياند يكى را در هواى يك رباعى روح مى بخشد يكى را -مثل من- در يك غزل بايد بگنجاند... @shearvdastan
آفتابا ! مدد کن که امروز باز بالنده تر قد برآرم یاریم ده که رنگین تر از پیش تن به لبخند گرمت سپارم @shearvdastan