همراه خود نسیم صبا میبرد مرا
یا رب چو بوی گل به کجا میبرد مرا
سوی دیار صبح رود کاروان شب
باد فنا به مُلک بقا میبرد مرا
با بال شوق ذره به خورشید میرسد
پرواز دل به سوی خدا میبرد مرا
گفتم که "بوی عشق"، که را میبرد ز خویش؟
مستانه گفت دل، که مرا میبرد، مرا
برگ خزان رسیده بیطاقتم رهی
یک بوسه نسیم ز جا میبرد مرا
#رهی_معیری
#سلام
صبح شنبه تون پر انرژی
@shearvdastan
خورشيد دوباره
با نويد آمده است
از پنجره ى ابر سپيد آمده است
برخيز ببين
دوباره از مشرق عشق
يك صبح پر از نور اميد آمده است
#سلام
#صبح_بخیر
@shearvdastan
كسى كه شعله ى مهرش به قلبم حكم مى رانَد
چرا بايد مرا در آتش خشمش بسوزاند؟
چرا وقتى مرا از خاك، عزت داد و بالا برد
به آسانى بخواهد از كنار خود بتاراند؟
درون من رسول عشق ورزى را برانگيزد
كه بى اعجاز، او را روى خاكِ درد بنشاند؟
هراس از آتش دوزخ اگرمبناى دين باشد
چگونه نور، ايمان را به دلهامان بتاباند؟
بهشتى نيست؛ جز دلهاى گرم از حس آرامش
بشر، زيباترين آيات را در خود نمى خواند
جهنم ، سوختن در حسرت ديدار روى اوست
عذاب سخت، تنهايى ست. وقتى رو بگرداند
نماز صبح ، دركِ بوسه هاى گرمِ خورشيد است
عبادت عشق باشد، هيچ كس كافر نمى ماند
هنرمندى كه از گِل، شعرهاى سرخ مى سازد
زبانِ واژه هاى سركشش را خوب مى داند
ميان برگهاى كهنه ى ديوان اين دنيا
به شكلِ نوترين ابيات، قدرت مى نماياند
يكى را در هواى يك رباعى روح مى بخشد
يكى را -مثل من- در يك غزل بايد بگنجاند...
#سلام
#التماس_دعا
@shearvdastan
آفتابا !
مدد کن که امروز
باز بالنده تر قد برآرم
یاریم ده که رنگین تر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم
#سیاوش_کسرایی
#سلام
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan