eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
78 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
در غمت باده‌ی نابی دل من نوش نکرد در نبود تو مرا خاطره مدهوش نکرد هر کجا پشت سرت حرف و حدیث است ولی ذره‌ای نام تو را زخمی و مخدوش نکرد دل بی‌طاقت ما گرچه که کانون بلاست هیچ‌کس روز مرا چون تو سیه‌پوش نکرد وعده‌هایت همه واهی و از این می‌سوزم همه گفتند دروغ است دلم گوش نکرد سیل اشکی که ز داغ تو به راه افتاده‌ست آتشی را که غم افروخته خاموش نکرد گریه‌ام را همه دیدند ولی هیچ‌کسی جز خیال تو مرا غرق در آغوش نکرد ناسزایی بده ما را نفسی یادم کن تا بگویند اگر رفت فراموش نکرد @shearvdastan
در سرم بافته ام با تو خیالی که شبی... من سر موی تو می بافم و تو شال مرا @shearvdastan
ای که بردم هر زمان نام تو را بین نماز در میان سینه‌ام پنهان بمانی همچو راز یاد دارم یاد می‌کردی مرا،یادش بخیر گاهی از روی محبت گاهی از روی نیاز این‌چنین افتاده‌ام در پیشت اما یار من بوده‌ام روزی میان عشق‌بازان یکه‌تاز هرچه روز وصل و دیدار تو کوته مدت است هست شب‌های غم‌انگیز جدایی‌ها دراز خنده‌ام را از سر شادی تلقی می‌کنی؟ داغ می‌بیند که می‌گردد دهان لاله باز در تحیر مانده‌ام از گردش این روزگار او که ما را کرده بیچاره، شود خود چاره‌ساز سرخوش از بالا نشستن‌ها مباش ای ساده دل یک نشیب سخت دارد عشق بعد از هر فراز @shearvdastan
در هیاهویِ شبِ عشق کسی یاد تو نیست دلِ بیچـاره، به امیـدِ کـه اینجا ماندی ...؟ @shearvdastan
🍁 كج مي كنم از راه تو هر بار راهم را تا ديدنت يادم نيارد اشتباهم را هرچند طوفان ديده ام ، وقت نسيم صبح محكم نگه مى دارم از ترست كلاهم را تو انعكاس ماه بودى بر دل بركه گم كردم از هول تماشاى تو ماهم را با رفتنت هم خواب را از چشم من بردى هم از لبم لبخند هاى گاه گاهم را مردم گمان بر زلف تو بردند هر جا من توصيف كردم قامت بخت سياهم را از غصه مى گردد مكدّر خاطرش وقتى با آينه گـــــويم اگر يك لـــــحظه آهم را طبع لطيفم را مپندار از سر ضعف است پشـــت غزل هايم نــمى بينى سلاحــــم را خونخواه من كارش به چشمان تو مى افتد دنبال اگر گيرد شبى رد نگاهم را @shearvdastan
بی تو بی فایده و بی هیجان است جهان مثل یک پنجره که منظره‌اش دیوار است @shearvdastan
پشت درِ خیالِ تو باران گرفته است فکری به حالِ این دلِ بی سر پناه کن... @shearvdastan
همیشه لافِ صبوری زدم، ولی دنیا خدا کند که مرا با تو امتحان نکند! @shearvdastan
فنجان خالی هم به برگشت تو بدبین است هرچند یاد و خاطرات با تو شیرین است سر می کنم با خاطراتت درد دوری را اما عذاب طعنه ها بعد از تو سنگین است این روزها از داغ تو رگ می زند هر کس هر گوشه ای از شهر ما گرمابه ی فین است وقتی که می رفتی نگاهت هی تکانم داد سنگین ترین لحظه برای مرده “تلقین” است خوش باش بعد من کنار هرکسی...اما گاهی همین یک آرزو مانند نفرین است @shearvdastan
مثل هر شب بی تفاوت شب بخیری گفت و رفت مثل هر شب تا سحر در خود مرورش می کنم... @shearvdastan
كج مي كنم از راه تو هر بار راهم را تا ديدنت يادم نيارد اشتباهم را هرچند طوفان ديده ام ، وقت نسيم صبح محكم نگه مى دارم از ترست كلاهم را تو انعكاس ماه بودى بر دل بركه گم كردم از هول تماشاى تو ماهم را با رفتنت هم خواب را از چشم من بردى هم از لبم لبخند هاى گاه گاهم را مردم گمان بر زلف تو بردند هر جا من توصيف كردم قامت بخت سياهم را از غصه مى گردد مكدّر خاطرش وقتى با آينه گـــــويم اگر يك لـــــحظه آهم را طبع لطيفم را مپندار از سر ضعف است پشـــت غزل هايم نــمى بينى سلاحــــم را خونخواه من كارش به چشمان تو مى افتد دنبال اگر گيرد شبى رد نگاهم را @shearvdastan
افتاده به جان غزلم بیم جدیدی فکرت شده بیماری بدخیم جدیدی روز و شب من بی تو همانند قدیم است دیگر چه نیاز است به تقویم جدیدی سرما زده بر قلب من و مرغ دل تو آماده ی کوچ است به اقلیم جدیدی مانند کبوتر شده قلبت ؛ بنشیند هر روز به یک واسطه بر سیم جدیدی هر مرتبه برگشت تو را جشن گرفتم این مرتبه قصدم شده تصمیم جدیدی @shearvdastan
شب ما بی تو پر از دلهره ی تنهايی ست خوابت آسوده... مهم نيست که بر ما چه گذشت...!! @shearvdastan