در غمت بادهی نابی دل من نوش نکرد
در نبود تو مرا خاطره مدهوش نکرد
هر کجا پشت سرت حرف و حدیث است ولی
ذرهای نام تو را زخمی و مخدوش نکرد
دل بیطاقت ما گرچه که کانون بلاست
هیچکس روز مرا چون تو سیهپوش نکرد
وعدههایت همه واهی و از این میسوزم
همه گفتند دروغ است دلم گوش نکرد
سیل اشکی که ز داغ تو به راه افتادهست
آتشی را که غم افروخته خاموش نکرد
گریهام را همه دیدند ولی هیچکسی
جز خیال تو مرا غرق در آغوش نکرد
ناسزایی بده ما را نفسی یادم کن
تا بگویند اگر رفت فراموش نکرد
#محمد_شیخی
@shearvdastan
در سرم بافته ام با تو خیالی که شبی...
من سر موی تو می بافم و تو شال مرا
#محمد_شیخی
@shearvdastan
ای که بردم هر زمان نام تو را بین نماز
در میان سینهام پنهان بمانی همچو راز
یاد دارم یاد میکردی مرا،یادش بخیر
گاهی از روی محبت گاهی از روی نیاز
اینچنین افتادهام در پیشت اما یار من
بودهام روزی میان عشقبازان یکهتاز
هرچه روز وصل و دیدار تو کوته مدت است
هست شبهای غمانگیز جداییها دراز
خندهام را از سر شادی تلقی میکنی؟
داغ میبیند که میگردد دهان لاله باز
در تحیر ماندهام از گردش این روزگار
او که ما را کرده بیچاره، شود خود چارهساز
سرخوش از بالا نشستنها مباش ای ساده دل
یک نشیب سخت دارد عشق بعد از هر فراز
#محمد_شیخی
@shearvdastan
در هیاهویِ شبِ عشق کسی یاد تو نیست
دلِ بیچـاره، به امیـدِ کـه اینجا ماندی ...؟
#محمد_شیخی
@shearvdastan
🍁
كج مي كنم از راه تو هر بار راهم را
تا ديدنت يادم نيارد اشتباهم را
هرچند طوفان ديده ام ، وقت نسيم صبح
محكم نگه مى دارم از ترست كلاهم را
تو انعكاس ماه بودى بر دل بركه
گم كردم از هول تماشاى تو ماهم را
با رفتنت هم خواب را از چشم من بردى
هم از لبم لبخند هاى گاه گاهم را
مردم گمان بر زلف تو بردند هر جا من
توصيف كردم قامت بخت سياهم را
از غصه مى گردد مكدّر خاطرش وقتى
با آينه گـــــويم اگر يك لـــــحظه آهم را
طبع لطيفم را مپندار از سر ضعف است
پشـــت غزل هايم نــمى بينى سلاحــــم را
خونخواه من كارش به چشمان تو مى افتد
دنبال اگر گيرد شبى رد نگاهم را
#محمد_شیخی
@shearvdastan
بی تو بی فایده و بی هیجان است جهان
مثل یک پنجره که منظرهاش دیوار است
#محمد_شیخی
@shearvdastan
پشت درِ خیالِ تو باران گرفته است
فکری به حالِ این دلِ بی سر پناه کن...
#محمد_شیخی
@shearvdastan
همیشه لافِ صبوری زدم، ولی دنیا
خدا کند که مرا با تو امتحان نکند!
#محمد_شیخی
@shearvdastan
فنجان خالی هم به برگشت تو بدبین است
هرچند یاد و خاطرات با تو شیرین است
سر می کنم با خاطراتت درد دوری را
اما عذاب طعنه ها بعد از تو سنگین است
این روزها از داغ تو رگ می زند هر کس
هر گوشه ای از شهر ما گرمابه ی فین است
وقتی که می رفتی نگاهت هی تکانم داد
سنگین ترین لحظه برای مرده “تلقین” است
خوش باش بعد من کنار هرکسی...اما
گاهی همین یک آرزو مانند نفرین است
#محمد_شیخی
@shearvdastan
مثل هر شب بی تفاوت شب بخیری گفت و رفت
مثل هر شب تا سحر در خود مرورش می کنم...
#محمد_شيخی
#شب_نوشت
@shearvdastan
كج مي كنم از راه تو هر بار راهم را
تا ديدنت يادم نيارد اشتباهم را
هرچند طوفان ديده ام ، وقت نسيم صبح
محكم نگه مى دارم از ترست كلاهم را
تو انعكاس ماه بودى بر دل بركه
گم كردم از هول تماشاى تو ماهم را
با رفتنت هم خواب را از چشم من بردى
هم از لبم لبخند هاى گاه گاهم را
مردم گمان بر زلف تو بردند هر جا من
توصيف كردم قامت بخت سياهم را
از غصه مى گردد مكدّر خاطرش وقتى
با آينه گـــــويم اگر يك لـــــحظه آهم را
طبع لطيفم را مپندار از سر ضعف است
پشـــت غزل هايم نــمى بينى سلاحــــم را
خونخواه من كارش به چشمان تو مى افتد
دنبال اگر گيرد شبى رد نگاهم را
#محمد_شیخی
@shearvdastan
افتاده به جان غزلم بیم جدیدی
فکرت شده بیماری بدخیم جدیدی
روز و شب من بی تو همانند قدیم است
دیگر چه نیاز است به تقویم جدیدی
سرما زده بر قلب من و مرغ دل تو
آماده ی کوچ است به اقلیم جدیدی
مانند کبوتر شده قلبت ؛ بنشیند
هر روز به یک واسطه بر سیم جدیدی
هر مرتبه برگشت تو را جشن گرفتم
این مرتبه قصدم شده تصمیم جدیدی
#محمد_شیخی
@shearvdastan
شب ما بی تو پر از دلهره ی تنهايی ست
خوابت آسوده...
مهم نيست که بر ما چه گذشت...!!
#محمد_شیخی
#شب_نوشت
@shearvdastan