eitaa logo
شعر و داستان
1.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
72 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر نرود به هیچ مطلوب خاطر، که گرفت با تو پیوند @shearvdastan
منم آنکس که میسازد کنار تو جهانش را در آغوش تو میبیند بهشت جاودانش را تو آن‌ هستی که‌ میبخشد، دمادم مِهر برعالم همانند درختی بر، اهالی سایه بانش را مرا اینگونه میخوانند "همان ‌دیوانه ‌عاشق که چشمان ‌سیه ‌پوشی ازو بِسْتانده‌ جانش را بنازم بر وفای گل که حتی بعد پژمردن زِعطرش میتوان فهمید نشان باغبانش را تو دریای دل خود را به من بسپار وفارغ باش که غم هرگز نیافرازد به دریا بادبانش را اگرچه شاعرت هستم، به توصیفت شوم عاجز من از دریای تو بردم فقط یک استکانش را @shearvdastan
سخنی بگوی با من که چنان اسیر عشقم که به خویشتن ندارم ز وجودت اشتغالی @shearvdastan
چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت از هر جواب، خوش‌تر... @shearvdastan
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را من دوست دارم زندگی با دست‌هایت را از بی‌قراری‌های قلب من خبر دارد بادی که می‌دزدد برای من صدایت را روی زمین بودی و من در ماه دنبالت باید ببخشی شاعر سر به هوایت را تسخیر تو سخت است آنقدری که انگار در مشت خود جا داده باشم بی‌نهایت را زود است حالا روی پاهای خودم باشم از دست‌های من نگیری دست‌هایت را هرکس تو را گم کرد دنبال تو در من گشت انگار می‌بینند در من رد پایت را بگذار تا دنیا بفهمد مال من هستی گنجشک‌ها خانه به خانه ماجرایت را  وقتی پُر است از خاطراتت شعرهای من باید بنوشی با خیال تخت چایت را ! @shearvdastan
از روی همه رد شد و آغوش مرا خواست‌... می‌خواست که حرفی بزند،گوش مرا خواست... :) @shearvdastan
در دلم جایی برای هیچکس غیر از تو نیست گاه یک دنیا فقط با یک نفر پُر می شود @shearvdastan
تا من تو را بدیدم، دیگر جهان ندیدم گم شد جهان ز چشمم، تا در جهان نشستی @shearvdastan
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم @shearvdastan
از تو چگونه بگسلم وقتی خیالت با دلم می‌پیچد و از هر طرف سوی تو می‌پیچانَدم @shearvdastan
به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را تفال میزنم هر شب مَفٰاتیحُ الجَنانَم را من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را شبیه قاصدک هاى رها در دشت می‌دانم لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم  امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را @shearvdastan
می‌خواهمت، که خواستنی‌تر ز هر کسی کو واژه‌ای که ساده‌تر از این بیان کنم؟ @shearvdastan
ضربِ دلم را ضربانش تویی جان که مگو، گر همه جانش تویی چشمِ تو گر تیر و مرا در نشان خوش به تنم تا که کمانش تویی @shearvdastan
زیبا تمام حرف دلم این است من عشق را به نام تو آغاز کرده‌ام در هر کجای عشق که هستی آغاز کن مرا @shearvdastan
چه باید کرد با چشمت که در تکرار این لذت جدایى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بیا عهدی کنیم امروز، روز اول دیدار اگر رفتیم بی برگشت، اگر ماندیم بی منت تو باید سهم من باشی اگر معیار دل باشد ولی دق داد تا دادت به من تقدیر بی دقّت جوانی رفت و در آغوش تو من تازه فهمیدم چه می گویند وقتی می کنند از زندگی صحبت خودت شاید نمی دانی چه کردی با دلم امّا دل یک آدم سرسخت را بردی ، خداقوّت! @shearvdastan
هر کسی را سر چيزی و تمنای کسی‌ست ما به غير از تو نداريم تمنای دگر... @shearvdastan
نه اینکه جز تو نمی‌خواهم که من به جز تو نمی‌بینم چه چیز هست به غیر از تو؟ که بنده بنده‌ی آن چیزم @shearvdastan
بر مدارِ مردمک هایت جهان زیباتر است با دو پلکِ مخملینت کهکشان زیباتر است با چنین نقش و نگاری از کمال الملکِ عشق رویِ زیبایِ تو از گُل، بی گمان زیباتر است چشمِ تو زاینده رود و ابروات سی و سه پل با چنین نقشِ جهانی اصفهان زیباتر است تارِ مویِ مشکیِ افتاده بر پیشانی ات از شبِ سنتوریِ مشکاتیان زیباتر است رقص یعنی اوجِ زیبایی ولی بر شانه ات رقصِ مویِ "بویِ جویِ مولیان" زیباتر است صفحه صفحه خوانده اند از دلبری هایت به سوز گرچه نازت ای الاهه با بنان زیباتر است باغِ مرواریدی و گلبرگِ نازت از حریر آبیِ پیراهنت از آسمان زیباتر است بیخیالِ ابرِ تیره، روسری را پس بزن ماهِ من در پیچ و تابِ گیسوان زیباتر است مریمِ انجیر و انجیلی و با آهنگِ تو زنگِ ناقوسِ کلیسا از اذان زیباتر است در خیالم با منی و خش خشِ گامت غزل با تو بینِ فصلها فصلِ خزان زیباتر است عشق یعنی بیخیالِ غصه ها پیکی بریز گاه مستی با همین یک استکان زیباتر است گفتمت با "شور و مستی"... ، پاسخم دادی که نه! با تغزل هایِ شهرادم جهان زیباتر است @shearvdastan
گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست در ودیوار گواهی بدهد کاری هست @shearvdastan
از مُلکِ جهان و عِیشِ عالم من عشقِ تو اختیار دیدم @shearvdastan
چشم هایم را می بندم به تو فکر میکنم پراز تو می شود جهانم. @shearvdastan
حالی برای گفتن دیوان شعر نیست یک مصرع و خلاصه (تورا دوست دارمت) @shearvdastan
تا زنده‌ام که هیچ، به من اعتماد کن می‌میرم و میان کفن عاشقِ توام ... @shearvdastan
در دو چال گونه ات دنیای من جا می‌شود عاشق دنیای خویشم لحظه ی خندیدنت @shearvdastan