eitaa logo
شعر و داستان
1.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
59 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
نگرانم که به تو هدیه کنم شعرم را و تو آن را به کسی... وای! ولش کن اصلا... @shearvdastan
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره آبم که در اندیشه دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم @shearvdastan
سخنان چند روز قبل حضرت‌آقا حجت را تمام کرد؛ «به کسی رای بدهید که توانایی کار در جهت ملاک‌های انقلاب داشته باشد» تکلیف روشن است🤚 - کار برای انقلاب باشه نه برای رشد خودم در قدرت - کار توسط تیم انقلابی باشه نه تکنوکرات‌ها - کار انقلابی، کار به هر قیمتی نیست و به قول معروف هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. - کار انقلابی توأم با پاکدستی و ملاحظه صرفه و صلاح بیت‌المال است. مصداق رهنمود آقا را یک نفر می‌دونیم و با جان و دل به او رأی می‌دهیم و برایش تبلیغ می‌کنیم.
استکان خالی چای و هوایی بی دلیل از سڪوتی خسته تا مرز صدایی بی دلیل دود سیگار و شب و تک سرفه های زهردار می کشاند ذهن را تا انتهایی بی دلیل بغض سنگین جنون در خنده های نیش دار میشود دریای غم در رد پایی بی دلیل خاطراتی در میان فال تلخ قهوه ها ساده می گیرد دلم در ابتدایی بی دلیل پرسه در پس کوچه های قصه ای پر ماجرا داستانی مانده بر دست خدایی بی دلیل شکوه ی خاڪ از نگاه آسمانی خسته تر ابرهایی خشڪ از اندوه نایی بی دلیل ڪفر میگیرد زمین پاڪ را در فصل درد باز میپرسم تو را از خود ڪجایی؟بی دلیل @shearvdastan
با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه عاشق‌ترم را باد برد @shearvdastan
سلام دوستان.. داریم برای اطعام نیازمندان در روز عید غدیر پول جمع آوری میکنیم.. اگر کسی توانایی مالی داره میتونه به پی وی بنده مراجعه کنه..
به من دل ببند ما هنوز عمقِ سبزِ بهاران را نزیسته ایم ما هنوز به اوجِ شعر به لحظه ی نفس گیرِ رسیدن نرسیده ایم .. دوستم داشته باش سر بر شانه ی حوصله که بگذارم تو را کنارِ هر واژه به صراحتِ می‌‌سرایم ... @shearvdastan
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده @shearvdastan
بیا یک لحظه خود  را بنده ی درگاه  شیطان کن گناهت گردن من هرچه می خواهی تو عصیان کن ببخشا بر من از گرما ی سوزان تنت جانا  بمان خورشیدکم  فکری به حال این زمستان کن چراغانی کن امشب محفل تاریک قلبم را نقاب از چهره ات بردار و ماهت را نمایان کن برایم می بیاور ساقی میخانه اش با من طبیبم گفته دردم را تو بایک جرعه درمان کن کنارت حضرت دلبر حجابم عین خود خواهی است خودت شال مرا بردار و مویم را پریشان کن بگیر از من هر آنکس که تو را از من جداکرده  برایم حس ناب  عاشقی را هم  دو چندان کن شنیدم دست ودلبازی عزیزم خواهشی دارم فقط در باغ لب هایت مرا با بوسه مهمان کن اگر آغوش تو  زندان و من هم مجرمی باشم من آزادی نمی خواهم  مرا محکوم زندان کن  @shearvdastan
من بازی عشق را تازه فهمیدم وقتی دستانت مراهم کردقربانی @shearvdastan
ای فکر های لعنتی احمقانه ام... این وقت شب به من چه که او در خیال کیست؟ @shearvdastan
من برگ گلم باغ شبستان من است وآن‌ بلبل خوش‌ لهجه غزلخوان من‌ است نوباوهٔ شب که شبنمش می‌ خوانند هر صبح به نیم‌ بوسه مهمان من است @shearvdastan
دیپلماسی التماسی هزار اُف به شما باد ‌و دیپلماسی تان به دیپلماسیِ همواره التماسی تان هزار اُف به شمایی که بوده بسته به غرب همیشه بینشِ وارونه یِ سیاسی تان هزار اُف به شمایی که غم کشیده ولی ز فرطِ حیله و نیرنگِ عمر و عاصی تان هزار اُف به شمایی که شد سلاحِ ستم همیشه دانشِ او از ستم هراسی تان هزار اُف به شمایی که قلب محرومان پر است از غمِ محروم نا شناسی تان هزار اُف به شمایی که ننگ توطئه هاست به رویِ ناصیه های همه نواصیِ تان ندیده اید به هر دوره ای توانِ وطن هزار اُف به شما باد و ناسپاسی تان به خادم وطنی انگِ شش کلاس زدید ولی عیان شده همواره بی کلاسی تان دوباره توطئه ای تازه را رقم زده اید حواس ماست به نیرنگِ بی حواسیِ تان @shearvdastan
چه باید کرد با چشمت که در تکرار این لذت جدایى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بیا عهدی کنیم امروز، روز اول دیدار اگر رفتیم بی برگشت، اگر ماندیم بی منت تو باید سهم من باشی اگر معیار دل باشد ولی دق داد تا دادت به من تقدیر بی دقّت جوانی رفت و در آغوش تو من تازه فهمیدم چه می گویند وقتی می کنند از زندگی صحبت خودت شاید نمی دانی چه کردی با دلم امّا دل یک آدم سرسخت را بردی ، خداقوّت! @shearvdastan
خدایا نمی‌دانم هدفم از زندگی چیست؟ عالم و مافيها مرا راضی نمی‌کند. مردم را می‌بینم که به هر سو می‌دوند، کار می‌کنند، زحمت می‌کشند، تا به نقطه‌ای برسند که به آن چشم دوخته‌اند. ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می‌دوم و کار می‌کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می‌کنم؛ ولی نتیجهٔ آن مرا خشنود نمی‌کند. ، ۳۱ خرداد، سالروز شهادت @shearvdastan
آری دوستت دارم چنان با احتیاط مثل «شاید» چنان باورنکردنی مثل «آری» و چنان طولانی مثل «تا چه پیش آید» @shearvdastan
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من به‌ عاقبت به من آیی که منتهات منم @shearvdastan
خبر آورده کبوتر که جهان در خطر است سیل و طوفان بلا رقص کنان پشت سر است لرزه بر جان زمین افتد اگر در دل شب سعی اصلاحگرایان زمان بی اثر است آسمان بنگرد از خشم اگر شب به زمین هدفش کشتن پروانه ی باغ سحر است آنکه ویران شده شالوده ی اندیشه ی او دربدر مانده و از ذکر خدا برحذر است هر چه گفتیم فراهم شود ابزار نجات خبر آمد که مخاطب کچل و کور و کر است شهد شیرین شهادت نچشد خیره سری که از احوال دل خلق خدا بی خبر است خبر آورده کبوتر که ز جا برخیزید زانکه خاموشی ما مایه ی ننگ بشر است زندگی در قفس تنگ بجز رنج و عذاب  سبب مرگ گل و بلبل خونین جگر است @shearvdastan
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است @shearvdastan
سلام..دوستان اگر عکس پروفایل تک مصرع یا تک بیتی زیبا دارید و دوست دارید به اشتراک بزارید برام بفرستید