eitaa logo
شعر و داستان
1.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
72 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
دردی‌ست در دلم که گر از پیش آب چشم برگیرم آستین برود تا به دامنم @shearvdastan
پرنده‌ها همه رفتند و ناپدید شدند خبر رسید که در آسمان شهید شدند ستاره‌ها که پی چشمهایشان بودند شبی گذشت و از این قصه ناامید شدند زمانه دید که پروانه‌های پرپر ما میان آتش دیدار، رو سپید شدند همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید، شدند گذشته از مه و بوران و جنگل و باران بهارنامه‌ی این کهنه سررسید شدند "به رغم مدعیانی که منع عشق کنند" به پای عشقِ وطن مانده و شهید شدند حسن زرنقی @shearvdastan
تازه شد خبر ، خبر جدید شد چیست ؟ خادم الرضا شهید شد کوله بار بسته یار ، عازم است کیست این ؟ رفیق حاج قاسم است کیست این ؟ چقدر کربلایی است باز هم شهید ، یک رجایی است کیست این شهید یا رضا به لب ؟ جان او رسید با رضا به لب کیست این که نام او سرآمد است ؟ مقصدش رواق‌های مشهد است پله زد به آسمان قدم قدم باز شد به روی او در حرم راه را نرفت ، راه را دوید شد کبوتر و به آسمان پرید باز هم خبر ، خبر جدید نیست کشور رضا که بی شهید نیست محسن ناصحی @shearvdastan
این گریه های تلخ ، امانم نمی دهد شوقی به سینه ی نگرانم نمی دهد این چشم های خیس که کاری نمی‌کند در موج درد ، آینه داری نمی کند امروز غرق داغ دل هر ستاره است بغضی عجیب منتظر یک اشاره است حال و هوای شهر چه طوفانی است باز تکرار روضه های سلیمانی است باز گفتند یک سبد گل نیلوفر آمده هر لاله ای نشسته به خون پرپر آمده گفتند ورزقان چمن گل شکفته هاست دامان درد و آینه ی دشت کربلاست این لاله های عشق چرا واژگون شده گفتند دیزمار معطر به خون شده هر سینه ای از این غم و اندوه چاک بود گفتند جسم سیّدی آنجا به خاک بود گفتند دیده ایم دعایش گرفته بود او را میان خویش عبایش گرفته بود گفتند دیده ایم به مقصد رسیده بود مهمان نورسیده ی آن سر بریده بود گفتند زیر سایه ی آتش میان دود می‌سوخت یاد مادر و آن صورت کبود سیّد بخواب راحت و آسوده ، بیصدا سیّد بخواب در بغل حضرت رضا از طعنه های مردم اگر دل شکسته ای دیگر بخواب ، آه مسافر چه خسته ای آئینه ی جمال تو زخم از جراحت است زیبا به قامت تو لباس شهادت است زخم تو را نیاز به دست طبیب نیست نوشیدنت ز جام شهادت عجیب نیست این بود اوج خواسته و مدعای تو ای عاقبت بخیر ، روا شد دعای تو یادت همیشه در دل آشفته ماندنی ست اری کتاب همت و عزم تو خواندنی ست سیّد بخند ....دست به رهبر تکان بده آرامشی به قلب امام زمان بده امیر رضا فرجوند @shearvdastan
آه از آن پرسش که دیر آمد سویِ بیمارِ خویش مرده بودم، حالِ من از دیگری پرسید و رفت! @shearvdastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر صورت باغ تا شقایق خندید غم اشک شد و از آسمان باز چکید در سینه‌ی ملت شهادت ، ایران یکبار دگر داغ رجایی جوشید عشق است و قبولی زیارت آخر اشک است و تمنای شهادت آخر هرکس بشود خادم درگاه رضا باید بشود شهید خدمت آخر ما منتظریم از آسمان برگردی در سبزترین بهارمان برگردی وقتش که رسید در کنار سردار با دولت صاحب‌الزمان برگردی @shearvdastan
47.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی حاج احمد واعظی در مسیر منتهی به حرم امام رضا ع
فرق میکند به چه کسی رای بدهیم!
روزگاری مهرت از خاطر فراموشم نشد سخت ‌می‌ترسم فراموشم‌ کنی چون روزگار @shearvdastan
هر کسی دارد به دل حال و هوای دیگری هر کسی در نای خود دارد نوای دیگری ما اسیرا‌ن بلاییم و فقیران توایم دیگری هر چند باشد مبتلای دیگری نیت اعمال ما جز عشق چیزی نیست ، نیست در سرِ ما غیر وصل تو هوای دیگری هدیه آوردیم جان با شوق در کویت ولی کاش میدادیم بیش از این بهای دیگری یوسف مصر بقایی ما خریدار توایم این کلاف خام را نسپار جای دیگری پای روضه جان گرفتیم ای مسیحای همه پس نمی سائیم سر بر جای پای دیگری سائلانیم و غریبانه پناه آورده ایم نیست ما را غیر تو درد آشنای دیگری هر چه ریزد خون پاک از عالم و آدم به خاک حتم دارم پا نگیرد کربلای دیگری زینب و عباس و اکبر داری و طفل رباب در کجا یابیم ما مشکل گشای دیگری کربلایت شد بلای جان ما جان حسین یک شب جمعه بده ما را بلای دیگری @shearvdastan
نان و ریحان و پنیر، آسمانی بی‌ابر، اطلسی‌هایی تر رستگاری نزدیک، لای گل‌های حیاط! نور در کاسه‌ی مس، چه نوازش‌ها می‌ریزد، نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می‌آرد پشت لبخندی پنهان هر چیز... @shearvdastan
کُشته‌ام احساس را تا دل نبندد پای تو تا نشیند هی نگوید قصه ی زیبای تو زیرِ خرواری ز خاک و خاطره با خونِ دل زنده زنده دفن کردم ، عشق را همپای تو قاتل و مقتولِ این جرمی که رخ داده منم پای من تاوان این ، امّا گناهش پای تو @shearvdastan
هرکسی را هست صائب قبله‌گاهی در جهان برگزیدم از دو عالم من جناب عشق را... @shearvdastan
بر فرش حرم گرد و غباریم و نشستیم ما را نتکانی،نتکانی،نتکانی... @shearvdastan
ما گمان کردیم که دل را می بَرد او برد جان هم دل و هم جان و هم امید برد و خویش هم @shearvdastan
ز پیش دیده تا جانان من رفت تو پنداری که از تن جان من رفت سر و سامان مجو از من چو رفتی تو چون رفتی سر و سامان من رفت @shearvdastan
وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز ناز بر من کن که نازت می‌کشم تا زنده‌ام نیم جانی هست و می‌آید نیاز ازمن هنوز آن‌چنان جانبازیی کردم به راه او که خلق سال‌ها بگذشت و می‌گویند باز از من هنوز سوختم صد بار پیش او سراپا همچو شمع پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز همچو وحشی گه به تیغم می‌نوازد گه به تیر مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز @shearvdastan
حکایت منِ دور از تو مانده، این‌گونه‌ست: خمار و خسته‌ام و نیست قطره‌ای در خُم! @shearvdastan
چه هوايی ؛ چه طــلوعی ؛ جانـم ... بايد امروز حواسم باشد که اگر قاصدکی را ديدم  آرزوهايم را، بدهم تا برساند به خــدا  @shearvdastan
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد… مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌ بازی‌‌های دریا داستان دارد ! عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست دلدادگی‌‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ ست، فردا داستان دارد ! عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌‌گویی دیگر از ما داستان دارد … @shearvdastan
خوشم همیشه به یادت،‌اگر چه صفحهٔ جانم به جز غبار ملال از تو یادگار ندارد @shearvdastan